به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس» به روایت سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد.
اینمراسم با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، سردار علی فضلی، سردار احمد غلامپور، سردار حسین علایی، حجتالاسلاموالمسلمین داوود محقق مسئول نمایندگی ولیفقیه در قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس، سردار اسماعیل کوثری، سردار مزینانی، سردار نصرالله فتحیان و سردار علیمحمد نائینی، حاج صادق آهنگران و خانواده شهید احمد سیاف زاده مسؤول واحد طرح و عملیات قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس و پژوهشگران و راویان همراه بود.
سردار غلامپور در اینمراسم گفت: در بیان تاریخ شفاهیام در این کتاب وقتی به مقطع عملیات طریقالقدس رسیدم نمیتوانستم به تحول بزرگی که در حوزه مدیریت فرماندهی جنگ و در حوزه ساختار و سازمان جنگ و حتی در حوزه طرحریزی جنگ که آقای محسن رضایی در آن نقش اساسی داشت، اشاره نکنم.
وی افزود: در مقطعی که مربوط به عملیات فتحالمبین بود نمیتوانستم از هوشمندی فرماندهی که اصرار بر شناسایی منطقه دلیجان و تنگ رقابیه دارد و اینکه حتماً در آنجا معبری ایجاد شود تا بتوانیم یگان زرهی را از آنجا عبور دهیم، یاد نکنم که اتفاقاً بعد متوجه میشویم که همین معبر و همین عبور زرهی است که گره ما را در فتحالمبین باز میکند.
فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس در ادامه سخنان خود گفت: زمانی که در بیان تاریخ شفاهیام به عملیات بیتالمقدس رسیدم، نمیتوانستم به آن جلسهای که در آن حضور داشتیم و در مورد طرح مانور بحث میکردیم و آقای محسن رضایی انگشت خود روی جاده اهواز خرمشهر به نام ایستگاه حسینیه گذاشت و گفت اینجا قلب منطقه است و اگر پای ما در اینجا برسد لشکر ۵ و ۶ جلوی شهر اهواز مضمحل میشود و اتفاقاً همین مساله هم پیش آمد، اشاره نکنم. در عملیات خیبر تصمیم شگفتانگیز این فرمانده که منطقه باتلاقی هور را انتخاب میکند باعث شد این فرآیند را طوری جلو ببریم که تبدیل به یک عملیات شود و ما را از بنبست جنگ خارج کند. فرماندهان با فرماندهی جنگ در عملیات والفجر ۸ مخالفت داشتند، همه از وضعیت اروند واقعاً بهشدت نگران بودند اما با اصرار فرماندهی کل و دست گذاشتن بر روی منطقه عملیاتی، عملیات والفجر ۸ پیروزمندانه انجام شد.
سردار غلامپور گفت: آقا محسن در مقاطع مختلف جنگ و عملیاتها متحول کننده و گرهگشا بود و نقش بسیاری در مدیریت هوشمندانه جنگ بر عهده داشت. در بسیاری از مقاطع اصرار ایشان عامل پیروزی در عملیاتهای مهم ما بود. او در مقطع درگیری عملیات کربلای ۴ و اصرار بر کربلای ۵ نقش بسزایی داشت. هر جا که فرایند جنگ تغییر کرده و متحول شده جای پای آقا محسن را میبینیم.
در پایان فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس گفت: در عملیات خیبر، شدت آتش دشمن در جزایر شدید بود و شیمیایی هم میزد. آقا محسن تماس گرفت و گفت: «آنجا چه خبر است؟» گفتم: «آقا محسن فقط این را به شما بگویم که دشمن به حدی که روی سر ما آتش و بمباران میریزد ما که هیچ، خودش هم خسته شده است! شکم یک هواپیمایی بزرگ را پر از نبشی و آت و اشغال میکند و روی سر ما میریزد.» روز چهارم و پنجم عملیات خودم را به قرارگاه رساندم تا وارد سنگر شدم و چشمش به من افتاد لبخندی زد و به شهید محلاتی بدون مقدمه گفت: «ایشان سفیر ما در عراق هستند!»