خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: شبکههای فارسی زبانِ ضدایرانی تا به حال چندبار اعلام ورشکستگی کردهاند؛ تا اینکه این بار شبکه «من و تو»، ۲۲ آبان از تعطیلی قریبالوقوعش خبر داد و اعلام کرد به زودی فعالیت این شبکه به خاطر مشکلاتی مثل «تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه» متوقف خواهد شد؛ با اینکه مدیران این شبکه به وضوح به آخر خط رسیده بودند اما هنوز هم از طریق بازی کردن با احساسات مخاطبان سعی در آن داشتند که همین روزهای آخر هم منفعتی از آن خود کنند؛ تا جایی که برخی متصور شدند ماجرای تعطیلی ممکن است یک بازی باشد، یک بازی شبیه آنچه اینترنشنال رقم زد و در حقیقت به دنبال تعویض اسپانسر بود.
حالا در تقویم میلادی ۳۱ ژانویه است و در تقویم شمسی یازدهم بهمن؛ در حالی که ایران تا چند روز دیگر به استقبال چهل و پنجمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی میرود، شبکه منوتو به عنوان یکی از گروههایی که تمام توان و زمان خود را برای مبارزه با جمهوری اسلامی خرج کرده بود با اشک و زاری و مویه مجریان و دست اندرکارانش صحنه را ترک میکند.
البته به نظر میرسد این ورشکستگی اقتصادی و رسانهای مدتها پیش رقم خورده بود. «حمید بعیدی نژاد» سفیر ایران در لندن سال ۹۸ عکسی از تراز مالی شبکه منوتو در صفحه توییترش گذاشت و نوشت: «تراز مالی شبکه من و تو نشان میدهد از نظر اقتصادی شرکتی کاملاً ورشکسته است. از ۹۵ میلیون پوند سرمایه، این شبکه فقط ۳ میلیون درآمد داشته و بقیه ضرر بوده است. این شبکه که از طریق تزریق پول اموال به غارت رفته ملت ایران توسط خانواده پهلوی اداره میشود، به دستگاه تبلیغاتی پهلوی بدل شده است.»
«سعید کمالی دهقان» روزنامه نگار گاردین نیز نوشت: «برداشت عمومی چنین است که شبکه به سلطنتطلبان نزدیک است چون به طور گسترده به ایران پیش از انقلاب میپردازد و آن دوران را باشکوه جلوه میدهد. ترازنامه مالی این شبکه نشان میدهد که طی سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، ۳۳ میلیون پوند ضرر کرده و از سال ۲۰۱۲ نحوه تأمین بودجهاش را مخفی نگه داشته و به درخواستهای شفافسازی پاسخ نداده است.»
تبلیغ جواب نمیدهد
بر کسی پوشیده نبوده و نیست که باقیمانده رژیم فراری پهلوی، از برکت دلارهایی که سالها پیش از ایران چپاول کرده و حالا در این شبکه ریخت و پاش کرده است، اسم خودش را بدون هیچ رزومه یا دیسیپلین سیاسی در ردیف نامهایی قرار داد که با عنوان اپوزیسیون شناخته میشوند.
گرچه شبکه منوتو اقرار نکرده که از دارایی پهلویها تغذیه میکرد و اغلب گفته بود بودجهشان را تبلیغات تأمین میکند، ولی به نظر واضح است که منابع ساخت و پخش برنامههای پرهزینه و فعالیتهای گسترده این شبکه نمیتواند با تبلیغات محدود ویتامین و مواد خوراکی حاصل شده باشد. ابعاد این موضوع آنجا روشن شد که یکی از مجریان منوتو گفت: «شبکه ابتدا با فاز تلویزیون تجاری شروع به کار کرد و به امید تبلیغات بود؛ اما الان دیدیم این جواب نمیدهد!»
گرچه روشن بود این شبکه بر خلاف ادعایی که میکند نمیتواند با پشتیبانی تبلیغات تجاری کار خود را ادامه دهد اما با این حال حامیان مالی این شبکه نامشخص بوده و هرگز نامشان به طور موثق فاش نشد. آنها منابع مالی خود را مخفی نگه داشتند و مؤسسان آن علیرغم پرسشهای مکرری که در این باره مطرح شد، تقریباً هیچوقت حاضر به شفافسازی درباره ماهیت خود، مسائل مالی و موضوعات مهم این چنینی نشدند.
