به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام و المسلمین حسن قانع شامگاه پنجشنبه در نشست تخصصی نقش زن مسلمان در نظم نوین جهانی که در حرم مطهر شاهچراغ (ع) برگزار شد بیان کرد: در فرآیند جهانی شدن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده از بین میرود و گویا یک جامعه و یک فرهنگ در سراسر سیاره زمین مستقر خواهد شد.
مدیر کل تبلیغات اسلامی استان فارس گفت: در این فرهنگ، اختلاف، تنوع، آزادی و انتخاب فردی ظاهراً پذیرفته میشود، اما وابستگی به سرزمین به عنوان یک اصل وحدتبخش در زندگی اجتماعی و فرهنگی از بین خواهد رفت و جامعهای مستقر خواهد شد که حدود و ثغور جغرافیایی به معنای امروزی آن از بین خواهد رفت.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: در ادبیات غرب مفهوم جهانی شدن معمولاً و به صورت ضمنی توجیه کننده گسترش جبری فرهنگ غرب و جامعه سرمایه داری است و از این منظر، جهانی شدن پیامد مستقیم گسترش فرهنگ اروپایی از طریق مهاجرت، استعمار، ارتباط و تقلید فرهنگی در سراسر کره زمین است.
وی گفت: نظریه «برادران بزرگتر» در این زمان مطرح شد و آمریکا به عنوان برادر بزرگ، این نقش و رسالت را پیدا کرد که اگر برادران کوچکتر خواستند تخطی کنند آنها را تنبیه کند و نظریه حق وتو برای پنج قدرت جهانی ناشی از همین مسأله بود؛ منتها این پنج برادر بزرگتر نهایتاً به دو برادر بزرگتر تبدیل شدند و دنیا را بین خودشان تقسیم کردند.
هدف آمریکا غالب کردن نظریه جهانیسازی به جهان به نام جهانی شدن است
مدیرکل تبلیغات اسلامی فارس در ادامه گفت: بر اساس نظریه دو تن از اندیشمندان آمریکا به نام گیدنز و رابرتسون؛ دنیا به دلیل سرعت ارتباطات به صورت یک دهکده کوچک جهانی درآمده و این دهکده یک کدخدا به نام آمریکا، یک فرهنگ به نام فرهنگ غربی و یک اقتصاد به نام اقتصاد آزاد و لیبرال و یک سیاست به نام سیاست دموکراسی و لیبرالیسم غربی دارد و فرهنگها و خرده فرهنگها و خرده اقتصادهای دیگر در حاشیه قرار میگیرند که چارهای جز تبعیت از فرهنگ و اقتصاد و سیاست مرکز و محور ندارند و آمریکاییها این نظریه را به عنوان جهانی شدن مطرح کردند، حال آنکه در واقع همان جهانیسازی است.
وی به تعریف استعمار کهن و مقایسه آن با استعمار نو پرداخت و افزود: وقوع دو جنگ جهانی منجر به انتقال قدرت میان آمریکا و شوروی و ضعف اروپا شد و پس از آن نوبت به استعمار فرانو رسد و امروز استعمار فرانو حرف اول را میزند که مبنای آن قدرت نرم است.
به گفته وی قدرت نرم، شیوهای از اعمال قدرت در مقایسه با شیوههای سنتی و سخت است که با بهرهگیری از ارزشهای موجود در فرهنگ و جذابیتهای ایدئولوژیکی موجب میشود یک فرد، گروه یا کشور کاری کند که فرد، گروه یا کشورهای دیگر همان چیزی را بخواهند که او میخواهد.
ویژگی استعمار فرانو تسلط بر انسانها است
قانع افزود: ویژگی دیگر استعمار فرانو آن است که در آن برخلاف استعمار قدیم، قطب و مرکزی وجود ندارد و استعمار فرانو بر پایه جامعه شبکهای جهانی شکل میگیرد و در آن، شبکه ای از روابط اقتصادی و همکاریهای تجاری بر محور سرمایه و سرمایه داری به وجود میآید.
حجت الاسلام و المسلمین قانع بیان کرد: در این نوع استعمار، پیمانهای اقتصادی، جایگزین پیمانهای نظامی و بلوک بندیهای اقتصادی، جایگزین بلوکهای نظامی میشود و روشنفکران، فرهیختگان و سرمایه داران داخلی کشورهای مستعمره به عضویت این شبکه درمیآیند.
قانع افزود: در استعمار فرانو، هدف استعمارگران، به جای استعمار کشور یا منطقهای ویژه، تسلط بر انسانهاست و استعمار فرانو در واقع، اشغال پایدار غیرمستقیم و بدون اعتراض مردمی با عبور از حاکمان سیاسی است.
وی افزود: اولویت سلطه فرهنگی بر سیطره نظامی، توجه به کانونهای سرمایهداری جدید در جهان سوم برای تحقق استعمار، کمرنگ کردن نقش دولتها، از بین بردن نظم داخلی کشورها از طریق ایجاد شورشهای جمعی، از میان برداشتن امنیت فردی و اجتماعی و یکنواخت کردن دنیا و ترویج عناصر فرهنگ بیگانه از طریق جاذبههای تولید رسانهای (ماهواره، اینترنت، سینما و مانند آن) از جمله ویژگیهای استعمار فرانو است.
مدیرکل تبلیغات اسلامی فارس در پایان انقلاب اسلامی ما را نماد اسلام مقتدر مقابل استعمار فرانو دانست و گفت: انقلاب ما نوعی مواجهه در برابر استعمار فرانو به سردمداری آمریکایی است که در پی جهانیسازی و تسلط بر انسانها و غالب کردن نظمی نوین به سبک خود است و دشمنی دولتهای غربی با انقلاب ما ریشه در همین تقابل دارد.