سقز_نویسنده کردستانی گفت: هیچ فرمت یا شمایل مدرنی از کتاب چە بە شکل الکترونیک یا پادکست آن حس و حال و هوای خود کتاب کاغذی راندارد.

محمد موفقی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: بە باور من نویسندە بودن چیزی نیست جز زندگی کردن با کلمات و عشق ورزیدن بە واژەهایی کە در اعماق وجود و روح ما رسوخ می‌کنند.

این نویسنده سقزی که امسال در جمع برگزیدگان سومین جایزه کتاب سال کردستان قرار گرفت، از اوایل دهە هشتاد شمسی بە صورت جدی و حرفەای درگیر و پیگیر ادبیات بودە شعر، نظریە و نقد ادبی است و می‌گوید: از همان نوجوانی و دوران مدرسە با کلمات رابطە عجیبی برقرار کرده و سحر و افسونی را کە پشت هر کلمە بود حس می‌کرد.

وی افزود: در همان دوران بود کە کم کم متوجە شدم توانایی سرهم کردن مطالب را دارم و دست به قلمم خوب است.

این نویسنده کردستانی افزود: اوایل کار مثل هر نوقلم و تازەکاری دلنوشتەهای آبکی و متن‌های دم دستی می‌نوشتم، با گذر ایام و بە موازات فاصلە گرفتن از دنیای سادە و بی‌آلایش نوجوانی و بە تبع آن تغییر در بینش و نگرشم، ادبیات بیش از پیش برایم تبدیل بە یک مسالە حیاتی و پرسشی بنیادین شد.

موفقی اذعان کرد: قاعدتاً بە مرور زمان شعرهایم کە محصول عبور از دنیای نوجوانی بود بە شکلی پختەتر و عمیق‌تر از آب در می‌آمدند و امروز هم کماکان بعد از گذشت سالیان متمادی، تلاش هر روزەام معطوف بە تحولی هموارە در کارهایم و ادامە همان مسیر رو بە رشد و تعالی بودە است.

ایده‌های نوشتن برخاسته از تجربه‌های زیست شده ما است

وی بیان کرد: هر ایدەای برای نوشتن بدون شک ملهم و برخاستە از تجربەهای زیست شدە ماست، تجربەهای تلخ و شیرینی کە در بطن و متن زندگی هر روزە خود کسب می‌کنیم. ناگفتە پیداست کە هر چە این تجارب زیست شدە عمیق‌تر، منسجم‌تر، عینی‌تر و واقعی‌تر باشند منجر بە خلق ایدەهایی ناب و بزرگ خواهند شد.

این نویسنده برتر سال ادامه داد: چرا کە نمی‌توان بدون تجربەای غنی در زندگی روزمرە یا در طی حیات فکری، ادبی و فرهنگی دست بە قلم برد و بە خلق ایدەهای بکر و بدیع پرداخت در واقع بدون تجربەهای اصیل و غنی، حاصل کار چیزی بیش از یک دلنوشتە پامنقلی و آب دوغ خیاری نخواهد بود.

موفقی بیان کرد: یک اثر موفق خروجی مجموعەای از ایدەهای ناب و خود ایدەهای ناب هم دستاورد تجربەهای اصیلی هستند کە در کوران زندگی بە دست می‌آیند.

وی در خصوص سخت‌ترین لحظه نوشتن که تجربه کرد هم اذعان کرد: در دل نوشتن هموارە تناقضی حل ناشدنی نهفتە است چرا کە نوشتن در عین حال کە سویەهایی از رنجی عظیم و جانکاە را با خود شبح وار بە دنبال دارد، نوعی لذت وصف ناپذیر را موجب می‌شود و در حقیقت این لذت خلق کردن و آفرینش اثر هنری یا ادبی است کە مشقت و مرارت را بر هنرمند یا نویسندە هموار می‌کند و اگر پای آن لذت بی‌پایان در میان نبود، بدون شک تحمل آن حجم عظیم از رنج از تاب و توان نوع بشر خارج بود.

