به گزارش خبرگزاری مهر، حالا علی و برادرش خیالشان راحت است، آنها که تا دیروز نگران هجوم آفتها و علفهای هرز به نخلهایشان بودند، حالا با فکر بکرشان و کاشت سبزی، از نخلهایشان مراقبت میکنند. این دو برادر اما در این راه تنها نبودهاند، برای اینکه بتوانند از نخلها حمایت کنند، آنها از کمیته امداد وام گرفتند و با همین وام هم توانستند فکر درآمدزایشان را به بار بنشانند.
موسفید کرده است و عدد سنی شناسنامهاش، عدد ۴۶ سال را نشان میدهد؛ اسمش «علی نوسان» است و با افتخار خود را کشاورز معرفی میکند؛ جوانی جنوبی، از روستای قلعه طرفی شهرستان کارون استان خوزستان که با کمک وام کمیته امداد توانسته در کنار کسبوکار خودش، یک کسبوکار دیگر هم دستوپا کند.
آفتی به جان نخلها
علی کشاورز زاده است و از زمانی که به یاد دارد، از کودکی، در روستای آبا و اجدادیاش زندگی میگذراند. بعد از بلوغ و عقلرس شدن هم چیز دیگری متصور نبود، اینکه کشاورزی را ادامه دهد و به عنوان شغلش انتخاب کند و بنابراین به همراه تنها برادرش، با هم راه اجدادش را ادامه داد و هر دو شدند، کشاورز و صاحب میراث ۱۰ هکتار زمین پدری؛ زمین کشاورزی که سالها مأمنی برای درختان نخل چند صدساله بودند، حالا علی و برادرش باید از درختان نخل ارزشمند نگهداری کنند. همین هم شد، آنها که خو گرفته بودند به دوستی با طبیعت و مهربانی با زمین و نخلها، کشاورزی را زندگی کردند.
برای این دو برادر که دوستی دیرینهای با نخلها داشتند، دیدن مرگ نخلها و از دست دادنشان، سخت بوده است؛ انگار که عضوی از اعضای خانواده را ازدستداده باشند، در غم از دست دادن نخل مینشستند.
علی تعریف میکند که یکی از دلایل، مرگ نخلها و بیمار شدنشان، علفهای هرزی بود که در پای این درخت بهشتی، رشد و نمو پیدا کرده بودند. همین میشود که علی و برادرش به فکر این میافتند که دشمن دیرینه نخلها را بکشند و راهکاری پیدا کنند برای خشکاندن علفهای هرز که زیر پای بلند و کشیده نخلها اجازه عرضاندام پیدا کرده بودند. شاید در نگاه اول، هرس علفهای هرز، راحتترین و دمدستیترین راهکاری باشد که به ذهن بیاید؛ این کار هم ممکن است؛ اما زمین ۱۰ هکتاری دو برادر، وسعت زیادی دارد و آنها توان و نیروی اندکی دارند؛ بنابراین به دنبال راهکار سازندهتری میافتند.
راه چاره کسبوکار دوم
حالا علی و برادرش خوشحالاند، آنها نخلها را زنده و سرپا نگه داشتهاند؛ حالا نخلها جوان و سرحال، بار میدهند و میوه جان خود را بهعنوان تشکر، به این برادران کشاورز هدیه میکنند. این موهبت بهشتی، به خاطر راهکار سازنده علی و برادرش است؛ حالا آنها در پای درختان نخلشان محصول دیگری میکارند. آنها سبزی، شاهی، تربچه قرمز و سفید میکارند تا بهجای گیاهی که میتوانست بلای جان نخلها باشد و آنها را از بین ببرد، به شکل بهینهتری سود هم ببرند.
البته علی و برادرش، در این راه تنها نبودهاند، علی تعریف میکند که وقتی متوجه شدند، میتوانند گیاهی پرسود پای درختان بکارند، خوشحال شدند، اما آنها پولی نداشتند تا بذری بخرند و زمین بزرگ و پهناورشان را شخم بزنند، بنابراین، به سراغ کمیته امداد رفتند تا وامی دریافت کنند. آنها دیده بودند، در بسیاری از موارد، دوستان و اعضای خانواده و فامیل، از خدمات کمیته امداد، استفاده کردهاند. اتفاقاً زمانی که طرحشان را با اعضای کمیته مطرح کردند، شاهد استقبال و همیاری این کمیته بودند؛ خیلی زود، مبلغ وام درخواستی، بهحساب این دو برادر واریز شد تا بعد، ایده اولیه طرح کسبوکارشان، به ثمر بنشیند.
حالا آنها هر روز، در روزهای سرد پاییزی، سبزیهای خود را برداشت میکنند و برای فروش، به بازار میرسانند. این کار دو سود برایشان دارد، هم منبع درآمدی در کنار کسبوکار اصلیشان، برداشت خرما دارند و هم اینکه میتوانند از نخلهای ارزشمندشان مراقبت کنند تا علف هرزی به سراغشان نرود.