سوسن حیاتی در گفت و گو با خبرنگار مهر، پیرامون سابقه کار قصه گویی و موفقیتهای کسب شده خود در این خصوص گفت: از بندر دیلم هستم و از سال ٨١ وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدم و سالها است که به صورت میانگین هر روز برای کودکان و نوجوانان قصه گویی میکنم.
قصه گو ی استان بوشهر افزود: چندین دوره متوالی برگزیده استانی، منطقهای، ملی و بین المللی شدم و آخرین مقامها کسب شده نیز شامل مقام دوم بین المللی بیست و چهارمین جشنواره بین المللی قصه گویی و امسال نیز بین ١٣٠ اثر شرکت کننده در بخش بین المللی جز شش نفر راه یافته به این بخش شدهام.
وی ادامه داد: همچنین برگزیده جشنواره قصه گویی آذریاد و نشر قصه گویی در قالب سی دی و کتاب قصه گویی در مجموعه فاخر چهل قصه و چاپ و نشر این اثر از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دیگر فعالیتها ی من است.
وی پیرامون هدف از قصه گویی گفت: به نظر من قصه مانند دریا، وسیع و پر از نعمت و اعجاز است، هدفها به تعداد ماهیها و عناصر دریا بی انتها است.
قصه گو ی برگزیده استان بوشهر بیان کرد: به نظر من قصه بزرگترین و راحت ترین ابزار بشر در جهت انتقال مفاهیم کوچک و بزرگ است و از دیگر اهداف آن با روایت قصهها تقویت حس همزات پنداری و ساخت انسانی صلح جو، با دیدی عمیق و تأثیرگذار است
حیاتی پیرامون تأثیر قصه گویی در انتقال مفاهیم تربیتی در بین نسل جدید گفت: به جرأت میتوانم بگویم، با پیشرفت تکنولوژی و جهشهای پی در پی در این زمینه، میل انسان به شنیدن قصه به سبب دیرینگی و قرابتی که با اجداد ما داشته در درون انسان وجود دارد.
جادوی کودکان با قصه
وی گفت: این را به عنوان مربی که ١٨ سال با کودکان و نوجوانان ٣ نسل بودم دریافتم، هنگامی که قصه می گویم و آنها را به دنیای جادویی قصهها می برم، چشمهایشان مثل دو تیله براق، میدرخشد و با تمام وجود سراسر قصه همراه هستند و تا روزها بعد در مورد آن حرف میزنند و تحلیل میکنند.
قصه گوی استان بوشهر بیان کرد: البته این نکته مهم را بگویم که چه قصهای میگوئیم، چطور میگوئیم و برای چه کسی میگوئیم، سه عنصر بسیار مهم است که اگر به درستی به آن پرداخته شود، تکنولوژی در مقابل آن تا کمر خم میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا فرهنگ قصه گویی باید در بین مردم ما اشاعه پیدا کند گفت: فرایندی که در قصه گویی و شنیدن قصه اتفاق میافتد یک فرایند چند موتوره و شگفت انگیز است، اول اینکه انسانها به دلیل وجود عنصر زمان، مجال امتحان و دیدن و تجربهی هر چیزی را ندارند، دوم مفاهیم، عناصری بیرونی ندارند، مثل اشیا یا پدیدههای عینی، پس برای درک مفاهیم نیاز به یک ابزاری است که بشر به راحتی و به دور از پیچیدگی به درک آن برسد. و سوم مگر این نیست که ما به دنبال پرورش قوه خلاقه انسانها هستیم، هنگامی که قصه گفته میشود. اگر ٥٠ کودک در مقابل ما باشد و به آنها کاغذ A4 بدهیم و بگوییم برای مثال موش قصه را بکشید، ما شاهد ٥٠ موش متفاوت هستیم، و ممکن است کودکی موش را از بالا، از بغل، از پایین … و کشیده باشد، در واقع ٥٠ موش، با ٥٠ زاویه دید متفاوت، و حالا کودکان دست به خلق زدهاند، یا نمایش خلاق آن را که بازی میکنند، با خلاقیت افکاری برداشت خود از قصه را دخیل میکنند و … و … هزاران دلیل دیگر که باید قصه اشاعه پیدا کند.
عمومی سازی فرهنگ قصه گویی
وی درباره جایگاه قصه گویی را در استان بوشهر و شهر خود گفت: بوشهر و بندر دیلم به دلیل قرابت با دریا و پیشینهای اصیل و دیرپا، بسیار با قصه عجین است، هر کوچه، هر خانه، هر لنج، هر ناخدا، هر جاشو، دریا.. دریا، دریا، چه اسم قشنگی.. … قصهها در خود دارند قصههایی که هر چه بگوییم و بشنوید، تمامی ندارد.. مثل نعمتهای بی پایان دریا.. و خوشحالم که در این اقلیم پر قصه هستم و قصهها جایگاه بسیار ویژه ای در نگاه مردمان دیارم دارند.
وی گفت: برای عمومی سازی فرهنگ قصه گویی در بین مردم به نظر من پارک قصه و وجود سکوی قصه گویی در هر شهر ضروری است، چرا که وجود یک المان دیداری در میان عموم، به بازخورد و پویایی بیشتر این هنر کمک به سزایی میکند.
حیاتی تصریح کرد: در کافهها سه شنبهها، پنج شنبههای قصه گویی را راه اندازی کرد، امضای تفاهم نامه با آموزش و پرورش بنا بر نگاه ویژه به قصه گویی به عنوان واحد درسی، ایجاد بانکی از قصههای ادوار مختلف در فضای مجازی ادوار مختلف به عنوان مرجع که مشتاق به این هنر، به راحتی بتواند با نحوهی قصه گویی آشنا شود، تشکیل انجمنهای مادران قصه گو و مادر بزرگها و پدر بزرگها و …، ایجاد خانه قصه گویی، مانند خانه هنر، خانه خلاقیت، اعلام یک روز خاص در تقویم کشوری با عنوان قصه گویی در این زمینه پیشنهاد میشود.