به گزارش خبرگزاری مهر، آئین نکودداشت مسعود دهنمکی، نویسنده و کارگردان به همراه معرفی مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان»، شامگاه دیروز دوشنبه ۲۵ دی در تالار رودکی تهران برگزار شد.
مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در اینمراسم گفت: از انتشار مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» سالها میگذرد و حتی مراسم رونمایی این اثر نیز برگزار شده است؛ از آنجایی که بین رونمایی و انتشار این اثر به معنی در دسترس قرار گرفتن کار، فاصله افتاد، این برنامه امروز برگزار شد.
وی افزود: انتشار این مجموعه، قطعاً برای تولیدات متعدد و متنوع پیش برنده خواهد بود و این موقعیت مهمی است. ما در نهاد کتابخانه های عمومی کشور برگزاری این مراسم را وظیفه خود میدانیم؛ چراکه اولاً به لحاظ محتوایی مجموعه نهاد کتابخانه های عمومی برای تهیه محتوا همکار آقای ده نمکی بوده است؛ به لحاظ فنی و حرفهای، یکی از رسالتهای کتابخانه انتشار و گسترش اطلاعات است؛ به علاوه در رویکرد جدیدی که در مجموعه نهاد پیگیری میشود، توسعه فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و هنری در اولویت است؛ همچنین گرامی داشتن چهرههای مؤثر فرهنگی، هنری، تاریخی و سیاسی نیز وظیفه کتابخانه عمومی است. اینها دلایلی برای برگزاری این رویداد در این بستر بوده است.
دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، گفت: با برگزاری این برنامه، مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» در مخزن همه کتابخانه های اصلی ما در کشور و کتابخانه های مهم قرار میگیرد. این مجموعه همزمان بر روی سکوهای کتاب الکترونیک کشور منتشر شده و قابل دسترسی است.
رمضانی افزود: بنده در مرکز اسناد انقلاب اسلامی، معاون آقای حسینیان بودهام؛ در آن مقطع مطلبی در خصوص این کتاب برای ایشان نوشتم و ایشان یادداشتی گذاشتند مبنی بر اینکه «مجموعه فوق را تورق و مطالعه کردم؛ آن را کاری بزرگ، مانا و اصولی یافتم.» من آقای حسینیان را یکی از کسانی می دانم که در حوزه تاریخ و تاریخ انقلاب اسلامی کار کردند و عمر صرف کردند. این چند جمله برای بنده حجت است که این کار را منتشر کنیم.
وی گفت: این جلسه علاوه بر معرفی این مجموعه، تجلیل از خدمات و زحمات آقای ده نمکی در حوزههای مختلف هنر و رسانه است. ایشان بر هر حوزهای دست گذاشتند، موفق بودهاند؛ در این مراسم ما تلاشمان این بود که به ابعاد دیگر شخصیت ایشان نیز بپردازیم. ایشان در حوزه کتاب، آثار دیگری نیز دارند که بخشی منتشر شده و بخشی نیز آماده انتشار است.
رمضانی ضمن تقدیر از حاضران و دست اندرکاران برگزاری این مراسم، افزود: به اعتقاد بنده برخی موضوعات مخاطب خاص دارد و هر کسی توفیق حضور در آن برنامهها را ندارد و قطعاً موضوع آزادگان، یکی از آنها است. امیدوارم این برنامه ذخیرهای برای آخرت ما باشد.
انقلاب، جنگ و دفاع مقدس جامعه ما را تغییر داده است
غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه این مراسم با اشاره به اینکه انقلاب، جنگ و دفاع مقدس جامعه ما را تغییر داده است گفت: جامعه ایران، جامعه قبل از انقلاب و قبل از جنگ نیست. من ۳۳ سال قبل از انقلاب زندگی کردم و میتوانم مقایسه کنم. چون درون این اتفاق بودیم آن را حس نمیکنیم. چون دفعی نیست، تدریجی است احساسش نمیکنیم. واقعاً جامعه ما عوض شده است. یکی از نمونههای این تغییر، فراوانی واژگانی است که قبل از انقلاب کاربرد زیادی نداشته است. فراوانی واژه شهید و شهادت را در زبان مردم مقایسه کنید با قبل از انقلاب.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: کاری که آقای ده نمکی کرده کار کوچکی نیست؛ کار سنگین، مفصل، طولانی، مستمر و سخت بوده است. کنار ایشان که نشسته بودم گفتم اسم جلسه رونمایی از کار ده نمکی است ولی به شوخی و با شیوه بچههای جنوب شهر میتوان گفت ده نمکی با این ۷۸ جلد کتاب از همه «رو کمنمایی» میکند. کسی که ۱۰۰ صفحه کتاب نوشته باشد می فهمد ۷۸ جلد کتاب گردآوردن ولو رونویسی هم باشد چقدر سخت است.
