خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن؛ علی عبدالعالی از جمله مدیرانی است که همزمان با دوره پیمان جبلی رئیس صداوسیما به عنوان مدیر شبکه آموزش سیما منصوب شد. او به همراه پنج مدیر دیگر تلویزیون توسط محسن برمهانی معاون سیما در دوره جدید بر صندلی مدیریت شبکههای سیما تکیه زد و در اردیبهشت ماه سال گذشته مدیر شبکه آموزش شد.
هرچند شبکههای سراسری در این مدت از حواشی و جنجالهای رسانهای و خبری خالی نبوده اند اما شبکه آموزش سیما به دلیل جایگاه آموزشی آن برای سنین مختلف از دانش آموز تا دانشجو نه تنها از دیگر شبکهها کمتر نیست که حتی با نگاهی که همواره صداوسیما را چون دانشگاه تصور کرده است، میتواند در قله این شبکهها نیز قرار بگیرد.
کمتر پیش میآید که مدیران شبکههای سیما پای گفتوگوهای تفصیلی با خبرنگار بنشینند و حاضر شوند پا به پای سوالاتی که وجود دارد با شما همراه شوند و نفس این پاسخگویی فارغ از کیفیت جوابهایی که داده میشود، مغتنم است. به ویژه که در دوره اخیر هنوز هیچیک از مدیران شبکههای سیما چنین گفتوگوهایی با رسانهها نداشته اند.
علی عبدالعالی مدیر شبکه آموزش سیما اخیراً در گفتوگویی که در دفتر او در این شبکه انجام شد به بخشی از سوالات ما درباره حضورش در این شبکه که تا چند ماه دیگر به ۲ سال میرسد، پاسخ داد. بخشی از این صحبتها طبیعتاً به عملکرد وی در برنامه سازی ها و تولیدات شبکه برمی گردد که عبدالعالی درباره رویکردهای خود نسبت به آنها توضیح داد.
بخش اول این گفتوگو را در زیر میخوانید:
*نکتهای که در زمان انتصاب مدیران در دوره آقای جبلی مطرح شد، این بود که شما بیش از هر مدیری واجد ویژگیهای لازم برای مدیریت شبکه ای که برایش منصوب شدید، بودید چون اولاً به آموزش همراه با سرگرمی اعتقاد داشتید که از سرفصلهای مهم و مورد تاکید این دوره است و دوم اینکه خود شما سالها در حوزه آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی فعالیت کرده اید. با توجه به این نکات شاید این انتظار میرفت که مدرسه تلویزیونی ایران با قدرت بیشتری ادامه پیدا کند. زمانی که این مدرسه در دوره مدیریتی قبل از شما شکل گرفت فعالیت زیادی داشت و حتی خود شما هم سال گذشته، آن را با قوت و قدرت بیشتری ادامه دادید اما گویی امسال برنامههای مدرسه تلویزیونی ایران کمرنگتر شد. چرا؟
چند نکته اینجا وجود دارد. نکته اصلی که شما به عنوان یک خبرنگار و مخاطب حرفهای اشتباه میکنید این است که ما در اطلاع رسانی و روابط عمومی ضعیف هستیم به ویژه در فضای مجازی. ما از شنبه دوم مهر ۱۴۰۱ تا امروز هر روز به جز جمعهها فعال بوده ایم. یعنی مدرسه تلویزیونی ایران هر روز شنبه تا پنجشنبه از ساعت ۱۴ تا ۱۹ بدون وقفه روی آنتن است و همواره تلاشمان این است که جذابتر شود. مدرسه تلویزیونی ایران از ساعت ۱۴ تا ۱۴:۲۰ به بچههای اول دبستان سپس تا ۱۴:۴۰ به دوم دبستان، تا ساعت ۱۵ به سوم دبستان و همین طور به ترتیب هر ۲۰ دقیقه به یک مقطع تحصیلی اختصاص دارد.
اما یک نکته این است که در روزگاری که کرونا نیست و مدارس تعطیل نیستند ما هم باید فریاد بزنیم که چنین برنامهای در حال پخش است و تمام سازمان هم باید کمک کند تا این برنامه دیده شده و به عدالت آموزشی کمک کند.
*یعنی اینکه ما احساس میکردیم که این مدرسه فعالیت پررنگی دارد یک دلیلش تعطیلی مدارس در کرونا بود و طبیعتاً نیاز بیشتری که به تحصیل از طریق تلویزیون وجود داشت؟
بله.
*و در حال حاضر دانش آموزان و مدارس احساس نیاز به مدرسه تلویزیونی ندارند؟
ببینید من خودم به فرزندانم که می گویم این برنامهها را ببینند، میگویند صبح در مدرسه درس مرتبط با آموزشها را تعلیم دیده اند البته وقتی هم که به توصیه من برنامه را تماشا میکنند، میفهمند آنچه که در مدرسه تلویزیونی پخش میشود با اختلاف با نمک تر، شیرینتر، بازی وار شده تر و نمایشیتر از آموزشهای کتابهای درسی شأن است. با این حال من نمیتوانم در کل کشور دانش آموزان را تک به تک به این مدرسه ترغیب کنم بلکه رسانهها، فضای مجازی، شبکههای تلویزیونی همه باید کمک کنند. اگر شما بپرسید بزرگترین انتقاد به شبکه در این یک و نیم سال چیست می گویم اطلاع رسانی و علتش هم این است که عوامل شبکه در بخش روابط عمومی، گاهی هم باید از جیب هزینه کنند تا مواردی را اطلاع رسانی و تبلیغ کنند. صداوسیما باید بداند که مدیر روابط عمومی حتماً از بقیه مدیران خیلی مهمتر است و باید این اهمیت در ساختار دیده شود.
*شما تولیداتی در مدت حضورتان در شبکه داشتید که از جمله آثاری که بیشتر برای خود من جلب توجه کرد «شبکه ماه» بود؛ برنامهای که با حضور استعدادهای نوجوان ساخته میشود و در بخشهای مختلفی سعی دارد درباره موضوعات، پدیدهها و حتی آموزشهای مختلف به زبان نمایشی حرف بزند. این برنامه برای خود شما چقدر اهمیت دارد؟
طبیعتاً بزرگترین، مهمترین و پرهزینه ترین برنامه ما مدرسه تلویزیونی ایران است که روزانه برای آن تلاش میشود. سال گذشته همه بخشهای آن تولیدی بود اما الان زنده - تولیدی است. در عین حال یک بخش از برنامههای ما هم به شیوه دیگری تولید و پخش میشود. در حال حاضر دنیا به سمت هوش مصنوعی میرود. من در حوزه برنامه سازی در دنیای کنونی ۲ شیوه کاری را میتوانستم در پیش بگیرم. یکی اینکه به ارزانترین شیوه، برنامه تولید کنم یعنی معلم پای تخته برود و تدریس کند و راه دیگر این بود که عدد بیشتری از بودجه شبکه را به یک سیت کام پر از طنز با ۹ نفر اختصاص دهم که نوجوانان این مجموعه یعنی «شبکه ماه» بازی میکنند و حین نمایش آموزش هم میدهند. من راه دوم را انتخاب کردم و در این برنامه نوجوانانی داریم که آموزشهای آنها در حوزه طراحی وب، تعمیر موبایل، آشپزی، قنادی، فن بیان و هر آموزشی را که یک نوجوان نیاز دارد، شامل میشود. این مجموعهای است که به نظرم باید بارها دیده شود. ما در یکی از جلسات که موضوع برنامه آموزشهایی مرتبط با اسب بود اسب به استودیو آوردیم و تلاش داریم از کلیشهها خارج شویم.
*چقدر توانستید بودجه متناسب با رویکرد برنامه را به آن اختصاص دهید؟
ببینید فرض کنید سال گذشته بودجه شبکه ب بوده است و طبق تورم باید یک و نیم برابر می شده است اما بودجه امسال کمتر هم شده است. نمی گویم بودجه نداریم اما برای کار فاخر باید وقت، انرژی و هزینه بگذارید. در کشور ما آموزش اولویت نیست. نگاه رهبر انقلاب این است که هر سال به مناسبتهای مختلف در روز معلم و دیگر روزهای مرتبط، عدالت آموزشی را مطالبه میکنند اما این نگاه در کل کشور و حتی زیرمجموعهها وجود ندارد و دغدغه نیست. بعد از آقای رجایی که رئیس جمهوری بود که به دلیل پیشینه معلمی، تعلیم و تربیت برایش اهمیت داشت، آموزش در کشور اولویتی نداشته است.
