مترجم کتاب «نابودسازی یمن» گفت ابرقدرت‌ها با سیاست‌ها و مداخلاتی که از ۲۰۰ سال پیش داشتند، یمن را به سمت نابودی کشانده و باعث شدند این کشور به فقیرترین کشور عربی تبدیل شود.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «نابود سازی یمن» نوشته عیسی بلومی با ترجمه منصور براتی که توسط انتشارات سروش منتشر شده، با حضور مترجم اثر و محمدرضا مرادی به عنوان کارشناس در خبرگزاری مهر برگزار شد.

نابود سازی یمن یک فرآیند و تطور تاریخی است

براتی در ابتدای این نشست گفت: آثار علمی و رسانه‌ای در مورد کشورهای منطقه زیاد است. اما در مورد کشور یمن با فقر شدیدی از منابع رو به رو هستیم و تعداد آثار پژوهشی در این مورد اندک است. عیسی بلومی در کتاب نابودسازی یمن نگاه متفاوتی به یمن دارد و می‌توان این کتاب را در مورد وضعیت فعلی یمن مبنای تحلیل خاصی قرار داد.

وی افزود: بلومی نسبت به سایر پژوهشگران به یمن نگاه انتقادی دارد. در مورد مسایل تاریخی و انسانی در غرب دو جریان را رو به روی هم می‌بینیم. نویسنده این کتاب نگاه چپ گرایانه دارد.

این مترجم در ادامه گفت: چرا اسم کتاب «نابودسازی یمن» انتخاب شده است؟ چون نابودسازی یمن فرآیندی است که متعلق به ۱۰ سال و ۱۵ سال نیست و باید ریشه آن را در نوع توسعه کشورهای مختلف دنبال کنیم. در مورد توسعه دو نظریه وجود دارد؛ اولین نظریه، نظریه مکتب نو سازی است. دومین نظریه هم نظریه مکتب وابستگی است. مکتب نوسازی عمدتاً جریان غالب را تشکیل می‌دهد. اما مکتب وابستگی مرتبط با سیاست‌هایی است که ابرقدرت‌ها و کشورهای دارای نفوذ در مناطق مختلف دنیا به اجرا در می‌آورند و امکان توسعه مستقل از کشورهای جهان سوم را می‌گیرند. در مکتب وابستگی اگر توسعه‌ای اتفاق بیفتد یک توسعه وابسته است. این نگاه در کتاب پیش رو مورد اشاره است و مولف اثر می‌گوید ابرقدرت‌ها با سیاست‌ها و مداخلاتی که از ۲۰۰ سال پیش داشتند، یمن را به سمت نابودی کشانده و باعث شدند این کشور به فقیرترین کشور عربی تبدیل شود.

براتی گفت: عیسی بلومی نابودسازی یمن را به سال ۲۰۱۴ و جنگ بین یمن و عربستان سعودی محدود نمی‌کند بلکه یک فرآیند و تطور تاریخی در نظر می‌گیرد. بلومی و نویسنده‌هایی مثل او برای اینکه مداخله کشوری در کشور دیگر را مورد انتقاد قرار دهند، نظم قبل از مداخله را مطلوب عنوان می کنند و بدین‌گونه دو قطبی بزرگی شکل می‌گیرد. بلومی در کتابش، مساله اختلافات داخلی را مطرح نمی‌کند؛ به خصوص درباره یمن که از لحاظ مذهبی متکثر است. این اختلافات مذهبی در مرتبه دوم الویت بحث او قرار می‌گیرد و عامل خارجی به عامل اصلی تبدیل می‌شود.

وی گفت: علاقه‌مندان به حوزه یمن می‌توانند مخاطب این کتاب باشند. کتاب مورد اشاره مقدماتی نیست بلکه تخصصی است و کسانی که در مورد یمن مطالعات قبلی داشته باشند می‌توانند از آن استفاده کنند.

فقر اطلاعات در مورد یمن چشمگیر است

در ادامه این نشست مرادی گفت: کتاب نابودسازی یمن، در ابتدا از شرایط کنونی یمن می‌گوید و بعد برای اینکه دلایل این مشکلات را بررسی کند، به صد سال پیش بر می‌گردد.

وی ادامه داد: کتاب به سوال «چرا یمن سال ۲۰۱۵ مورد حمله قرار گرفت؟» پاسخ می‌دهد. حمله به یمن طی یک سال و دو سال و پنج سال طراحی نشده بود، بلکه از مدت‌ها قبل طراحی شده بود. این جریان از آن زمان که بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی، امام یحیی تلاش زیادی کرد یمن را مدرن کند و پدر مدرن یمن شناخته شد، آغاز شده بود. امام یحیی تلاش کرد به آمریکا، شوروی و انگلیس وابسته نباشد اما از آنها در راستای ساختن یمن مدرن استفاده کند.

این کارشناس امور بین الملل در ادامه گفت: به نوع نگاه عیسی بلومی به جمال عبدالناصر در کتاب انتقاد وارد است. بلومی یمن را نقطه ثقل دنیا در نظر گرفته است و تمام اتفاقات دنیا را از این زاویه نگاه می‌کند. او یمن را متغیر تأثیرگذار و تعیین کننده نظم جهانی در نظر گرفته است. این نوع نگاه به علاقه نویسنده به یمن بر می‌ گردد و به نظر کمی اغراق آمیز است.

وی گفت: کتاب از انسجام متنی و ساختاری برخوردار نیست و نقص‌هایی هم در محتوای آن وجود دارد. کسی که می‌خواهد این کتاب را مطالعه کند باید پیش زمینه‌ای از یمن داشته باشد. ما در مورد یمن با فقر اطلاعات و منابع مواجه هستیم، این کتاب به عنوان منبع پژوهشی در مورد یمن مطرح خواهد شد و باید در دانشگاه‌ها نیز شناخته شود. بلومی تا ۲۰۱۸ از یمن نوشته است. باید کسانی باشند و مطالب این کتاب را ادامه بدهند؛ به خصوص که یمن در شرایط کنونی از متغیرهای تأثیرگذار و تعیین کننده مسایل جهانی شده است.

سرمایه گذاری برای برهم زدن ثبات یمن

در بخش دیگر این نشست، عیسی بلومی در ارتباط تصویری با حاضران گفت: این کتاب در پاسخ به تحلیل‌های وحشتناکی که در زمانه جنگ ایالات متحده و متحدانش علیه یمن از سال ۲۰۱۵ آغاز شده، نگاشته شد. وقتی نوشتن کتاب را آغاز کردم به پیوند تاریخی بسیار عمیقی که میان عناصر مؤثر در جنگ ۲۰۱۵ بود، پی بردم. پس از آن آرشیوهای آمریکا و بریتانیا را در این باره بررسی کردم و متوجه سرمایه گذاری انجام شده برای برهم زدن ثبات جامعه یمن در سال های ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ شدم. در واقع جنگ علیه یمن و فرآیند نابودسازی آن با هدف کنترل مردم و منابع طبیعی آن از طریق یک کمپین بلند مدت بوده است. به همین دلیل جنگ از سال ۲۰۱۵ به بخشی از زندگی و تجربه روزمره یمنی‌ها تبدیل شده است.

این نویسنده در ادامه گفت: همین نوع از کمپین را در مناسبات استعماری امپراتوری‌های آمریکا و بریتانیا در بخش بزرگی از جهان از جمله جوامع ایران، چین، سراسر آفریقا و یمن می‌بینیم. این یکی از دلایلی است که بر اساس آن فکر می‌کنم کتاب من یعنی «نابود سازی یمن» کتاب خوب و کارآمدی شده است.