ارزش تاریخ نگاری را نمیدانیم
حداد عادل در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه حس تاریخی در ما ایرانیها ضعیف است، افزود: ما طوری تربیت نشدیم که ارزش تاریخ و تاریخنگاری را بدانیم و به موقع برای تاریخنگاری اقدام کنیم و لوازمش را فراهم کنیم. من تجربههای زیاد دارم. زمانی میخواستم زندگی نامه پروین اعتصامی را بنویسم. او سال ۱۳۲۰ فوت کرده است. هر چه گشتم نتوانستم کسی را پیدا کنم که روایت زنده و دست اول از پروین اعتصامی به دست بدهد. برادر پروین سالها در خیابان امام خمینی امروز و سپه دیروز مغازه ابزار فروشی داشت. من که دانشجوی دانشگاه تهران بودم هر روز از جلوی مغازه اش رد میشدم در سردر آن نوشته بود: ابوالفتح اعتصامی. هیچ وقت به ذهنم نرسید بروم و از او بپرسم از خواهرت چه میدانی. روزی به این فکر افتادم که گفتند دو سال قبل در پاریس فوت کرده است. امثال این تا دل تان بخواهد در تاریخ سراغ میتوان گرفت. ملاصدرا درسال ۱۰۵۰ در بصره فوت کرده و بزرگترین فیلسوف ما است اما کسی نمیداند قبرش کجاست. حس تاریخی در ما نیست.
وی گفت: اسناد، اسباب تألیف تاریخ حقیقی است. اسناد، مصالح یک تاریخ واقعی اند. تاریخی معتبرتر است که برپایه اسناد تألیف شده باشد و گردآوری و انتشار اسناد یک کار واجب برای یک واجب دیگر است. ما در این کار در انقلاب کوتاهی کردیم. معتقدم با همه سندنگاری هایی که شده است هنوز مثل کوه یخی که ۹ دهم آن زیر آب است، اسناد انقلاب و دفاع مقدس ثبت و ضبط نشده است. البته با پیروزی انقلاب فصل تازه ای در انتشار اسناد تاریخی قبل از انقلاب به وجود آمد که تاریخنگاری بعد از انقلاب را به تاریخنگاری قبل از انقلاب متفاوت کرد. بسیاری از رجال بزرگ دوره قبل از انقلاب بودند که خاطرات داشتند و جرأت نمیکردند منتشر کنند. انقلاب باعث شد این اسناد منتشر شود. من خیلی از این خاطرات خواندم و در این ۴۵ سال بسیاری از خاطرات منتشر شده که باید در جای خودش درباره آن صحبت کرد. مخالفان انقلاب نسبت به انقلابیون در ثبت وقایع انقلاب پیش دستی کردند. حبیب لاجوردی اول کسی که در آمریکا سراغ ضدانقلاب فراری رفت و با آنها مصاحبه کرد. ممکن است با محتوایش مخالف باشیم اما کارش کار هوشمندانه و به موقع بود. امروز آنها به درد ما هم میخورد درحالی که از زبان دشمن است و ما دیر جنبیدیم. اما هرجا جلوی ضرر را بگیریم منفعت است. دیگر اینکه تاریخ را کسانی باید بنویسند که در صحنه بودند. اگر ما تاریخ انقلاب را ننویسیم برایمان تاریخ انقلاب مینویسند و مقام معظم رهبری هم این را تذکر دادند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه افزود: لازم است به دو نمونه از تحریفهای تاریخی خیلی روشن، اشاره میکنم. مثل اینکه روز روشن را کسی انکار کند. خاطرات پرویز ثابتی به نام «در دامگه حادثه» منتشر شده است. کتاب حدود ۶۰۰ صفحه است. پرویز ثابتی رسماً انکار میکند که در ساواک شکنجه وجود داشته است. ببینید انکار شکنجه در ساواک، توسط فرد اول مدیر شکنجه در ساواک چه دروغ بزرگی است. هنوز در جامعه آدمهایی مانند عزت شاهی و دیگران که آثار شکنجه را همراه خود دارند زندهاند. شهید رجایی وقتی به شورای امنیت سازمان ملل رفت، پایش را بالا زد و جای شلاغهای زندان را به مردم دنیا نشان داد. بعد ثابتی به صراحت میگوید ما شکنجه نمیکردیم و کتاب هم چاپ میکند و جلوی دانشگاه هم با جذابه زیرزمینی، فروخته میشود و جوان امروز میخواند و تصدیق میکند. من خاطرهای دارم که ثابتی در اوین از این اتاق به آن اتاق میرفت و بالا سر زندانیانی که زیر شکنجه بودند سر میزد و در جای دیگر خواهم گفت. اسدالله علم یادداشتهایش در ۷ جلد منتشر شده است. توصیه میکنم حتماً این ۷ جلد را بخوانید. به اعتقاد من که نوع چنین خاطراتی را خواندم، معتبرترین و مفیدترین خاطرات به جا مانده از دوره طاغوت برای اثبات حقانیت انقلاب است. که هیچ جای شک و شبهه ندارد. این خاطران اینقدر رسوا کننده است که ضد انقلاب ترجیه میدهد در مورد آن فقط سکوت کند. در جایی از این مجلدات مینویسند: به شاه میگوید از عفو بین الملل آمدند و از زندانهای ما بازرسی کردند و با ۳ هزار زندانی مصاحبه کردند و گزارش دادند که ۳۰ درصد آنها هنوز آثار شکنجه بر بدن شأن مشهود است. شاه هم میگوید می دانم اما آنها قول دادند گزارش شأن را منتشر نکنند. این را چند سال قبل از انقلاب نوشته، کتاب هم خارج از ایران چاپ شده و ما هم هیچ اطلاعی نداشتیم. ببینید اگر تاریخ ننویسید مینویسند.
حداد عادل با گلایه از تحریفهایی که امروز از دوران دفاع مقدس میشود گفت: همین دو سه ماه پیش گفتند از آقای آهنگران تقدیر شده است. فردی به آهنگران فحش داده بود که تو بودی که جوانها را به کشتن دادی! یعنی ما نشستیم با ۱۲ لشکر و سه هزار تانک به کشور حمله کرده و بعد کسی آمده و معرکه جنگ را با شعر و هنر خودش گرم کرده و یک عده هم رفتند جان شأن را فدا کردند و به آقای آهنگران هم هیچ ربطی نداشته است. حالا این فرد آمده ادعای طلب کاری میکند که نو باعث شدی جوانان کشور کشته شوند. هنوز آزادگان در کشورما زندهاند که چنین ارزشهای جنگ زیر سوال میرود. پس بدانید که کار به این سادگیها نیست.
مظلومیت اسرای دفاع مقدس نسبت به رزمندگان و شهدا
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه افزود: من تصور میکنم آزادگان در مقایسه با شهدای جنگ و حتی رزمندگان، مظلوم واقع شدند. این یک واقعیت است و کار آقای ده نمکی میتواند مقدمهای باشد که مسئله اسارت و آزادگان در جای طبیعی خودش از نظر فرهنگی قرار بگیرد. همانطور که ما شهدای گمنام داریم باید بگوییم قهرمانان گمنام هم داریم. اسرا، قهرمانان گم نام هستند. باید روی این کار سرمایه گذاری ویژه کرد. اهمیت گزارشهایی که از رزمندگان جنگ باقی مانده در مقایسه با سایر آثار هنری در این است که واقعیت دارد. نوشتههای هنری حاصل خیالات فرد است اما وقتی خاطرات اسرا را مانند کتاب من زندهام یا پایی که جاماند و… که گزارش اسارت است را میخوانید، تخیل نیست، واقعی است. اینها تاثیرش روی خواننده کتابها بسیار زیاد است.
