خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب_ الناز رحمت نژاد: هویت پیکر مطهر هشت شهید مدافع حرم ایرانی طی عملیات تفحص ایثارگران سپاه و نقسا در سوریه کشف و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. اینشهدا که بیش از ۶ سال گمنام بودند، همزمان با ایام فاطمیه امسال تشییع شدند. چهار تن از آنها متعلق به تهران و چهار تن از استانهای کرمانشاه، گلستان، گیلان و قزوین هستند.
در گزارشهایی که در پی هم می آیند زندگی و خاطرات این هشت شهید مدافع حرم را مرور و بررسی میکنیم. قسمت چهارم این سلسلهگزارش مرور زندگی شهید سید مصطفی صادقی است.
قسمت اول تا سوم این پرونده به زندگی شهیدان علی آقا عبداللهی، الیاس چگینی و حسن اکبری اختصاص داشت که مطالبشان در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه است:
* «شهیدی که برای اعزام به منطقه عملیاتی رضایت سردار سلیمانی را جلب کرد»
* «گزارشی از زندگی یکی از مدافعان حرم تازه تفحصشده»
* «شهیدی که در جانبازی به خواستگاری رفت و روز عقد دخترش نبود»
در ادامه گزارش مربوط به شهید صادقی را میخوانیم؛
سید اتمی و وداع دخترهایش
شهید سید مصطفی صادقی فرزند سید میرزا ۱۸ دی سال ۵۹ در اسلامشهر متولد شد و پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی، در هنرستان جنگافزارسازی وابسته به صنایع دفاع تحصیل کرد. پس از اخذ دیپلم برق الکتروتکنیک ابتدا در صنایع مهماتسازی و پس از اخذ مدرک کارشناسی در سازمان انرژی اتمی ایران مشغول به خدمت شد. سیدمصطفی پس از طی دورههای آموزشی متعدد نظامی و آمادگی کامل ۲۰ اسفند سال ۹۴ عازم جبهه مبارزه با داعش و دفاع از حرم اهل بیت (ع) شد. در ۱۶ خرداد سال ۹۶ مصادف با ۱۱ ماه مبارک رمضان در وقت افطار به شهادت رسید.
سید مصطفی ۳۷ سال داشت که در منطقه حماء آسمانی شد. به سیدمصطفی، سید اتمی میگفتند. چون تنها شهید مدافع حرم سازمان انرژی اتمی ایران بود. او مسؤول پشتیبانی و لجستیک بوده و مهمات مورد نیاز نیروها را به آنها میرساند. حالا پس از گذشت ۶ سال از شهادت سید مصطفی صادقی، پیکرش طی عملیات تفحص شهدا در سوریه پیدا و هویتش شناسایی شده است. وی تنها شهید مدافع حرم سازمان انرژی اتمی ایران بود که یادبودش در قطعه ۵۰ بهشتزهرا در ردیف ۱۱۵ شماره ۲۰ قرار دارد.
سیدمصطفی دو دختر دارد؛ صدیقهسادات که متولد ۱۱ مرداد سال ۱۳۸۹ است و مطهرهسادات متولد ۲۸ شهریور ۱۳۹۲ هستند. ایندخترها هنگام شهادت پدر ۷ و ۴ ساله بودند.
حالا دخترها بزرگتر شدهاند و قد کشیدهاند. ۱۳ ساله و ۱۰ ساله هستند. وقتی خبر بازگشت پدر را میشنوند سراسیمه راهی معراج شهدا میشوند تا پیکر او را در آغوش بگیرند. باقیمانده پیکر پدر، کفن پوش شده و در آغوش آنهاست که شش سال پیش پاهای او را در آغوش میگرفتند تا دیرتر برود و بیشتر او را ببینند. حالا اما قد و قواره پدر کوچک شده و در آغوش دختر نوجوانش جا شده است.
دختر شهید صادقی خواب دیده که پیکر پدر سوخته و استخوانها نیمه سوخته شده اند. برخلاف روال معمول معراج در دیدار خصوصی خانواده شهید صادقی، به خاطر اصرار دختر کفن کمی باز میشود و بخشی از استخوان نیمه سوخته کتف شهید در دستان فرزند و مادرش جای میگیرد و اینگونه آخرین وداع آنان رقم میخورد.