علیرغم پافشاری مجریان این شبکه به استقلال مالی منوتو مبنی بر اینکه تحت لوای حکومتهای غربی یا ضدایرانی نیستند، «حسن اعتمادی» از بنیانگذاران منوتو سال ۲۰۱۶ در ویدئویی «پنتاگون» را تأمین کننده بودجه این شبکه معرفی کرد.
علاوه بر این شنیدههای قابل اتکایی حاکی از آن بود که چند ضلعی «آمریکا؛ عربستان سعودی؛ سلطنتطلبان و اسرائیل» از جمله اصلیترین حامیان مالی منوتو هستند؛ این شبکه که به صورت محرز برای رژیم پهلوی تبلیغ میکرد، روز به روز بیپرواتر اسلامستیزی را عادی جلوه میداد و با به سخره گرفتن ارزشهای معنوی، بیاخلاقیهای خود را فریاد میزد.
«اسلامستیزی» کلیدواژه مهمی درباره عوامل این شبکه است. گزارشهایی منتشر شده مبنی بر اینکه اگر کسی برای کار اجرا، تهیهکنندگی یا کارگردانی میخواست به منوتو برود، اولین چیزی که میپرسیدند درباره عقاید سیاسی و مذهبی فرد بوده و اگر میفهمند شخص مورد نظر کمترین تعلق خاطری به اسلام یا جمهوری اسلامی دارد حتماً او را رد میکردند؛ اما کافی بود فرد متقاضی از سالهای پیش از انقلاب تعریف کند و مذهب را نماد خرافهپرستی بداند، آن زمان شانسش برای گرفتن شغل بسیار بالا بوده است.
مشکل پول نیست!
تقریباً همزمان با انتخابات سال ۸۸ بود که بیبیسی فارسی، اینترنشنال، منوتو و صدای آمریکا متولد شدند تا میداندار تهاجم رسانهای علیه ایران باشند. بعد از تیرگی روابط ایران و عربستان از سال ۱۳۹۴ مجموعهای از سرمایهگذاری سعودیها در این رسانهها شکل گرفت، اما بعد توافق ۱۴۰۱ ایران و عربستان و آغاز بهبود روابطشان، عربستان دیگر تمایلی به تأمین این هزینهها نداشته است. بر اساس این شواهد، این جمعبندی به دست میآمد که کارفرمای این شبکههای ضد ایرانی بعد توافق ایران و عربستان در دست تغییر است.
همچنین برخی خبر از آن میدادند که «جنگ روانی» علیه مردم ایران با کمک موساد از محورهای مهم برنامهسازان این شبکه بوده است. همه اینها زمانی جدیتر شد که خبر رسید «کیوان عباسی» از مؤسسان شبکه منوتو هر سه ماه برای ارائه گزارش عملکرد این گروه، به آمریکا میرود!
البته یکی از فرضیههای جدی این است که ماجرا صرفاً مشکل اقتصادی نیست یا حتی این موضوع میتواند یک بهانه یا سرپوش برای دلیل اصلی تعطیلی این شبکه باشد. همزمان با رکود استقبال از این شبکه تلویزیونی و نزول کیفیت برنامههای آن، جریان موسوم به «زن، زندگی، آزادی» نیز زمین خورد و منوتو که با شور و هیجان زیادی خبر از براندازی در آینده نزدیک میداد، نتوانست چهره شکستخورده خود را با خوشرقصیهای سیاسی از مخاطبانش پنهان کند.
«امین فردین» خبرنگار پرحاشیه ایرانی درباره خبر تعطیلی منوتو گفت بود: «علت تعطیلی این شبکه شرایط نامساعد مالی نیست؛ این شبکه شکست خورده سیاسی است و نتوانسته آن اهدافی را که برایش روی آن سرمایهگذاری کرده بودند، محقق کند.» مجری شبکه منوتو معروف به «امید» نیز در برنامهای به وضوح میگوید: «در اغتشاشهای سال گذشته فوقش ۱۲۰۰ نفر، خانه پُرش ۱۰ هزار نفر شرکت کردند و این در برابر ۸۵ میلیون نفر جمعیت ایران رقمی نیست!»
مضاف بر این برخی میگویند حملات اسرائیل به غزه و بحرانهای متعددی که این روزها با آن مواجه است مانع از آن شده که صهیونیستها حمایت خود از این شبکه را ادامه دهند. «داریوش سجادی» تحلیلگر سیاسی نیز در این رابطه گفته است: «منوتو، ایراناینترنشنال و بیبیسی یک خط آگهی هم در برنامههایشان پخش نمیکنند؛ چون دولتها بودجهشان را میدهند و دغدغه مالی نداشتهاند. اما با شروع جنگ سنگین اسرائیل و بحران خاورمیانه این کانال اعلام تعطیلی کرد؛ چرا که دولت اسرائیل و سلطنتطلبها اسپانسرش بودند.»
