مشهد -پدران جانباز یادآور ایمان عمیق، فداکاری بی دریغ و وفاداری به آرمان‌های میهن هستند، این مردان غیور بزرگانی هستند که قامت غیرت برافراشتند تا لوای اقتدار ایران اسلامی را استوار بدارند.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها، هادی شمسی ثانی: پدران غیور جانباز یادآور ایمان عمیق، فداکاری بی دریغ و وفاداری به آرمان‌های بزرگ میهن است، این مردان غیور بزرگانی هستند که قامت غیرت برافراشتند تا لوای اقتدار ایران اسلامی را استوار بدارند جانباز، آلبوم تماشایی خاطرات سرخی است که از دلاور مردی‌های عباس گونه‌های وطن، به جا مانده است.

وقتی برای اولین بار توفیق زیارت حرم امیرالمومنین علی (ع) نصیبم شد و لذت دعا و نماز در صحن این حرم را تجربه کردم تازه فهمیدم که آرامش این حرم را در هیچ کجای دیگری نمی‌شود احساس کرد و به راستی که همسر فاطمه زهرا (س) و پدر حسین، پدر همه امت و شیعیان عالم هستند و به قول «حمیدرضا برقعی» شاعر معاصر کشورمان:

«با تو بودنم چون ابر
لحظه لحظه می‌شود سپری
غرق آرامش، پر از رؤیا
حرم توست خانه پدری»

و چه زیبا روز میلاد این امام همام به نام روز پدر نامگذاری شده است تا فرصتی برای قدرشناسی از پدران سرزمینم فراهم شود.

از همان روزهای ابتدایی ماه پر فضیلت رجب، ذهنم درگیر این موضوع است که چطور می‌شود از پدر که نماد مهربانی، صبوری، بخشندگی، استقامت، مسؤولیت پذیری، تلاش و جلوه درخشانی از ایثار و از خودگذشتگی است قدردانی کرد و چطور می‌شود آرامشی که برایم فراهم کرده است را جبران کنم!؟

در همین حال و احوال به یاد دوستان و همسنگران پدرم افتادم، همان‌ها که با ایثار همه هستی و وجود خود، امنیت و آرامش را برای همه مردم سرزمینم رقم زدند؛ از شهدای عزیزی که برای پیروزی انقلاب اسلامی جان خود را نثار کردند تا شهدای دوران دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، شهدای سلامت و شهدایی که این روزها برای دفاع از اسلام و امنیت کشور در آن سوی مرزها آسمانی شدند.
البته از جمع این دوستان هنوز هم پدران ایثارگری در بین ما هستند که سلامتی و آسایش زندگی خود را برای تأمین امنیت و آسایش ما نثار کردند و لحظه لحظه زندگی‌شان را برای آرامشمان، درد می‌کشند.

در میان همه این‌ها، جانبازان قطع نخاع حال و روز دیگری دارند که هیچکس غیر از خودشان قادر به درک سختی شرایطشان نیست، همان انسان‌های سخاوتمندی که مقام معظم رهبری در دیدار با جانبازان قطع نخاع گردنی در سال ۹۰ فرمودند: «البته زبان ما قاصر است که بخواهیم از شماها که هستی‌تان را، وجودتان را، سلامتی‌تان را، آسایش یک عمر را در پای انقلاب و اسلام نثار کردید، تشکر کنیم. شماها با خدا معامله کردید، و واقعاً باید خطاب به شماها گفت: «فاستبشروا ببیعکم الّذی بایعتم به؛ بشارت باد به شما، با این معامله‌ای که با خدا کردید.»

روز پدر بهانه و فرصت خوبی بود تا به آسایشگاه امام خمینی (ره) مشهد سری بزنم و با تبریک روز پدر، پای درد و دل و صحبت‌های پدران ایثارگری بنشینم که جوانی و سلامتی‌شان را دادند تا من امروز در آرامش و امنیت طعم پدر شدن را تجربه کنم.

حاجی حالت چطوره؟

«م. ن» که ۴۲ سالی هست درد قطع نخاعی را تحمل می‌کند، می‌گفت: درست است که مشکلات جسمی زیادی داریم ولی هیچکس نمی‌تواند این مشکلات را رفع کند و تنها کاری که مسؤولان می‌توانند انجام دهند این است که سالی حداقل یک بار سراغی از ما بگیرند و بگویند: حاجی حالت چطوره؟

او یادی از همسر و فرزندانش می‌کند و می‌گوید: ۴۰ سال هست که زحمت من روی دوش آنها است، حتی مجبورند من را بغل کنند و حمام ببرند؛ همسر من بواسطه همین پرستاری از من بیمار شده است.

