حمله‌های بی‌وقفه اسراییل به نوار غزه به صدمین روز رسیده و علیرغم پوشش‌های خبری فراگیر در جهان، هنوز کسی برای توقف آن کاری نکرده است؛ خبرنگاران غزه این روزها از تنهایی و ناامیدی می‌گویند!

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: امروز احتمالاً مدام خوانده‌اید و شنیده‌اید که شمار روزهای جنایت‌های اسراییل به صد رسیده است. اشتباه است؛ یا دست کم غفلت. امروز ۲۷ هزار و ۶۹۳ روز شده که اسراییل جنایت می‌کند! فقط صد روز است که دنیا بیشتر درباره آن می‌خواند و می‌شنود و این، مدیون خبرنگارانی است که اخبار غزه را پوشش می‌دهند و تصاویر آن را به دست جهان می‌رسانند.

بنا بر آخرین آمار، اسراییل فقط در این صد روز، ۱۱۷ خبرنگار را در غزه کشته است. تکان‌دهنده بودن این آمار وقتی محرز می‌شود که بدانید در طول ۶ سال جنگ جهانی دوم که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و مرگ‌بارترین جنگ‌های تاریخ بشریت شناخته می‌شود، فقط ۶۹ روزنامه‌نگار کشته شدند.

شهادت ۱۱۷ خبرنگار اتفاقی نیست

ممکن است این تصور به وجود آمده باشد که خبرنگاران در غزه نیز در کنار سایر مردم عادی در بمباران‌ها جان خود را از دست می‌دهند؛ اما اینطور نیست. صهیونیست‌ها هدفمند به آنها حمله می‌کنند. «شیرین ابوعاقله» مصداق روشن این ادعاست که ماه‌ها پیش از طوفان‌الاقصی به شهادت رسید. او یک روزنامه‌نگار کهنه‌کار و دقیق بود که وقتی یک حمله نظامی در منطقه «جنین» را پوشش می‌داد، دقیقاً از نقطه‌ای که بین کلاه و جلیقه خبرنگاری‌اش پوشانده نشده بود، مورد اصابت گلوله تک‌تیرانداز قرار گرفت. او به وضوح به عنوان یک فعال مطبوعاتی علامت‌گذاری شده بود.

یک سال بعد از هدف قرار دادن شیرین ابوعاقله، «دانیل هاگاری» سخنگوی ارشد ارتش اسراییل در مصاحبه‌ای زنده با «سی ان ان» عذرخواهی کرد و مدعی شد که ارتش اسراییل خبرنگاران را هدف قرار نمی‌دهد. او گفت: «ابوعاقله یک روزنامه‌نگار بسیار استقراریافته بود. ما در اسراییل دموکراسی داریم و در دموکراسی روزنامه‌نگاری و مطبوعات آزاد اهمیت بالایی دارد. می‌خواهیم ژورنالیست‌ها در اسراییل احساس امنیت کنند، به‌ویژه در زمان جنگ؛ حتی اگر از ما انتقاد کنند! باید احساس امنیت کنند.»

علیرغم این ادعاها روزهای اول طوفان‌الاقصی خبر می‌رسد که جنگنده‌های رژیم صهیونیستی دفاتر تلویزیون قدس در یکی از ساختمان‌های اصلی رسانه‌ها در قلب شهر غزه را بمباران کردند. هنگامی که خبرنگاران تلاش می‌کردند همکاران مجروح خود را بیرون بکشند، بمب دیگری در طبقه بالا منفجر شد و ریزش و صدمات بیشتری به بار آورد.

حالا این خبر عادی شده و حدود چهار ماه است که آنها به صورت روزانه بیش از یک خبرنگار فلسطینی را می‌کشند که در آخرین روزهای زندگی خود، در بحرانی‌ترین شرایط، زیر باران بمباران و روی زمینی قحطی‌زده و بدون امکانات، از انتشار گزارش‌های غزه دست نکشیده و به کار خود ادامه داده‌اند، حتی زمانی که اسراییل عزیزانشان را کشت.

«وائل الدحدوح» چهره شناخته شده این روزهای غزه، خبرنگاری است که رسانه‌ها او را به یک «کوه استوار» تشبیه کرده‌اند. او که دو پسر، همسر، نوه و ۸ نفر دیگر از اعضای خانواده‌اش را در روزهای گذشته از دست داده؛ یک روز هم دست از کار نکشیده است؛ حتی برای عزاداری.