با همه اینها مشکلات عدیده باعث شد این شبکه چند بار دست به دامن مخاطبان خود شود و به جیب مردم چشم بدوزد. «امید خلیلی» مجری منوتو اخیراً اعلام کرده بود: «نمیتوانیم از پس مخارج بربیاییم! اگه ایرانیان خارجنشین فقط ماهی ۳ دلار به ما بدهند، پول عظیمی جمع میشود!»
به وقت اسرائیل
مرور مسیر برنامههای منوتو نشان میدهد هجمه به باورهای فرهنگی و دینی آغاز کارش بوده و در گذر زمان این هجمهها رنگ سیاسی گرفته است. این شبکه در برنامههایی که اصطلاحاً مستند نامیده میشدند بارها به تحریف تاریخ و واقعیتها پرداخت و نشان داد مستقیماً اعتقادات مذهبی و باورها مردم را نشانه گرفته است و البته که در این مسیر، از رسانههای دولتی انگلیس و آمریکا یعنی بیبیسی و صدای آمریکا هم کمک میگرفت.
من و تو و مجریانش که در روزهای محرم، لباسهای شاد میپوشیدند، در حوادث اخیر فلسطین با پوشیدن لباس سیاه خود را عزادار اسرائیلیها نشان دادند و اینطور ناگفته فریاد زدند که صاحبان اصلی آنها صهیونیستها هستند. یکی کاربر توییتری درباره عزاداری منوتو برای صهیونیستها نوشت: «چطور شبکه منوتو همپای ایران اینترنشنال به صورت کامل آنتن خود را در اتفاقات غزه و فلسطین در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داد و مجریانی که در ایام محرم حسینی (ع) میگفتند چرا باید عزاداری کنیم و سیاهپوش شویم چون این مسائل افسردگی میآورد، حالا برای اسرائیل سیاهپوش شدند و غم و اندوه آنها را فراگرفت و اشک تمساح ریختند؟»
البته وابستگی منو تو به اسرائیل را میشد از سفر اخیر پهلوی به مقر رهبران رژیم اشغالگر و دیدارش با عوامل موساد نیز به آسانی فهمید. یکی از کاربران توییتری در این رابطه نوشته است: «در تاریخ چند هزار ساله ایران بزرگ سابقه نداشته یک فرد مدعی پادشاهی، به دیدار بزرگترین دشمن کشورش برود و از وی طلب قدرت کند. در واقع نام رضا پهلوی را در بالای لیست بزرگترین خائنان و مزدوران تاریخ ایران باید قرار داد.»
بغضهای بیفایده
دیگر برای مخاطبان روشن شده بود که این شبکه همسان و همپا با رژیم صهیونیستی بوده و ساعت خود را به وقت اسرائیل تنظیم میکرده است؛ بنابراین برخی با قطعیت به این نتیجه رسیده بودند که جنگ اخیر و هزینههای آن در ماجرای تعطیلی این شبکه بیتأثیر نیست.
من و تو در اطلاعیه اخیرش مشکلات مالی خود را مربوط به «بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی منطقه» اعلام کرده بود که این خود نشان میداد از آنجا که کارفرمایان این دست شبکهها در حال حاضر مشغول جنگ هستند، از حمایت مالی شبکهای شکستخورده مثل منوتو دست کشیدهاند.
حالا عوامل این شبکه به خاطر ترس از احتمال بیکاری نمیتوانند غم و اشکشان را جلوی دوربینها مدیریت کنند و راه به راه مقابل مخاطبان گریه میکنند. حالا کانال تلگرامی این شبکه نیز پی در پی به این اشک و آبغورهها ضریب میدهد.
یکی از مجریان این شبکه اخیراً مقابل دوربین در حالی که بغضی مصنوعی دارد در اظهاراتی آشفته نصیحت میکند که «با هم دوست باشیم و یکدیگر را دوست داشته باشیم.» اما همین مجریانی که حالا اشک تمساح میریزند و با بغضی احساسی از دوستی حرف میزنند، دقیقاً همان کسانی هستند که سال گذشته میخواستند مردم ایران را به جان هم بیاندازند و از مخاطبان خود میخواستند مخالفان خود را به آتش بکشند و از تیر چراغ برق آویزان کنند. کسی فراموش نمیکند. بغض سالومهها بیفایده است.