نخستین برنامه نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» اختصاص داشت.

به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین برنامه نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» اختصاص داشت.

نمایش «خانه برناردا آلبا» نوشته فدریکو گارسیالورکا، با ترجمه احمد شاملو، به طراحی و کارگردانی علی رفیعی و تهیه‌کنندگی ستاره اسکندری، سال ۱۳۹۷ روی صحنه رفت و به مناسبت زادروز این کارگردان ایرانی، فیلم‌تئاتر آن چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ در سالن فریدون ناصری نمایش داده شد. پس از نمایش این فیلم‌تئاتر، نشست تحلیل و بررسی آن با حضور عباس غفاری مجری و منتقد، ستاره اسکندری بازیگر و تهیه‌کننده نمایش «خانه برناردا آلبا» و حمید پورآذری کارگردان و دستیار علی رفیعی برگزار شد.

عباس غفاری در ابتدای این برنامه گفت: سپاسگزاریم که در نخستین جلسه نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص حضور پیدا کردید. قرار است این جلسات به طور مداوم برگزار شود تا ما بتوانیم در کنار یکدیگر، تئاترهای خوب دهه‌های گذشته را ببینیم، چون فکر می‌کنیم اکنون نسلی وجود دارد که بسیاری از این آثار شاخص را ندیده و گاهی تنها اسم آنها را شنیده است. بنابراین ما تصمیم داریم که نمایش‌های شاخص تئاتر ایران و جهان در دهه‌های گذشته را در این برنامه نمایش دهیم. امروز در افتتاحیه توانستیم یکی از شاخص‌ترین آثار این ۲ دهه گذشته، نمایش «خانه برناردا آلبا» را که به طراحی و کارگردانی دکتر علی رفیعی روی صحنه رفته به نمایش بگذاریم. این نمایش در سال ۹۷ در تالار وحدت اجرا شده است. متاسفیم که بعد از آن اثر دیگری از دکتر علی رفیعی ندیده‌ایم.

ستاره اسکندری در ادامه این برنامه درباره فرایند تولید نمایش «خانه برناردا آلبا» گفت: از حضور زمان وفاجویی و اشکان شهروزی به عنوان ۲ همکاری که حضوری پررنگ در تولید نمایش «خانه برناردا آلبا» داشتند، تشکر می‌کنم. همچنین تولد دکتر علی رفیعی که ۲۲ دی ماه است را زودتر از موعد آن به تئاتر این سرزمین تبریک می‌گویم زیرا ایشان یکی از ارکان مهم تئاتر ایران هستند. اگر به تاریخ تئاتر دکتر رفیعی نگاه کنیم، انگار یک پیش‌آگاهی در کارهای وی نسبت به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، وجود دارد. نمایش «خانه برناردا آلبا» نیز از این قاعده مستثنا نیست. این چیزی است که همه ما در مقام شاگردان آقای رفیعی، سعی کردیم از او بیاموزیم تا نسبت به آن چیزی که در جامعه رخ می‌دهد، حساس باشیم.

وی افزود: فکر می‌کنم بعد از دو یا سه متنی که آقای رفیعی انتخاب و تمرین‌هایی را برای آن آغاز کرده بود، به دعوت حمید پورآذری نازنین، من به عنوان شاگرد قدیمی آقای رفیعی به کار فراخوانده شدم. همیشه در مقام بازیگر یا منشی صحنه حضور داشتم، ولی این بار در قامت تهیه‌کننده به کار پیوستم. علت این بود که شاید کس دیگری از بیرون، چرایی اجرای این جنس کارها بر صحنه را متوجه نبود. دکتر رفیعی به ذات و آنچه وظیفه تئاتر به عنوان تعهد اجتماعی است، می‌اندیشد. البته شاید این مساله در روزگار اقتصاد محور، سرمایه مدارِ ابتذال دوست، خیلی خوشامد آدم‌های بیگانه نباشد مگر اهالی تئاتر. بنابراین من برای اولین بار در مقام تهیه‌کننده در کنار آقای رفیعی ایستادم.

تهیه‌کننده نمایش «خانه برناردا آلبا» در ادامه این برنامه اظهار کرد: در واقع صبوری ۵ ماه تمرینی که تعدادی زیادی بازیگر و عوامل پشت صحنه در آن حضور داشتند، برای این بود که مطمئن بودیم، اثری درخشان از آن به جا خواهد ماند. اگر به خاطر داشته باشید، تیزری از این نمایش ساخته شد، که شخصیت‌های دختر هر کدام می‌آمدند و می‌گفتند عادت می‌کنیم ولی یکی از شخصیت‌ها به عنوان معترض می‌آمد و می‌گفت عادت نمی‌کنم. این آن چیزی است که در سال ۹۷ توسط دکتر رفیعی روی صحنه رفت و ما بعدها شاهد اتفاقات اجتماعی بودیم و من دوباره به این فکر کردم که مانند همه کارهای وی، این یک پیش‌آگاهی است که یک هنرمند متعهد دارد.

حمید پورآذری نیز در بخش دیگری از این نشست درباره پروسه انتخاب بازیگر برای نمایش‌های علی رفیعی توضیح داد: کارگاهی در سال ۹۰ برای نمایش «یرما» تشکیل شد که اکثر بازیگران محصول همان کارگاه هستند. ما در حال انجام دو سه کار بودیم که زمان آن نبود. یک روزی با زمان وفاجویی و منوچهر شجاع نشسته بودیم که گفتم فکر می‌کنم ما باید سه‌گانه لورکا را تمام کنیم. زیرا پیش از این، آقای رفیعی، نمایش‌های «عروسی خون» و «یرما» را از لورکا کار کرده بود.