*نکته این جاست که گویی خروجی همین برنامههایی هم که روی آموزش و سرگرمی با هم تاکید دارند و بیشتر برای آنها سرمایه گذاری میشود چندان که لازم است مخاطب را با خود همراه نمیکند یا اصلاً چرا با توجه به بودجه خوبی هم که میگوئید برای آن قرار داده اید از بازیگران چهره و حرفهای تر استفاده نشده است؟ حتی فکر میکنم دیگر شبکهها هم کمتر اسم این برنامه را شنیده اند. یا شاید این دایره افراد پیرامونی من است که کمتر اطلاعی از برنامه دارند.
نظرسنجیهای ما هم این را نشان میدهد که قابلیتی که این برنامه دارد با میزان دیده شدنش فاصله دارد.
*چرا؟
خیلی روشن است به همان اطلاع رسانی برمی گردد. برخی برنامهها و فضاها مثل فوتبال و کشتی و اساساً برنامههای ورزشی طبیعتاً بخش زیادی از علاقه مخاطب را درگیر خود میکند بنابراین اقبال بیشتری هم دارد.
*یعنی به ذایقه مردم برمی گردد؟
بله. ذایقه اکثر مردم دنیا دنبال چنین فضاهایی است. ورزش یا مستندهای حیات وحش یا سرگرمیها...
*گزارهای وجود دارد که میگویند برنامه خوب دیده میشود حتی در شبکه ای مغفول و مهجور.
بله این حرف درست است مثالش هم این است که مثلاً برنامه شاخصی در شبکه نسیم که تازه راه افتاده بود، دیده شد و خود شبکه را هم بالا آورد؛ «خندوانه» که این برنامه هم به خواست مردم نزدیک بود و آن هم شادی است. اما وقتی شما میخواهید به مردم آموزش بدهید هرچقدر هم که آن فضا را از شادی و سرگرمی و تفریح پر کنید باز هم ذاتش آموزش است و اصلاً خود سرگرمی در چنین برنامههایی سقف دارد. من میخواهم آماری را به شما نشان دهم (مدیر شبکه دفترچهای شامل آمارهای مختلفی از برنامهها روی میزمان میگذارد) در نظرسنجی اسفند ۱۴۰۱ مدرسه تلویزیونی ایران آماری به ما رسیده است که اتفاقاً نشان میدهد چقدر از مدرسه استقبال شده است. برنامههای این مدرسه در زمانی که کرونا نیست آن هم در بین کودکان (چون میدانید که الان بیشتر مخاطبان تلویزیون بزرگسال ها هستند و بچهها اتفاقاً از طریق گوشی موبایل و دیگر مدیومها سرگرمیهای مورد علاقه شأن را دنبال میکنند.) ۲۱/۸ درصد دیده شده است که به نظرم خیلی رقم بالایی است. این آمار حتی به نظرم خوب نیست عالی است. به نوعی معجزه است. مگر مخاطب برنامههای پربیننده و حتی سریالها چقدر است. این آماری است که خود مرکز تحقیقات صداوسیما ارائه داده است. نوجوانان نیز بیش از ۲۴ درصد این برنامه را دیده اند. این را باز تکرار میکنم زمانی شما برنامه سرگرم کنندهای مثل «تام و جری» پخش میکنید و چنین آماری طبیعی است و هنری نکرده اید اما برای برنامه آموزشی اینها آمار بالایی است. به ویژه که ۷۷ درصد هم رضایت داشته ایم.
شما برادر یا خواهر کوچکتر از خودتان دارید؟ وقتی بگویید بیا امشب برویم رستوران یا شهربازی یا هر مکان جذاب این چنینی، چه میگوید؟ رسالت صداوسیما در کنار تدارک چنین خوراکیهایی که مسلماً کودک و نوجوان استقبال میکند، این است که در راستای عدالت آموزشی هم حرکت کند و برنامههای سرگرمی- آموزشی مثل «شبکه ماه» تولید کند که الان دارد ساخته میشود.
*شاید اگر از عوامل حرفهای تر به عنوان کارگردان، نویسنده یا بازیگر بهره گرفته میشد خود برنامه هم بهتر دیده میشد.
شاید شما درست بگویید اما اگر برآورد این برنامه را ببینید فکر میکنید اشتباه بوده است. نمیتوان عدد گفت اما از نظر من این برنامه و ساختاری که دارد در ردیف ب است اما بودجهای که دارد ج است.