هنوز هم آماده دفاع از کشور هستم

این جانباز سادات دوران دفاع مقدس با همه سختی‌ها و دردهایی که بر اثر قطع نخاع در این سال‌ها تحمل کرده است، همچنان بر اعتقادات و باورهای خود تاکید داشت و گفت: من در دفاع مقدس برای حفظ خاک، ناموس و مملکت رفتم و امروز هم آماده دفاع از کشور هستم؛ درست است که دندان مصنوعی دارم و طحال و کیسه صفرا هم ندارم ولی یک دست من همچنان سالم است و مثل شمشیر توان ایستادگی در برابر دشمن را دارد.

محلی برای دیدن دوستان و هم صحبتی

«تقی شکوری» که در عملیات کربلای ۵ قطع نخاع و به افتخار جانبازی نائل شده است با دلی وسیع و رویی گشاده از من استقبال کرد و گفت: من شهرستانی هستم ولی با توجه به نیازهای درمانی مجبور شدم از سال ۱۳۶۷ به همراه خانواده به مشهد عزیمت کنم.

او یادی از همسر خود کرد و افزود: از سال ۹۸ که همسرم در مسیر برگشت از پیاده‌روی اربعین به رحمت خدا رفت، من اینجا بستری هستم و از خدمات درمانی استفاده می‌کنم.

او افزود: این مرکز علاوه بر درمان جانبازان قطع نخاع، محل خوبی برای دورهمی و دیدار با همرزمان و دوستان است.

فراموش شده‌ایم و با نامهربانی مواجه هستیم

صحبت‌های من با آقا تقی تمام نشده بود که «ر. ج» از جانبازان مرزبانی گفت: فراموش شده‌ایم و با نامهربانی مواجه هستیم.

او که مشخص بود اهل مطالعه و کتابخوانی است با لحنی صمیمانه و مهربانانه گفت: همه ایران ناموس من است حتی آنهایی که ما را قبول ندارند.

او با اشاره به امنیت امروز کشور، حفظ و تأمین امنیت را مستلزم پرداخت هزینه عنوان و اظهار کرد: جانبازان قطع نخاع صبورترین و مظلوم‌ترین رزمنده‌ها هستند.

او از مردم با صفت‌هایی همچون گل و طلا یاد می‌کند و می‌گوید: مردم به جانبازان به چشم قهرمان ملی نگاه می‌کنند.

این جانباز قطع نخاع با انتقاد از بی توجهی گفت: برخی تنها در مناسبت‌هایی مانند روز جانباز از ما سر می‌زنند، عکس‌های یادگاری خود را می‌گیرند ولی بعد ما را تحویل هم نمی‌گیرند.

او با بیان اینکه طی این ۳۰ سال گذشته از زمان مجروحیتش حتی یک شب نتوانسته از شدت درد به راحتی بخوابد، گفت: بر عکس بقیه که بعد از خوابیدن، سرحال بیدار می‌شوند، ما صبح‌ها بعد از بیدار شدن از سر شب هم خسته‌تر هستیم که برای هیچکس قابل درک نیست.

او با اشاره به اینکه مسؤولان، حداقل امکانات بهداشتی و درمانی را به ما می‌دهند، گفت: کسی دلسوز واقعی نیست و به معنای واقعی قدر ما را نمی‌داند.

این جانباز با تاکید بر اهمیت ایجاد امید برای جوان‌ها گفت: متأسفانه جناحی و سلیقه‌ای رفتار کردن مدیران موجب ایجاد حس ناامیدی در بین نسل جوان می‌شود.

یادمان باشد اگر این روزها به راحتی ورزش و تفریح می‌کنیم، در خیابان قدم می‌زنیم، دوستانمان را به رستوران و کافی شاپ دعوت می‌کنیم، با فرزندانمان به پارک می‌رویم یا برای عزیزانمان جشن می‌گیریم، همه این آرامش و امنیت مرهون پدران ایثارگری است که از عمر، سلامتی، آسایش و … خود گذشتند.

چه خوب است که قدر این پدران ایثارگر را قبل از آسمانی شدنشان بیشتر بدانیم و با نشستن پای خاطرات و درددل‌های این قهرمانان ملی، ایثار و ازخودگذشتگی را در جامعه ترویج دهیم.