شاپور جورکش - محقق ادبی - در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: امروز افرادی بر مسند تدریس در دانشکده های ادبی قرار دارند که با درونی کردن ادبیات کلاسیک، توجهی به تحولاتی که لازم است در این نوع ادبیات شکل بگیرد ندارند.
وی تصریح کرد: ناگفته نماند که برخی استادان هم واقعا در جهت نهادینه کردن ادبیات معاصر و تطبیق دادن آن با تحولات زمانه می کوشند. به هرحال باید توجه کنیم که ادبیات همواره منجر به پیدایش آثاری می شود که فقط در یک برهه زمانی خاص کارآمدی دارند و با گذشت زمان و تحولات اجتماعی، کاربردهای گذشته خود را از دست می دهند و نیازمند بازنگری هستند. حتی در متون کلاسیک ما نیز به این جمله تاکید می شود که "حقیقت در هر دوران شکل خاص خود را دارد".
این شاعر و محقق ادبی با اشاره به میزان اندک حساسیت و خلاقیت ادبی نزد دانشجویان این رشته تحصیلی گفت: محیط های دانشگاه طی چند دهه گذشته، محیط هایی به شدت توسری خور و مرعوب بوده و خلاقیت دانشجویان را سرکوب کرده اند. در واقع یک دلیل رنگ باختن خلاقیت دانشجویان ادبیات، می تواند ریشه در اطاعت طلبی و مرید و مرادگری دست اندرکاران دانشگاه ها باشد؛ اطاعت طلبی ای که ابعاد عرفانی دارد. ادبیات سنتی ما نیز همواره به این اطاعت گری پایبند بوده است. این مسئله خود به خود دانشجو را از خلاقیت دور کرده است.
جورکش در ادامه خاطرنشان کرد: تجربه نشان داده است که حضور شاعران و نویسندگان در کرسی دانشگاه ها می تواند در بازیابی خلاقیت دانشجویان تاثیرگذار باشد.
وی تصریح کرد: شخصیتهایی چون حافظ موسوی، زنده یاد عمران صلاحی، عنایت سمیعی، محمدعلی سپانلو، ابوتراب خسروی و خیلی های دیگر می توانستند بخشی از ادبیات معاصر را به دانشجویان تفهیم کنند و به خلاقیت این طیف بیفزایند.