خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: در دوران جنگ تحمیلی، ایران تحریم تسلیحاتی بود. در سالهای پایانی جنگ نیز بسیاری از تجهیزات نظامی نیروی هوایی ایران فرسوده شده یا از کار افتاده بود. منصور ستاری با ایدههایش به داد ایران رسید. بسیاری از پیشکسوتان و متخصصان نظامی معتقدند در دورانی که رژیم بعث از قدرتمندترین تجهیزات آفندی اهدایی از طرف دشمن غربی برخوردار بود و رادارها و سایتهای پدافندی ما را هدف قرار میداد آنهم در شرایطی که تأمین تجهیزات نظامی جدید برای کشورمان امری ناممکن به حساب میآمد اگر ابتکارهای بزرگانی چون منصور ستاری نبود قطعاً راه دفاع هوایی کشور مسدود میشد.
ایجاد شبکهای منسجم و هماهنگ از رادارها که صدها رادار کوچک و بزرگ را شامل میشد، ایده نوآورانهای از ستاری بود که موجب شد ضمن کاهش هزینهها، روند دفاع هوایی کشور دچار خلل نشود.
در عملیات بزرگی مانند فتحالمبین و بیتالمقدس استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستینبار و به ابتکار منصور ستاری بهصورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکهای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد.
ویژگی مهم ستاری این بود که با تکیه بر توانمندیهای داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و معتقد بود: «ایرانی علاوه بر آنکه نسبتبه ملل غربی و دنیای پیشرفته، هیچ کم و کسری از نظر استعداد و نبوغ ندارد بلکه در بسیاری از موارد باهوشتر و با استعدادتر نیز هست». هر کاری هم کرد بر همین اساس بود؛ از اجرای پروژههایی مانند پروژه اوج تا راهاندازی مرکز پژوهش، تحقیقات و آموزش نیروی هوایی و تأسیس دانشگاه علوم و فنون هوایی و ایجاد شبکه دیدهبانی و ایجاد محیط مناسب برای تفکر و نوآوری برای تعمیرات و نگهداری تجهیزات پیشرفته نیروی هوایی و افزایش امکانات نوسازی و بهسازی مهندسی نیروی هوایی ارتش.
همه اینها باعث شد امروزه او را «معمار آیندهنگر سیستم پدافندی هوایی ایران» بنامند؛ همان سیستم پدافندی که حالا مبتنیبر دانش بومی ایرانی است و حریم هوایی ایران را امن نگه داشته است.
بیست و نهمین سالروز شهادت تیمسار منصور ستاری بهانه خوبی است تا زندگی و فعالیتهای این شهید را مرور کنیم.
در ادامه مشروح این گزارش را میخوانیم؛
منصور ستاری در روستای ولی آباد قرچک در تاریخ ۲۹ اردیبهشت سال ۱۳۲۷ به دنیا آمد. حسن ستاری، نام پدر شهید منصور ستاری بود که شعر میسرود. شهید منصور ستاری در سن ۹ سالگی، پدرش را از دست داد. از دیگر فعالیتهای پدر منصور ستاری میتوان به تأسیس مدرسه و حسینیه اشاره کرد. انتشارات سخن، سروده حسن ستاری به نام دیوان شعر ماتمکده عشاق را منتشر کرده است.
ترک تحصیل و ازدواج
ستاری، پس از پایان تحصیلات متوسطه و اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۶ به دانشکده افسری رفت و پس از پایان دوران آموزشی به درجه ستوان دومی در سال ۱۳۴۸ نائل شد. سال ۱۳۵۰ به آمریکا سفر کرد تا دوره عملی کنترل رادار را آموزش ببیند و سال بعد، پس از دیدن این دوره به ایران بازگشت و فعالیت خود را به عنوان افسر رهگیر نیروی هوایی شروع کرد. او با شرکت در کنکور سراسری در سال ۱۳۵۴ توانست در رشته برق و الکترونیک دانشگاه تهران ایران پذیرفته شود اما وقتی که جنگ ایران و عراق، شروع شد؛ با این که تنها چند واحد تا پایان تحصیلات دانشگاهی اش باقی مانده بود، ترک تحصیل کرد با شرکت در کنکور سراسری در سال ۱۳۵۴ توانست در رشته برق و الکترونیک دانشگاه تهران ایران پذیرفته شود اما وقتی که جنگ ایران و عراق، شروع شد؛ با این که تنها چند واحد تا پایان تحصیلات دانشگاهی اش باقی مانده بود، ترک تحصیل کرد و در نیروی هوایی به رسته نظامی خود بازگشت.
وی با دختر دایی خود به نام حمیده پیاهور ازدواج کرده بود. همسر او در اینباره آورده است: «من و منصور، دختر دایی و پسر عمه بودیم. پدرم در زمینه ارتش به عنوان یک نظامی، خدمت میکرد. ما در آن زمان در مشهد زندگی میکردیم و مجبورمی شدیم به خاطر شغل پدرم به جاهای مختلف سفر کنیم.»