به این ترتیب به «خانه برناردا آلبا» فکر کردیم و گفتیم خانم تیموریان می‌تواند آلبا باشد. همین طور گفتیم چه کسی بهتر از ستاره اسکندری که بیاید و این کار را تهیه کند؟ همانجا تماس گرفتیم و ستاره آمد.

این کارگردان تئاتر در ادامه گفت: مساله حایز اهمیت، تداومی است که در بودن در کنار دکتر وجود دارد. او چیزی را به شما تحمیل نمی‌کند، بلکه آدم‌ها کم‌کم متوجه می‌شوند و انجام می‌دهند. وقتی الان، چیزی را که نزدیک به ۳۰ سال پیش از ایشان می‌شنیدم برای یک‌سری از آدم‌ها می‌گویم، برایشان تازه است.

ستاره اسکندری در ادامه این نشست درباره تجربه بازیگری در گروه دکتر رفیعی توضیح داد: همکاری من در گروه تئاتر دی از سال ۷۹ و با بازی در نقش ژولیت در نمایش «رومئو و ژولیت» آغاز شد. چیزی که مهم است، این بوده که شما در هر مقامی، وقتی در کنار دکتر هستید، فراتر از یک تخصص می‌توانید از او آموزش بپذیرید. او اساساً به شما در زندگی بُعد می‌دهد. این بزرگترین نکته‌ای است که آموختم. برای همین اگر به گروه دکتر رفیعی نگاه کنید، آنها قالبا فقط یک تخصص ندارند. به صورتی که اگر بازیگر بودند، نویسندگی و کارگردانی هم انجام دادند.

وی افزود: مساله این است که شیوه آموزش آقای رفیعی، علاوه بر اینکه به شما نسبت به کل زندگی، هستی و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، دیدگاه می‌دهد، برایتان به عنوان یک هنرمند، بستری را فراهم می‌کند تا همه استعدادهایتان شکوفا شود. هرگز از خاطرم نمی‌رود؛ تئاتر دومی که با آقای رفیعی کار می‌کردم، تئاتر «شازده احتجاب» بود؛ با اینکه متن درخشان زنده‌یاد هوشنگ گلشیری بود اما وقتی برای صحنه آماده شد، صحنه‌ای را من نوشتم.

این بازیگر تئاتر و سینما ادامه داد: در نمایش «شکار روباه» نیز من یک مونولوگ برای سیامک صفری نوشتم. در واقع ما کنار آقای چرمشیر که در مقام دراماتورژ در کنار آقای رفیعی حضور داشت، این اجازه یا بهتر است بگویم این تکلیف را داشتیم که هر کدام کارگردان و نویسنده خودمان هم باشیم. برای همین فکر می‌کنم تمام کسانی که با آقای رفیعی کار کردند، انگار لنز چشمانشان بازتر است. در واقع انگار در پروسه کار کردن با ایشان، آگاهی محیطی شما بالاتر می‌رود. به همین دلیل است که وقتی به شاگردان آقای رفیعی نگاه می‌کنیم، اکثراً دستی به قلم داشته و مسوولیت اجتماعی بالاتری را عهده‌دار شده‌اند. همیشه گفته‌ام دکتر رفیعی، یک بوم سفید رنگ را به عنوان روح و روان یک کاراکتر تحویل می‌گیرند، حتماً یک نقاشی بزرگ تحویل می‌دهند. آقای رفیعی، انسان یا ذهن را تبدیل به اتفاق لایه‌دار می‌کند.

پورآذری در ادامه این برنامه گفت: دکتر رفیعی همیشه روی بحث گروه، کار گروهی، بداهه پردازی، کار خلاقانه و مولف بودن تمام گروه تاکید دارد. بحث مولف بودن، در نمایش‌های مختلف ایشان وجود دارد. حتی در همین نمایش چند صحنه داریم که در متن نبوده و بر اساس بداهه‌پردازی و پیشنهادات گروه اضافه شده است. در واقع درِ گفت‌وگو همیشه باز است.

ستاره اسکندری نیز در ادامه این برنامه بیان کرد: هرچه به عقب بر می‌گردم و کارهای دکتر رفیعی را مرور می‌کنم، می‌بینم عمیق‌ترین مفاهیمی که باید هشدار آنها داده می‌شد؛ از خشونت، آزادی‌خواهی، مطالبه‌گری، سهم‌خواهی، عشق، رویای گمشده، سکوت و هرچیزی که فکر کنید نیاز امروز جامعه است، اتفاقاً بهترین و زیباترین تصاویر در کارهای آقای دکتر وجود دارد. اما به خاطر دارم که وقتی برای نمایش «خانه برناردا آلبا» در وصف ایشان، نوشته شده بود، نقاش صحنه‌ها، ایشان از این نسبت، خیلی رضایت نداشت. چون او به معنا معتقد بود.

این بازیگر در پایان بیان کرد: باتوجه به اینکه بسیاری بدون اینکه معانی را در نظر بگیرند، متاثر از ایشان در طراحی صحنه بودند، این نکته خیلی مهمی است که باید درباره دکتر رفیعی بدانیم که چقدر در طراحی صحنه به معنا اهمیت می‌دهند. در صورتی که کارهای متاثر از ایشان، صحنه‌های زیبایی دارد اما خالی از معناست؛ در حالی که تابلو به تابلو آنچه از آثار دکتر علی رفیعی روی صحنه می‌بینید، در عین زیبایی، معنا دارد. به همین دلیل حس آن به مخاطب منتقل می‌شود. در واقع سوای از زیبایی، آن چیزی که در آثار رفیعی، چه در صحنه و چه در کلام، روی آن تاکید می‌شود، این بوده که معناها مهمتر از ظاهر یک اتفاق است.