موفقی خاطرنشان کرد: در زمانەای کە هنر بە اجبار بە حاشیەهای زندگی راندە شدە و نگاە زیبایی شناسانە جای خود را بە نگاە سرمایە سالارانە و انباشت سود دادە است و این اجحاف بزرگی در حق اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات است کە قربانی هژمونی گفتمان سرمایە و سیطرە بی‌چون و چرای عقل معاش شدەاند و بە تعبیر حافظ شیراز «هنر نمی خرد ایام و غیر از ای نم نیست، کجا روم بە تجارت بدین کساد مطاع؟»

«آوازی برای تنهایی مترسک‌ها» جایزه کتاب اول سال را دریافت کرد

وی بیان کرد: من بە دلیل این کە آدمی سخت گیر و اهل وسواسم، متاسفانە یک کتاب بیشتر نتوانستەام چاپ کنم، یک مجموعە شعر بە زبان کوردی تحت عنوان «آوازی برای تنهایی مترسک ها» کە توسط نشر مانگ منتشر شدە است و همین مجموعە امسال موفق بە دریافت جایزەی کتاب سال کردستان در بخش شعر شد و بعضی از شعرهای همین کتاب بە زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی ترجمە شدەاند.

موفقی گفت: شعرهای من در قالب شعر سپید یا شعر آزاد بودە و بیشتر حال و هوای عاشقانە دارند و با نگاهی اجتماعی و برپایه‌ی چاشنی طنزی پنهان نوشتە شدەاند.

وی افزود: در این وانفسای روزگار و برهوت فرهنگی ما مسائل و مصائب فرا روی اصحاب قلم کە فراوان است و تحمل کردنشان صبر ایوب می‌خواهد و بازگو کردنشان مثنوی هفتاد من و حل کردنشان هم عمر جناب نوح. از مشکلات در حوزە چاپ و نشر و اخذ مجوز و ممیزی‌های سلیقەای و تیغ بی‌دریغ سانسور گرفته تا عدم حمایت بایستە و شایستە از جانب نهادهای متولی امر فرهنگ و مدیران فرهنگی، البتە باید بی مهری و عدم اهتمام خلق‌اللە و بی‌مهری تودەهای مردم بە آثار هنری و ادبی در این مرز و بوم را هم بە این طومار طویل و این لیست بلندبالا اضافە کرد.

موفقی عنوان کرد: جامعە کە تکلیفش مشخص است در این شرایط دشوار کە خط فقر هر روز تعداد بیشتری از انبوهە خلق را بە کام خود فرو می‌برد و با وجود این همە تنگنای معیشتی کە قیمت کتاب هم مثل هر کالای دیگری سر بە فلک کشیدە است، دیگر کمتر کسی توان خرید کتاب و سایر محصولات فرهنگی را دارد.

در اقتصاد تورمی کتاب نخستین کالای حذف شده در سبد خانوارها است

وی بیان کرد: متاسفانە در اقتصادهای تورمی اولین چیزی کە از سبد مصرفی خانوارها حذف می‌شود، کتاب است و گویا در این کهن دیار دیواری کوتاەتر از دیوار کتاب نیست کە بە محض کمترین نوسان در سازوکار قیمت‌ها بلافاصلە از گردونە مناسبات زیستی ما خارج می‌شود و باید اعتراف کنم کە این روزها حال و روز کتاب و فرهنگ و اندیشە هیج خوب نیست و با ظهور و گسترش دامنە انواع شبکەهای اجتماعی و این اواخر هم پدیدەی هوش مصنوعی کە مرزهای شگفتی را در زمانەی ما جابەجا کردە می‌رود کە بر جسد مقولات کتاب و کتابخوانی، نماز میّت بخوانیم.

این نویسنده کردستانی ادامه داد: پلاتفرم های اجتماعی از سویی و هوش مصنوعی از دیگر سو، چنان عرصە را بر فرهنگ و هنر و کتاب تنگ نمودە کە شوربختانە همگی رو بە موت و در حال انتظارند، از مسؤولان هم دیگر هیچ توقعی نمی‌توان داشت.