حمیده، همسر خود را «تیمسار» خطاب کرده و آورده است: «من و تیمسار ستاری، چون رفت و آمد زیادی نداشتیم تا دورهی دبیرستان، همدیگر را کمتر میدیدیم. بعد از منتقل شدن پدرم به تهران، بالاخره همدیگر را بعد از چند سال دیدیم، تیمسار در آن زمان میخواست به دانشکده افسری برود. البته ناگفته نماند که قصد ازدواج با یکدیگر در آن زمان نداشتیم و اصلاً چنین بحثی مطرح نبود؛ به این خاطر که من از منصور ۳ سال بزرگتر بودم و چنین وصلتی در تصور هیچ کس نبود. من ۱۰ خواهر و برادر داشتم در حالی که منصور، ۴ خواهر و برادر داشت؛ ولی من و منصور متوجه شدیم که میتوانیم در کنار هم از نظر روحی، روانی و فکری زندگی کنیم و به همین دلیل ازدواج کردیم.»
حاصل ازدواج منصور ستاری و حمیده پیاهور، ۴ است؛ یک پسر به نام دکتر سورنا ستاری دارند که به عنوان رئیس سازمان بهینه سازی مصرف سوخت فعالیت دارد و نیز سه دختر به نامهای شبنم ستاری، سحر ستاری و خانم مهندس ستاری دارند که به ترتیب به عنوان پزشک متخصص زنان، دکتر دندانپزشک و فوق لیسانس مهندسی کامپیوتر دانشگاه تهران شناخته میشوند.
طرحهای جنگی و نگهداری مجتمع پتروشیمی بندر امام
از خصوصیات اخلاقی این افسر میتوان به مؤمن، متعهد، شجاع، آگاه، تیزهوش و کاردان بودن اشاره کرد. او در تجهیز سیستمهای راداری پدافندی، طرحها و ابتکارهای زیادی به اجرا گذاشت که موجب افزایش توان نیروی هوایی در سرنگونی هواپیماهای متجاوز دشمن در طول جنگ تحمیلی شد.
تیمسار ستاری در اجرای طرحهای جنگی، فعالیتهای بیش از حدی از خود نشان داد و به همین دلیل در سمت معاون عملیات فرماندهی پدافند نیروی هوایی در سال ۱۳۶۲ انتخاب شد.
طرحها و برنامههای او، بسیار منطقی، عملی، کاربردی و مؤثر بود. این افسر به عنوان معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی در سال ۱۳۶۴ برگزیده شد و در بهمن سال ۱۳۶۵ به علت لیاقت و کاردانی و شایستگی اش به درجه سرهنگی به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و این مسئولیت را تا زمان شهادتش انجام میداد.
تیمسار ستاری ماسک خود را در عملیات خیبر در محاصره بمباران شیمیایی به پیرمردی تقدیم کرد که راننده لودر بود. او تا زمان شهادتش براثر این اقدام از شامه بویایی بی بهره شده بود و این موضوع را تا پایان عمرش مخفی میکرد تیمسار ستاری ماسک خود را در عملیات خیبر در محاصره بمباران شیمیایی به پیرمردی تقدیم کرد که راننده لودر بود. او تا زمان شهادتش براثر این اقدام از شامه بویایی بی بهره شده بود و این موضوع را تا پایان عمرش مخفی میکرد.
اسکورت ناوگان تجاری کشتیهای نفتکش ایران در خلیج فارس و دریای عمان تا خروج آنها، از مهمترین فعالیتهای تیمسار ستاری از سال ۱۳۶۶ تا پایان جنگ تحمیلی به شمار میرفت. با توجه به حجم عملیات جنگی، انجام عملیات همراهی و حفاظت، بسیار دشوار بود. از جمله اقدامات دوران مدیریت این فرمانده میتوان به نگهداری مجتمع پتروشیمی بندر امام، حفاظت از میدان گازی کنگان و مواردی دیگر اشاره کرد.
منصور ستاری، اقدامات دیگری ازجمله طراحی و ساخت خودرو شمس، افزایش کارایی و استخراج از معادن تحت پوشش، ایجاد خطوط هوایی سها، شرکت در پروژههای دولتی در راستای امور مهندسی و تاسیساتی، ازدیاد بازده صنایع فلزی و دریافت سفارش به منظور رفع نیازمندیهای دولتی، نظامی و خصوصی انجام داده است.