الدحدوح به «ابوحمزه» شهرت دارد، حمزه نام پسر اوست که می‌خواست راه پدر را ادامه بدهد، پدری که از ۱۶ سالگی علیه اسراییل مبارزه کرده بود و از ۱۸ سالگی به عنوان یکی از اولین خبرنگارهای غزه فعالیت رسانه‌ای خود را آغاز کرد. اما پسر از پدر پیشی گرفت و هفته گذشته در بمباران هدفمند اسراییل به خودرویی که در آن بود، به شهادت رسید.

ابوحمزه ساعاتی بعد از شهادت پسر دومش، کار خود را ادامه داد و در تماس تصویری با شبکه الجزیره گفت: «فرصت برای عزاداری نیست!» او در خاکسپاری حمزه گفته بود: «کجاست حقوق بشر؟ ۱۰۷ خبرنگار شهید شده‌اند و صدای کسی هم درنمی‌آید. امیدوارم حمزه، آخرین خبرنگار شهید در غزه باشد…» اما اینطور نبود؛ بعد از پسر وائل، ۱۰ خبرنگار دیگر هم شهید شده‌اند و این شرایط هنوز ادامه داد.

در صد روز گذشته تصاویر زیادی از جلیقه‌های ضدگلوله خبرنگاری منتشر شده که مقاومت‌شان در برابر بمباران صهیونیست‌ها کافی نبوده و در حالی که تکه و پاره و آغشته به خون شده‌اند رنگ آبی آنها به سیاهی می‌زند. کسی فراموش نمی‌کند یکی از خبرنگارانی که در پخش زنده حرف می‌زد و آمار کشته‌شدگان و مجروحان را می‌گفت ناگهان جلیقه ضدگلوله را از تن درآورد و کلاه از سر برداشت و گفت: «اینها در برابر بمب‌ها از ما حفاظت نمی‌کنند.» با این حال، خبرنگاران می‌کوشند جنایت‌های اسراییل را به گوش جهان برسانند به امید آنکه کسی برای غزه کاری کند.

همه کوه نیستند!

البته بسیاری از آنها در این روزها به اندازه وائل سرسخت و استوار نیستند و از انفعال جهانی که این کشتار را تماشا می‌کند به ستوه آمده‌اند. علیرغم موج شدید نفرت از اسراییل و تعدد تظاهرات و تجمعات علیه صهیونیست‌ها، اما حقیقت آن است که نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و دولت‌های مختلف در مدت صد روز جنایت آشکار، کاری از پیش نبرده‌اند. بیهودگی مدعیان حقوق بشر باعث اعتراض و گلایه شمار زیادی از فعالان رسانه‌ای در فلسطین شده است.

«معتز عزیزه» نیز که یکی دیگر از خبرنگاران جوان در غزه است هفته پیش در یکی از استوری‌های خود اینطور نوشت: «آیا باید به فیلمبرداری و پوشش ادامه بدهم؟ تا کی روی پاهایم بایستم؟ منتظر فروریختن من هستی؟ آیا باید به جامعه بین‌المللی اهمیت بدهم؟ آیا باید به زندگی‌ام اهمیت بدهم؟ آیا رؤیای خود را برای سفر به جهان آغاز خواهم کرد؟ حتی اگر موفق شدم و زنده بمانم، آیا از نظر ذهنی می‌توانم از یک لحظه در تمام زندگی‌ام لذت ببرم؟ آیا من باید از این شرایط جان سالم به در ببرم؟ با موهای خاکستری که در ریش من ظاهر می‌شود چه کنم؟ مثل اینکه من یک پیرمرد هستم نه یک جوان ۲۴ ساله.»

«اسماعیل جود» یکی از خبرنگاران جوان در غزه مدتی پیش در حساب کاربری خود در اینستاگرام این متن را منتشر کرد: «دوستان عزیز! من پایان پوشش این تجاوز مستمر را اعلام می‌کنم. ما بیش از حد کافی از جنایات، قتل‌عام و نسل‌کشی که در ۹۶ روز گذشته با آن مواجه بودیم را مستند کردیم. متأسفانه اقدام محکمی برای پایان دادن به این تجاوز که شهروندان، خبرنگاران، کادر پزشکی، فعالان و حتی سنگ و درخت را بلعیده، صورت نگرفت. ما به اعدام محکوم شدیم و هر کدام منتظر نوبت خود هستیم. ۹۶ روز غم و اندوه از دست دادن دوستان، خانه، عزیزان و ثروتمان… اشغال اسراییل همه چیز را از ما گرفت، ما با لباس‌هایی مانده‌ایم که به سختی ما را گرم می‌کند و در چادرهایی زندگی می‌کنیم که برای حیوانات قابل سکونت نیست.

