به گزارش خبرنگار مهر، فوتبال عاملی برای لذت بردن تماشاگران و هواداران تیمهاست که باخت و بردهایش کنار هم بوده و اشکها و شادیهایش هم همینطور. با این حال در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد و برخی اوقات برد است و برخی اوقات شکستهایی که هوادار را ناراحت و عصبانی میکند و منجر به انجام واکنشهای متفاوتی میشود.
در جوامع امروزی و با حضور رسانههای مختلف، دسترسی به اخبار تیم یا بازیکن مورد علاقه هر شخص کار سختی نیست و اصولاً هوادار بودن بخش جدایی ناپذیر از شهرت یک شخص یا یک تیم را تشکیل میدهد و طبیعی است زمانی که دو تیم پر هوادار با هم بازی داشته باشند، همیشه لشکری از حضور هواداران را در ورزشگاه شاهد باشیم.
هواداران در یک شب میتوانند باعث شکوه تیم خود شوند و در یک روز میتوانند تیم خود را از عرش به فرش بکشانند. نمونه بارز در این مورد را میتوان به تیم پرسپولیس اشاره کرد. تیمی که تا چند ماه پیش به دلیل کسب ۳ جام، باشکوهترین باشگاه ایرانی بود حالا به دلیل کسب نتایج ضعیف تبدیل به یکی تیمی شده که هواداران از آن رضایت ندارند و آنها بارها با رفتار خود در ورزشگاه خشم خود را بروز دادهاند.
این رفتار تنها در تیمهای ایرانی مشاهده نمیشود و در سایر نقاط جهان بارها هواداران با رفتارهای خود باعث ایجاد هرج و مرج و صدمه به اموال عمومی شدهاند.
داروین صبوری پژوهشگر حوزه جامعه شناسی در گفتوگو با خبرنگار مهر در رابطه با فرهنگ هواداری اظهار داشت: به شکل کلی انسان دارای خصلتی است که پیوند خورده با گروهها به حساب میآید. یعنی انسان اجتماعی، انسانی است که در درون گروهها به سر میبرد و عضو گروههای متفاوت اجتماعی است و در درون آنها خودش را بازیابی میکند.
او ادامه داد: به عبارتی، مفهومی مثل هویت و در جامعه شناسی مفهومی به نام «سوشال آیدنتیتی» یعنی هویت اجتماعی که یک نوعی از بازتاب است. اینکه ما خودمان را در درون آینهای از دیگران بازیابی میکنیم و در آنجا تثبیت میشویم و پس از تثبیت به باز تولید هویت خودمان در درون این گروهها میپردازیم.
هوادار در حال پیوستن به تاریخ، سنت، باورها و ارزشهاست
جامعه شناس کشورمان افزود: پس در وهله اول انسانها از مجموعهای از باورها، نمادها و مجموعهای از ارزشها حتی تاریخ و سُنَن جانب داری میکنند. یعنی زمانی که آنها به یک گروه خاص تعلق میگیرند نه تنها هویت خودشان را بازسازی و آن را امتداد میدهند، بلکه در حال جانبداری کردن از این باورها، ارزشها، تاریخ و سُنَن میشوند که دیگر خط مرزی بین خودشان حس نمیکنند یعنی انسانها نه تنها پرتاب میشوند.
صبوری خاطر نشان کرد: هوادار کسی است که همچنان در حال پیوستن به تاریخ، سنت، باورها و ارزشهاست. هوادار با دستاوردهای یک تیم ورزشی خوشحال خواهد شد و با کسانی که هم نظر با او هستند ارتباط نزدیک و پیوستهای خواهد داشت و با باقی کسانی که مقابل او قرار میگیرند دچار گسستگی میشود.
او در ارتباط با نقش کانونهای هواداری باشگاهها در فرهنگ هواداری بیان کرد: اگر به شکل استاندارد بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، باید بگویم که کانونهای هواداری تولید کننده زبان، کلمه و جهتهایی برای زنده نگه داشتن تاریخ یک باشگاه هستند. در واقع افرادی که در این کانونها حضور دارند، به واسطه اشرافی که بر تاریخ، سنت و نمادها دارند همیشه سعی در زنده نگه داشتن تاریخ باشگاه خود هستند و این لغات، شعار و … را به هواداران دیگر تزریق میکنند. به عبارتی افراد حاضر در کانون هواداران راویان تاریخ یک باشگاه هستند.
کانونهای هوادارای مبلغان ارزشهای یک باشگاه هستند
پژوهشگر جامعه شناسی تصریح کرد: کانونهای هوادارای مبلغان ارزشهای یک باشگاه هستند و آنها را به طرفداران تزریق میکنند. زمانی که چندین هزار نفر در ورزشگاه سرود هواداری را زمزمه میکنند این موضوع نشان دهنده پیوستگی روحی و زبانی آنها برای رسیدن به یک هدف را نشان میدهد.
صبوری در خصوص رفتار تماشاگران در ورزشگاه و ترمیم آن بیان کرد: در این رابطه میخواهم تشبیه جالبی داشته باشم. شما یک پنکه را در نظر بگیرید، یک پر آن مدیران ورزش هستند کسانی که در وزارت ورزش و جوانان امروز حضور دارند، یک پر آن ورزشکاران، یک پر آن تماشاگران و یک پر دیگر را باید رسانهها در نظر بگیرم؛ باید بگویم که پنکه ورزش ایران خاموش است، پنکه روشن زمانی است که هر ۴ پر آن به طور کامل در حال فعالیت باشند که شما متوجه نشوید که کدام پر در حال حرکت است.
مسؤول آموزش دادان به هوادار ساختار کلی یک جامعه است
این جامعه شناس در بخش دیگری از گفت و گویش با خبرنگار مهر تصریح کرد: اما زمانی که پنکه خاموش باشد شما نه تنها فاصله بین این ۴ پر را مشاهده میکنید بلکه متوجه خواهید شد که آنها عملاً هیچ انرژی تولید نمیکنند، به نظرم ورزش ایران در حالت خاموشی یک پنکه است. کارگزاران که همان مدیران هستند که سیاست حاکم بر میدان ورزش کشور را اجرا میکنند اما در اغلب اوقات بسیاری از تصمیمات مانع از اجرای درست فرهنگ هواداری میشود.
داروین صبوری در پایان گفت: زمانی که نهادهای هواداری به خوبی فعالیتهای خود را انجام ندهند تماشاگرانی که در ورزشگاه حضور دارند دچار لکنت زبانی میشوند. این لکنت ممکن است گاه تبدیل به فحاشی، گاه تبدیل به درگیری و گاه تبدیل به تحصن شود. یا نگاهی که در رسانه مبتنی بر ابزار ساختن از ورزش به عنوان یک ابزار سیاسی و ایدئولوژیک هم به همین شکل است یعنی شما وقتی گزارشهای گزارشگران صدا و سیما علیالخصوص هنگام بازیهای تیم ملی مشاهده کنید متوجه این موضوع میشوید که ادبیات ایدئولوژیک و سیاسی چقدر در آن حاکم است. پس مسؤول آموزش دادن به هوادار در واقع یک نهاد مشخص نیست بلکه ساختار کلی یک جامعه است.