تیمسار ستاری برای این که اثرات محدودیت اعتباری را کاهش دهد و با شرایط پس از جنگ، رو به رو شود؛ منطقیترین راه را انتخاب کرد که این راه، خودکفایی هرچه بیشتر نیروی هوایی بود. بدین وسیله او علاوه بر ممانعت از خروج اعتبارات نیروی هوایی، به افزایش توان تولیدی و خدماتی میپرداخت و همواره با کنترل درآمدهای حاصل از این قبیل فعالیتها، از آن به عنوان پشتوانهای برای اجرای برنامههای سازندگی استفاده کرد.
اقدامات تیمسار ستاری
وی توانست دانشکده پرواز (خلبانی) را تأسیس کند که چنین دانشکدهای آرزوی دیرینه هر ایرانی وطن پرست و پرسنل نیروی هوایی بود. در مهرماه سال ۱۳۶۷ اولین سری دانشجویان خلبانی وارد دانشکده پرواز شدند.
تیمسار ستاری دانشگاه هوافضا را با ۸ گرایش تحصیلی بر اساس برنامههای آموزشی مجموعههای کارشناسی و مصوبات وزارت فرهنگ و آموزش عالی تأسیس کرد.
ستاری، دانشکده پرستاری و مرکز تحقیقات و آموزش پزشکی (پاتولوژی) نیروی هوایی را راه اندازی کرد.
وی به آموزش کارا (حین خدمت) و آموزش پرسنل رده میانی توجه نشان میداد.
تیمسار ستاری در مرکز آموزشهای هوایی، هنرستان کار و دانش فنی و حرفهای را به وجود آورد و برای افرادی که حداکثر با سن شانزده سال در نهاجا استخدام شده بودند؛ برنامههای آموزش و پرورش را اجرا میکرد تا بتوانند همانند دانش آموزان دبیرستان تحصیل کنند و دیپلم رسمی کشور را بگیرند.
ستاری برای مواردی ازجمله تقویت سیستم پدافندی کشور ایجاد شبکه دیده بانی بصری ایجاد موانع هوایی بر فراز درهها، گذرگاهها و ارتفاعات شبکه دیده بانی را به وجود آورد.
ستاری اولین کسی بود در تاریخ ایران که به فکر تولید یک هواپیمای جنگنده ایرانی افتاد و باور کرد که ما میتوانیم و کار را در سال ۱۳۶۶ شروع کرد؛ نامش پروژه «اوج ۱۱۰» بود و این جنگندههای ایرانی «آذرخش» و «صاعقه» که در سالهای اخیر بهتناوب رونمایی میشود و مشهور است که برقشان دشمن را میگیرد! از آنجا کلید خورده است. همانموقع در سال ۱۳۶۷ نیز نخستین هواپیمای ساخت ایران را رونمایی کردند و پرواز دادند و چشمهای خیلیها پر از اشک شوق شد؛ نامش «پرستو» بود و یک هواپیمای سبک ۴ نفره بود.
فقط هواپیما نبود؛ ستاری اولین کسی بود که باور کرد که میتوانیم خودرو ایرانی بسازیم و با ایده اولیه یک سرباز مبتکر، کار را شروع کرد و ماجرا چنین روایت شده است: «تیمسار ستاری در اندیشه ساخت یک خودرو سواری در نیروی هوایی بودند. بهنظر میرسید ایشان میخواستند با این عمل به کارخانجات خودروسازی کشور ثابت کنند که در این کشور میشود خودرو تولید کرد و هر سال هم مدل آن را عوض کرد. تیمسار، مقداری با سرباز ارائهدهنده ایده ساخت خودرو صحبت کرد و همانجا با گچ روی زمین طرحی را کشید و نظرات خود را درباره ساخت خودرو به او اطلاع داد.
همانروز پروفیل لازم خریداری شد و کار ساخت شاسی آغاز شد. فردا صبح که تیمسار به کارگاه آمد، شاسی آماده شده بود. با راهنمایی تیمسار، تغییرات انجام گرفت و چند روز بعد موتوری که برای شاسی در نظر گرفته شده بود روی آن نصب و بهتدریج اکسلهای جلو و عقب و چرخها آماده شد. صندلی هم به آن افزوده شد. در این زمان که مصادف با برگزاری نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوایی در دانشگاه هوایی بود تیمسار دستور داد خودرو با همان وضعیت در نمایشگاه شرکت داده شود».
بعد هم ستاری میخواست تکمیل و تولید انبوه این خودرو را پیگیری کند که دست حادثه نگذاشت! ۱۵ دی ۱۳۷۳ تیمسار منصور ستاری به همراه چند تن از مسئولان نیروی هوایی در پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دوره خلبانی شرکت کردند؛ پس از پایان مراسم در راه بازگشت به تهران هواپیمای «جت استار» که حامل فرماندهان نیروی هوایی بود، دچار سانحه هوایی شد و سقوط کرد؛ منصور ایرانیها نصرت آن دنیایی یافت و در کنار یارانش شهید شد.