او در ادامه این متن خود را اینطور معرفی می‌کند: «و برای افرادی که نمی‌دانند اسماعیل کیست و از طریق این نسل‌کشی با من آشنا شدند؛ می‌خواهم بدانید که من پدر دو فرزند زیبا هستم. من بزرگترین پسر پدر و مادرم هستم، آنها به دلیل مشکلات، ۲۵ سال صبر کردند تا من را داشته باشند. من یک خواهر و یک برادر دارم که از زمانی که پدرم پیر و بیمار شد، روی من حساب می‌کنند، من چندین بار از مرگ جان سالم به در بردم و خودم را در معرض خطر قرار دادم تا وضعیت زمین را به شما نشان دهم و معتقدم فعلاً همین کافی است.»

اسماعیل در پایان این متن از قول یکی از همکارانم می‌گوید: «جست‌وجوی امنیت در خانواده گزینه بهتری است تا پوشش برای جهانی که معنای انسانیت و شفقت را نمی‌داند…» او اگرچه در این استوری اعلام کرد که دیگر دست از پوشش اخبار بر می‌دارد اما هنوز هم در صفحه خود وقایع غزه را به اشتراک می‌گذارد و نتوانسته سکوت کند. حتی امروز در پاسخ به یکی از مخاطبان خود که گمان کرده بود اسماعیل به مصر رفته و از او پرسیده بود: «مصر چطور است؟» نوشت: «بیشتر مردم فکر می‌کنند که من سفر کردم و به مصر رفتم، من در رفح بودم، اما هیچکدام از ما نرفتیم…»

آنها در این مدت بهترین و نزدیک‌ترین همکاران و دوستان خود را از دست داده‌اند و بارها اعلام کرده‌اند که در یک صف، انتظار فرا رسیدن مرگ زودهنگام خود را می‌کشند. «رشدی سراج» یکی از خبرنگارانی که در غزه فعالیت می‌کرد در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت «جایی نمی‌رویم؛ از غزه خارج نمی‌شویم! مگر به سوی آسمان‌ها و فقط به سوی آسمان‌ها…» او مدتی پس از انتشار این پست به شهادت رسید.

پسر وائل هم یک روز قبل از شهادتش، عکسی از پدرش را در اینستاگرام پست کرد و او از ابوحمزه به عنوان مردی صبور و امیدوار یاد کرد. پسر جوان خبرنگار از پدر کارکشته خبرنگار خود خواست که ناامید نشود و از رحمت خدا قطع امید نکند. این تراژدی خبرنگاران غزه در انتشار محتوایی معنادار ساعاتی قبل از شهادت شاید لزوماً مربوط به این نیست که آنها مرگ‌آگاهی دارند؛ بلکه نشانی از آن است که با مرگ هم‌آغوش و هم‌نشین‌اند.

این یک راز نیست! روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در فلسطین به خوبی می‌دانند که مورد هدف قرار می‌گیرند، چرا که به گسترش آگاهی و اطلاع‌رسانی درباره حقیقت کمک می‌کنند و به جهانیان می‌گویند که در فلسطین و کرانه باختری اشغالی و نوار محاصره شده غزه چه می‌گذرد. اگرچه روزنامه‌نگاران تحت حمایت قوانین بین‌المللی هستند، اما هیچکس پاسخگو نیست، خبرنگاران و مردم بی‌گناهی که در غزه کشته می‌شوند نامی ندارند و هیچ محاکمه‌ای صورت نمی‌گیرد.

در شرایطی که بسیاری از فلسطینی‌ها به دلیل اعتراض به صهیونیست‌ها در زندان‌ها به سر می‌برند؛ همه چیز برای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران سخت‌گیرانه‌تر است؛ چرا که حتی اگر خود آنها توسط اسراییل هدف قرار نگیرند و کشته نشوند، خانواده و عزیزان‌شان در معرض تهدید مستقیم هستند؛ چیزی که درباره «وائل الدحدوح» به وضوح ثابت شده است.

جهان با سکوت، فیلم‌ها و اسنادی را تماشا می‌کند که خبرنگاران آنها را منتشر می‌کنند و معلوم نیست در روزهای آینده چند نفر از آنها باقی بمانند تا صدای مردم غزه باشند. حالا از این جنگ نابرابر و جنایت‌کارانه در تاریخ بشریت، ۲۷ هزار و ۶۹۳ روز و از تنهایی مردم غزه و خبرنگاران فلسطینی ۱۰۰ روز می‌گذرد…