صبح روزی که قرار بود عملیات کربلای چهار انجام پذیرد، خبرنگاری از محمود خواست تا خودش را معرفی کند و بگوید چه احساسی دارد؟ او گفت: بنده محمود بریانی هستم و انشاءالله امشب مفقودالاثر خواهم شد!

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «دریادلان خط‌شکن» شامل آلبوم تصویری روایی غواصان جان‌برکف گردان حضرت ولیعصر (عج) لشکر ۳۱ عاشورا با گردآوری و تألیف سیدجعفر حسینی ودیق سال ۱۳۹۷ توسط نشر غواص و مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان زنجان منتشر شده است.

سیدجعفر حسینی ودیق نگارنده این‌کتاب خود از غواصان دو عملیات کربلای ۴ و ۵ است که در کربلای ۵ به‌شدت مجروح شده و به مقام جانبازی رسید. او خاطرات خود را در کتاب «میهمانان ام‌الرصاص» مکتوب و ثبت کرده که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

این‌کتاب با ۲۲۸ صفحه مصور رنگی دارد و با شعری از حاج‌ولی‌الله کلامی زنجانی آغاز می‌شود:

دوشنده شوقیله ارونده غواص / دیدی یا فاطمه رزمنده غواص

جوان شیردل عشق آشناسی / گوزل اگننده غواصی لباسی

ئولومدن اولمادی خوف و هراسی / گولوب غنچه کیمی گلشنده غواص

شب حمله سودان باشین چخاتماز / یادندان یار و یولداشی چخاتماز

خیالندن او قارداشین چخاتماز / که جان اوستونده وردی خنده غواص

سوروشسان گر اورکدن آرزوسین / دیرمن ایستورم دین آبروسین

آلار دریا ایچنده قان وضوسین / سالاروحشت دل دشمنده غواص

«کلامی» بیر گجه با حال محزون / باخوردی هی آخوردی رود کارون

گوروب غواصلاری شاداولدی دلخون / دیدی ایکاش اولیدیم منده غواص

پیش از مقدمه ناشر، مقدمه سردار (محمدتقی) اوصانلو [فرمانده وقت گردان حضرت ولیعصر (عج)]، مقدمه نویسنده، عنایات شهدا، گردان غواصی حضرت ولیعصر (عج)، عملیات کربلای چهار، عملیات کربلای پنج، عملیات والفجر ۸ بخش‌های تشکیل‌دهنده این‌کتاب هستند.

سردار اوصانلو در مقدمه خود بر این‌کتاب می‌گوید:

«در عملیات‌های بدر و خیبر رزمندگان اسلام با آب مانوس شدند، در این‌عملیات‌ها نوعاً نیاز به عنصر قایقران و شناگر موضوعیت داشت نه غواص، به تمام معنا، ولی علی‌رغم ضعف تاکتیکی، که بیشتر ناشی از ضعف تجهیزات، قایق و … بود، تجربه‌ای عظیم نصیب نیروهای رزمنده گردید و آن تشکیل شاکله کلی نیروهایی با توانایی جنگ آبی‌خاکی بود. در عملیات‌های بدر و خیبر عنوان غواصی مطرح نبود، کار غواصی در شکل واقعی، در عملیات والفجر ۸ (سال ۶۴) و در ادامه در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ (سال ۶۵) و با ابتکار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلید خورد و کسی باور نمی‌کرد چنین موفقیتی در این‌ابتکار نهفته باشد، هرچند به‌صورت محدود در بعضی از عملیات‌ها از حضور غواصان بهره‌برداری شده بود. در عملیات والفجر ۸ هر لشکر دارای یک یا دو گردان ویژه غواصی بود که دستیابی به اهداف عملیاتی به‌طور کامل محقق گردید. در عملیات کربلای ۴ قدرت تصمیم‌گیری فرماندهان سپاه برای اجرای عملیاتی با این‌وسعت و در آن‌شرایط سخت مثال‌زدنی بود که امکان تفسیر آن در این‌مقال نیست.

عملیات کربلای ۵ مینیاتوری از عملیات‌های هشت‌سال دفاع مقدس بود، علیرغم سختی کار و اوج آتش دشمن و خودی، نیروها و تجهیزات دشمن (در سطح عالی و باورنکردنی)، با اراده ستودنی فرماندهان برای کسب و پیروزی و روحیه بالای رزمندگان و غواصان خط‌شکن (این ملائکان حق تعالی که ترس در وجودشان معنا نداشت)، مهندم گردید. عنایت حق تعالی در این‌عملیات ملموس بود، گویی خداوند متعال پرده‌ها را برداشته و از ملائک خود بی‌محابا حمایت می‌کرد.»

سیدجعفر حسینی ودیق هم در مقدمه‌ای که بر کتاب دارد، کارنامه گردان حضرت ولیعصر (عج) در دو عملیات کربلای ۴ و ۵ را تشریح کرده و پس از مقدمه، با بخش «عنایات شهدا» چگونگی نوشته‌شدن و چاپ این‌کتاب را برای مخاطب توضیح داده است. این‌راوی دفاع مقدس، در ادامه کتاب پیشینه و چگونگی تشکیل گردان ولیعصر (عج) و جزییات حضورش در دو عملیات مورد اشاره را با کمک تصاویر و عکس‌های یادگاری شهدای غواص روایت می‌کند.