موفقی اذعان داشت: اگر مدیران فرهنگی در این مملکت وظایف و مسئولیت خود را بە نحو احسن انجام می‌دادند، بدون شک اوضاع فرهنگی ما چیزی نبود کە اکنون هست بنابراین برخی مدیران کە خود در طی یک سال کاری حتی یک کتاب را هم ورق نمی‌زند، چە برسد بە خواندن و انتظار نمی‌رود کە گامی عملیاتی در راستای اعتلای فرهنگ مطالعە و کتابخوانی بردارد.

وی با بیان اینکه معدود و محدود مدیران دلسوزی کە دلشان در گرو توسعە فرهنگی این دیار بودە و با بە جان خریدن سختی‌ها و ناملایمات کماکان و مومنانە بە فرشتە معصوم فرهنگ وفادارند، گفت: متاسفانە مشکل بنیادین ما در حوزە مدیریت‌های کلان فرهنگی دردی است مزمن و زخمی بە خونابه نشستە و آن هم این کە اغلب مدیران فرهنگی ما خود اهل فرهنگ نبودە و با مناسبات فرهنگی بە شدت بیگانەاند.

موفقی بیان کرد: هر چند هیچ فرمت یا شمایل مدرنی از کتاب چە بە شکل الکترونیک یا پادکست آن حس و حال و هوای خود کتاب کاغذی راندارد اما واقعیت این است کە اشکال تولید و توزیع و نیز منابع مصرف دانایی و معرفت در روزگار ما دگرگون شدەاند.

کتاب الکترونیکی به تخریب کمتر جنگل‌ها کمک می‌کند

وی تصریح کرد: اگر با رهیافتی زیست محیطی بە این مسئلە نگاە کنیم قاعدتاً باید از ایدەی کتاب الکترونیک و کتاب‌های صوتی دفاع کرد کە این خود بە تخریب کمتر جنگل‌ها و قلع و قمع زیست بوم‌ها می‌انجامد، اما جالب است بدانیم تعداد درختانی کە در دنیا با دخالت عامل انسانی طعمە حریق شدە یا بە منظور تهیە ذغال قلیان و کباب و نیز وسایل لوکس و زینتی قطع و سوزاندە می‌شوند بە مراتب بیشتر از درختانی است کە جهت تأمین کاغذ مورد نیاز کتاب‌ها قطع می‌شوند و این فاجعە بزرگ و جبران ناپذیری است کە جنگل‌ها و تنوع زیستی در سیارە ما را با خطر نابودی و انقراض، مواجە می‌کند.

وی گفت: من شخصاً خودم هنوز بە سنت دیرینە نیاکان گذشتە کە مطالعە بە میانجی کتاب‌های کاغذی است وفادارم و هر از گاهی هم پشت فرمان یا حین پیادەروی عصر گاهی پادکست‌های مورد علاقەام را گوش می‌دهم، اما سلایق و ذائقە انسان‌ها متفاوت است و من هنوز بە آن جملە مشهور بورخس، نویسندە آرژانتینی باور دارم کە می‌گوید: در تصورات من، بهشت جایی شبیه یک کتابخانە است. بنا بر این من هم بالشخصە غرق شدن در هزار توی کتاب‌ها و گشتن میان قفسە کتاب فروشی‌ها و کتابخانەها را دوست دارم و حس خوبی دارم، حس گم شدن میان عنوان‌های بی‌شمار کتاب، میان میراث بی قدر شدە کلمات. کلماتی کە جان می‌گیرند و با زبان بی زبانی تو را فرا می‌خوانند کە بە راز نهفتە در وجودشان گوش فرا دهی و با آنان بە سفرهای دور و درازی در اعماق این هستی سرگردان بروی.

موفقی خاطرنشان کرد: در پایان هم سپاس بیکران بابت این فرصت جهت بیان و روایت پریشان بعضی از رنج‌ها و پارەای از زخم‌های اهل قلم، زخم‌هایی کە بە قول هدایت روح را در انزوا می‌خورند و می‌تراشند.