* وساطت دختر ۶ ساله برای شهادت
سید مصطفی در سال ۱۳۹۴ عزم جهاد و از پدر کسب اجازه کرد. اما پدرش راضی نمیشد. تا اینکه دختر شش سالهاش پیش پدر بزرگ وساطت کرد. او به پدربزرگ گفت «بابا مصطفی برای رفتن به سوریه نذر کرده و از خانه در اسلامشهر تا قم پیاده رفته است. او به من گفته به جز او دیگر پسری ندارید و همین حساسیت باعث شده رضایت ندهید. بابا از من خواست بیایم و واسطه شوم.» در نتیجه اینسخنان کودکانه و خالصانه بود که پدر شهید سیدمصطفی صادقی به رفتن و شهادت پسرش رضایت داد.
سوریه و عراق دروازههای ورود به ایران
سیدمیرزا صادقی پدر شهید با اشاره به اینکه پسرش در سه مرحله به جبهه مقاومت اعزام شد، میگوید: بدون شک دفاع از میهن و ارزشهای انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت برای همه یک وظیفه محسوب میشود و لازم است در این مسیر برای دفاع از کشور، گوش به فرمان رهبر انقلاب باشیم.
سید مصطفی طبق روایت پدرش، همیشه در واکنش به این سوال که چرا برای جنگ باید در سوریه باشیم این جواب را داشت که سوریه و عراق دروازههای ورود به ایران هستند و اگر دشمن به راحتی وارد این کشورها شود، به آسانی به خانههای ما میآید. پس وظیفه داریم جلوی آنها را بگیریم.
پدر شهید مورد اشاره میگوید پسرش نماز را اول وقت ادا میکرد. برای او و مادر شهید و دیگر اعضای خانواده، روزهای انتظار بازگشت پیکرش به میهن بسیار سخت گذشت. با این حال از اینکه پسرش در راه دفاع از حرم، حضرت زینب (س) و اهل بیت (ع) شهید شده راضی و خشنود است. بازگشت پیکرش و پایان انتظار هم باعث خوشحالیشان شده است.
سید میرزا میگوید: در این چند سال مدام چشمانتظار بازگشت پسرم بودیم و هر زنگ و تلفنی که زده میشد منتظر شنیدن خبری از پیکر سیدمصطفی بودیم. حالا پسرم به خانه برگشته و از این بابت خوشحالیم و جا دارد از سازمان انرژی اتمی ایران که یک مراسم تشییع در شأن پسرم گرفتند تشکر کنیم. چون گوش به فرمان حضرت آقا دادند که فرمودند: «پاسداشت و برگزاری مراسم تشییع مناسب برای شهدا کمتر از شهادت نیست.»
* وصیت نامه
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «سزاوار نیست که مسلمان شبی را به صبح آورد مگر اینکه وصیت او آماده باشد.»
الحمدلله رب العالمین و الصلاه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
اینجانب سیدمصطفی صادقی فرزند سیدمیرزا، متولد ۱۸ دی ۱۳۵۹ به شماره شناسنامه: ۵۶۰ در تاریخ یکم آذر ۱۳۹۳ با اعتراف به یگانگی پروردگار و رسالت خاتم پیامبران و امامت دوازده معصوم، در کمال صحت، سلامت و اختیار به موارد ذیل وصیت میکنم:
پدر و مادر عزیزم حلالم کنید از این حقیر خیری ندیدید و تا متوجه بشوم که شما چه گوهری هستید زمان از دست رفت و البته خداوند شاهد است که تمام تلاشم را برای جبران معصیتی که در حق شما داشتم انجام دادم.
همسرم تقاضا دارم و خواهش میکنم دخترانم را زینبی تربیت کن و در زندگی صبور باش و متوکل به خدا. هیاتها و مراسم مذهبی را به هیچ عنوان ترک نکن. این وصیت من است که فرزندان در هیأت حضرت اباعبدالله (ع) پرورش یابند تا از هر گزندی مصون باشند.
به همه دوستانم و رفقای هیأت عشاق و دیگر دوستان بسیج و سازمان و آنان که به مجلس ختم میآیند، توصیه کنید تا در گسترش نسل اسلام کوشا باشند و به فرامین رهبر عزیز امام خامنهای روحی له الفدا گوش بسپارند و حداقل چهار فرزند برای گسترش اسلام تربیت کنند.
اما از خدا میخواهم توفیق بدهد این بنده حقیر که تنها افتخارم خادمی هیأت مولایم است را آنقدر زنده بدارد که در رکاب حضرت ولیعصر (عج) سربازی کنم اما اگر اجل مهلت نداد و لیاقت نداشتم انشاءالله به دعای خیر شما عاقبت به خیر شوم.
در پایان یادآور میشوم، اینجانب مقلد حضرت آیتاللهالعظمی الامام خامنهای هستم.
سیدمصطفی صادقی