حداد عادل در ادامه گفت: این مجموعه را ندیدم و گزارشی از آن را خواندم اما به یقین میتوانم دو حکم کلی در مورد آن کنم. ممکن است منتقدان از نظر فنی و روشی روی آن اشکال بگیرند اما قابل حل است و نباید ما را از اصل قضیه غافل کند. ده نمکی کار بزرگی کرده است. مصاحبههایی که او انجام داده اگر به موقع نمیرسید، شاید ۲۰ درصد راویان شأن زنده مانده بودند. این خیلی ارزش دارد که او پیش از فوت صاحب اثر، حرفش را ثبت و ضبط کرده است. فکر میکنم این مجموعه ماده خام برای انواع کتابهای دیگر است. به آقای ده نمکی گفتم این کار شبیه صنعت بالادستی است که منشأ دهها صنعت میان دستی است که هر کدامش منشأ دهها صنعت پایین دستی میشوند. انواع و اقسام و فکری و فرهنگی از این کتاب میتواند دربیاید. توصیه ام این است که کسانی بیایند و با اشراف به این مجموعه کتابهایی خواندنی در حد ۲۰۰ -۳۰۰ صفحه برای جوانان تولید کنند.
وی با طرح دو سوال از مسعود ده نمکی افزود: سوالی هم از آقای ده نمکی دارم که در کتاب شأن به آنها اشارهای کرده است. سوالم این است که آیا اسرا در اردوگاهها زبان خاصی هم داشتند؟ چون در زندان، زندانیها بین خودشان زبان ویژه ای تولید میکنند. اگر چنین چیزی در اثر باشد یا تولید شود بسیار به کار زبان شناسان میآید و مفید خواهد بود. سوال دیگر اینکه آیا سراغ خانواده شهدا رفتهاید؟ چرا که کار بزرگی است. اسارت دو طرف دارد، یکی اسیر و یکی هم خانواده اسیر. پای درد دل آنها نشستن دنیایی دارد. این خودش فصل مفصلی است که میتوان طرحی تعریف کرد و به آن اضافه کرد.
حداد عادل در پایان ضمن خواندن شعری گفت: به صدا و سیما پیشنهاد کنید همانطور که در برنامههای متعدد، خانوادههای شهدا را میآورند فرصتی هم برای خانواده آزادگان بگذارند. این فرهنگ را در جامعه ما ترویج کنند که ما غیر از رزمنده و شهید یک گونه دیگر از قهرمانان داشتیم که آزادگان بودند. شاعری عرب میگوید: «یری الناس دهنا فی القواریر صافیا / ولم یدر ما یجری علی رأس سمسم» که ترجمه به شعر فارسی این است: روغنی در شیشه بینی صاف و روشن، ریخته / غافلی بر سر، چه آمد دانه بادام را.
فرهنگنامه اسارت و آزادگان حاصل ۲۰ سال کار پژوهشی است
مسعود ده نمکی نیز در بخش آخر این مراسم گفت: به اعتقاد من در بین ایثارگران، چند قشر مظلوم تر از سایرین هستند؛ آنها به دلیل عدم فرهنگ سازی و اینکه اهل ادعا و تملق نبودند و حقوق خود را مطالبه نکردند، مظلوم واقع شدند؛ من معتقدم مظلوم ترین آنها، جانبازان اعصاب و روان و آزادگان هستند.
وی افزود: کنت الکساندر دومارانش، رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه در سفر به عراق از اردوگاههای اسرای ایرانی بازدید کرد و در کتاب خود نوشته است «من در اردوگاههای اسرای ایرانی چهرهها و چشمهایی را دیدم که استقامتشان، برای ما تداعی کننده جنگ جهانی چهارم بود. متأسفانه ما از درک این موضوع عاجزیم و مفهوم ناقصی به ذهنمان متبادر میشود.» اگر آزادهها از خود بگویند، همه فکر میکنیم از خود تعریف میکنند. اما اینگونه نیست. اداره کنندگان اردوگاههای اسرا را از خبیثترین افراد انتخاب میکردند تا با اسرا برخوردی از سر رحمت و رأفت نداشته باشند؛ اما یکی از فرماندهان اردوگاههای اسرای ایرانی، در مقابل اسرای ما احترام نظامی گذاشت و گفت «ما اسیر شما بودیم، نه شما اسیر ما.» باید ببینیم چه اتفاقی است که دشمن را به این اعتراف بزرگ وا میدارد. باید تاریخ آزادگان را مطالعه کنیم تا بفهمیم نسل امروزی بعثیها، یعنی داعشی ها، وهابیان و… چگونه با شیعیان برخورد میکنند. من در برابر آزادگان سر تعظیم فرود آوردم.