*یکی از برنامههای شبکه آموزش، «پرسشگر» است که شما جمعه شبها در آن اجرا میکنید، وزیر آموزش و پرورش معمولاً در این برنامه حضور مییابد و در نوع خود مباحثی که مطرح میشود و چالشهایی که مورد بحث قرار میگیرد، اتفاق خوبی است اما فکر نمیکنید ممکن است حضور شما در جلوی دوربین از نگاه مدیریتی در پشت دوربین و نظارت و برنامه ریزی هایی که باید برای هدایت شبکه داشته باشید جلوگیری و مانعی ایجاد کند؟
خیر. گاهی برای همین موضوع به من کنایه میزنند و شاید تقصیری هم ندارند چون افراد نیت خوانی میکنند اما من علاقهای به بودن در جلوی دوربین ندارم.
*این ذهنیتی است که گاهی عدهای هم مطرح میکنند و ممنونم که خود شما صریح اعلام کردید. (هر ۲ میخندیم)
بله برخی حتی از واژه آقای دوربینی استفاده کرده بودند.
*و شنیدن اینها باعث نمیشود رویکرد شما تغییر کند؟
ببینید در برنامه «پرسشگر» یک هفته در میان شخص وزیر در صندلی این برنامه کنار عبدالعالی (اشاره به خودش) حضور مییابد و معاونانش را هم دعوت میکند و من و وزیر از این معاونان پرسشگری میکنیم. او خودش تا الان ۱۳ تن از معاونانش را به برنامه آورده است. بخشی از این موضوع به ارتباطات شخصی ربط دارد و محبت دوستان است اما روزگاری بود که شبکه چهار تلاشش را میکرد اما وزیر آموزش و پرورش بعد از چهار سال فقط در روز بازگشایی مدارس به شبکه میآمد. اما برای همین اتفاقات یک بار یک نفر به من نگفت دمت گرم! من یک ریال مستقیم یا غیرمستقیم بابت این برنامه نگرفته ام.
*انتظار مرسوم این است که مدیر یک شبکه، خودش جلوی دوربین دیده نشود و مدیریت شبکه را بر عهده داشته باشد و مثلاً میگویند اگر فرد میخواهد، اجرا کند کاملاً مجری باشد. این تفکیک را نمی دانم قبول دارید یا خیر؟
من علی عبدالعالی هستم با این ویژگیها. من اینگونه لباس می پوشم (به لباس اسپرت اشاره میکند و شاید منظورش این است که مدل رسمی کت و شلوارهایی که مدیران به شکل رایج میپوشند، ندارد). اگر کسی خوشش نمیآید خداحافظی میکنیم. فکر میکنید برای من در این سن و سال جذاب است که مدیر شبکه آموزش باشم؟ با موقعیتی که در دانشگاه داشته ام؟ من پیشنهادهای بالایی هم برای موقعیتهای بالاتر داشته ام. شاید ۲۰ سال پیش مدیریت شبکه جذاب بوده است اما الان نیست و در حال حاضر بیشتر تصور من این است که با حضور در شبکه میتوانم کاری برای کودکان این کشور انجام دهم. ما یک میلیون بازمانده از تحصیل در کشورمان داریم...
*یعنی دغدغه شما در شبکه آموزش چیست؟
عدالت آموزشی.
*برای مخاطبی که شاید این واژگان به دلیل سواستفادههای عدهای، ممکن است به نظرش شعاری برسد، توضیح میدهید برای شما چگونه این دغدغه عمل میکند؟
زندگی مرا مرور کنید. زندگی من ۲ دهه همین است یعنی فعالیتهایی که همه مرتبط با آموزش بوده است. ۱۰ سال پیش برنامه «چیستا» در شبکه دو را داشتم، برنامهای که نمایشی بود و آزمایشهای مختلفی داشتیم، بچههایی از مدارس شهرستانهای مختلف به این برنامه میآمدند و از آن زمان همین دغدغه را داشتم. شعار کجای اینهاست؟ در همه این سالها این دغدغه آموزشی را دنبال کرده ام.
*و فکر میکنید این عدالت آموزشی چقدر محقق شده است؟
خیلی کمتر از آنچه که خودم آرزویش را داشتم.
*دلیلش چیست؟
یک دلیل همان اطلاع رسانی است. اگر فکر میکنیم مدرسه تلویزیونی ایران به طور مثال اتفاق خوبی است باید در بازی فوتبال تبلیغش را بکنیم. الان به نظرم حلقه مفقوده این پروموشن رویدادهاست.
ادامه دارد...