حاج ولی‌الله کلامی یکی از شاعران و مداحان اهل‌بیت است که در سال‌های انقلاب و جنگ به مدح و ستایش اهل بیت مشغول بود و امروز هم در کسوت پیرغلامی به این‌کار ادامه می‌دهد. تصویر او و توضیحاتی درباره خدماتش در جبهه، در یکی از صفحات کتاب «دریادلان خط‌شکن» آمده است:

«قجریه / حسینیه گردان ولیعصر (عج) استاد حاج ولی‌الله کلامی / متولد ۱۳۳۳ هجری شمسی زنجان، شاعر نامی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، در طول مدت آموزش غواصان گردان ولیعصر در موقعیت اوجاقلو به همراه حاج علی‌اصغر زنجانی در کنار دریادلان حاضر بود و با اشعار شورآفرین خود به غواصان روحیه می‌داد و چون به کار خیاطی هم وارد بود برای استتار خط‌شکنان، پوشش‌هایی از جنس گونی می‌دوخت و غواصان آن را بر روی کلاه‌های خود می‌کشیدند.»

یکی از تصاویر این‌کتاب که در صفحه ۱۱۵ این‌کتاب درج شده مربوط به «سخنرانی سردار اوصانلو در حسینیه گردان ولیعصر (عج) قبل از عملیات کربلای چهار» است که موقعیت و تاریخ آن «قجریه / اوایل دی‌ماه ۱۳۶۵» ثبت شده است. در توضیح این‌عکس آمده است:

«فرمانده اوصانلو می‌گفت: در مسیر هفت‌کیلومتری که در زیر آب با اشنوگر طی خواهید کرد ممکن است دشمن اقدام به ریختن آتش کور و فله‌ای بر روی آب کند. اگر در حین غواصی کسی زخمی شد و درد گلوله و ترکش بر او غالب گشت او حق فریاد زدن و ناله‌کردن را ندارد. اگر دید نمی‌تواند درد ناشی از گلوله و ترکش را تحمل کند همچون مولی علی (ع) که ناله و فریاد خود را به چاه می‌گفت، باید به زیر آب برود و ناله‌اش را به آب بگوید.»

یکی از شهدای غواص که در این‌کتاب معرفی شده، شهید محمود بریانی است که تصویرش در سنگری در روستای خیّن، روز پیش از عملیات کربلای ۴ در صفحه ۱۳۴ درج شده است. این‌شهید متولد سال ۱۳۴۷ در قزوین بود که خاطره مربوط به او، به این‌ترتیب است:

«صبح روزی که قرار بود عملیات کربلای چهار انجام پذیرد، خبرنگاری از محمود خواست تا خودش را معرفی کند و بگوید در آستانه عملیات سرنوشت‌ساز کربلای چهار چه احساسی دارد؟ او گفت: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، بنده محمود بریانی هستم و انشاءالله امشب مفقودالاثر خواهم شد!»

از دیگر شهدای غواص کربلای ۴ باید به نام شهید ناصر نجار رسولی اشاره کرد که در صفحه ۱۵۳ کتاب «دریادلان خط‌شکن» حضور دارد و پیکرش پس از مدتی مفقودبودن پس از پیدا شدن به‌دلیل متلاشی‌شدن سر، مدتی مجهول‌الهویه بود و بعداً شناسایی شد. او در وصیت‌نامه خود نوشته است:

«از اول می‌دانستم که در این‌راه شهیدشدن هست، تکه‌تکه‌شدن هست، اسارت هست، قطع‌شدن اعضا و جوارح هست ولکن همه این‌ها را به جان خریدم و با عزمی استوار عازم جبهه شدم تا دین خود را نسبت به دین و انقلاب ادا نمایم.»

در صفحه ۸۶ کتاب هم تصویر جمعی از غواصان در تاریکی شب چاپ شده که گرد یک‌آتش بزرگ حلقه زده‌اند. این‌تصویر مربوط به موقعیت قجریه و از نظر زمانی اواخر آذرماه ۱۳۶۵ است. عنوانش نیز «گرم‌شدن غواصان پس از تمرین شبانه» است. مولف کتاب در توضیح این‌عکس آورده است:

«شدت سردی آب کارون در کلاس‌های شبانه تا مغز استخوان غواصان را می‌سوزاند. در آن شب‌ها دریادلان پس از اتمام تمرینات، لباس‌های غواصی را در کنار اسکله از تنشان بیرون می‌آوردند و یاحسین‌گویان با آب‌سرد و مانند یخ کارون خودشان را می‌شستند. پس از بیرون‌آمدن از آب تا ساعت‌ها صدای برهم‌خوردن دندان‌های آن‌ها شنیده می‌شد! گاهی اوقات هم بچه‌های تدارکات گردان برای گرم‌شدن آن‌ها، نصف شب آتش روشن می‌کردند و غواصان دور آن جمع و با گردو، عسل، کشمش و خرما پذیرایی می‌شدند.

برچسب‌ها