ده نمکی گفت: مظلومیت اسرا در این است که تنها عدهای از آنها شناخته شدهاند؛ ما در اردوگاهها دهها قهرمان داشتیم که گمنام و ناشناخته ماندهاند. کسانی که اگر هر جای دیگر دنیا بودند، به آنها مدال افتخار میدادند. مظلومیت اسرا، مرا بر آن داشت که کار بر روی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» را آغاز کنم؛ پروژهای که ابتدای راه تخمین میزدم یکی دو دهه به طول بیانجامد. مرحله پژوهش آغاز شد و به مدت ۲۰ سال، ۵۰ مصاحبه گر، ۵۰ تایپیست و… که تمام تیم از بانوان بودند، کار پیاده سازی حدود ۵ هزار ساعت مصاحبه را انجام میدادند؛ برای هر اردوگاه، اردوگاه نگاری انجام شد؛ اسناد صلیب سرخ اخذ و ترجمه و با خاطرات و اسناد موجود، تلفیق شد و به این ترتیب مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» پدید آمد. این مجموعه هدیه من به آزادگان و سازمانهایی که در این زمینه کار میکنند و باید بگویم خروجی آن مصاحبهها، چیزی فراتر از این ۷۸ جلد کتاب است. من ۷۸ جلد کتاب را در طول ۲۰ سال به سرانجام رساندم، اما حالا دیگر فکر میکنم شاید عمرم برای ادامه کار، کفاف ندهد. این کار در مدت ۲۰ سالی که گذشت، بی سر و صدا انجام شد و دلیل آن تعبیر حضرت علی (ع) است، مبنی بر اینکه «کاری به سرانجام میرسد که سرپوشیده باشد.» این کار حتماً قابل نقد است؛ اما در هر حال کار پایهای است که در اختیار آزادگان قرار میگیرد.
وی افزود: باید از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور قدردانی کنم که بانی خیر شدند و کتابهایی که ۱۰ سال پیش کارشان تمام شده بود، امروز به مرحله چاپ رسید و به کتابخانه های مرجع اهدا خواهد شد. دیتای این مجموعه، میلیونها صفحه فیش برداری شده است که میتواند به آثار دیگری تبدیل شود. حجم این دیتاها ۸ ترابایت است و من برای اهدای آنها با چندین سازمان مکاتبه کردم، اما متأسفانه برای خیلیها بی اهمیت بود و متوجه شدم که نذر فرهنگی یا کار فرهنگی هم مظلوم واقع شده است. اما شاید ۵۰ سال بعد این آثار محل رجوع بسیاری از پژوهشگران باشد؛ چراکه ما دیگر نیستیم که خاطرات جنگ را تعریف کنیم و رجوع به این کتابها میتواند زمینه ساز تولید رمانها، فیلم نامهها، سریالها و… باشد.
ده نمکی از زحمات تمامی کسانی که در آماده سازی این مجموعه همکاری کردند، قدردانی کرد و گفت: آنچه در این مجموعه ارائه شده، روایتی جمعی است که از بیرون به مقوله اسارت نگاه میکند و هیچ تحلیلی روی آن نشده است؛ یعنی اگر کسی چیزی گفته و فرد دیگری چیزی مخالف آن گفته، هر دو نگاه آورده شده است. این کار برای من حاصل ۲۰ تا ۳۰ سال پژوهش بوده است و از همراهی خانواده ام در این مسیر تشکر میکنم که شاید اگر صبوری آنها نبود، این کار به سرانجام نمیرسید.