خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: روز یکشنبه بیستوهشتم ژانویه ۲۰۲۴، مقاومت عراق در جریان حمله پهپادی به «برج ۲۲» در نزدیکی پایگاه سری التنف، سه آمریکایی را کشته و قریب به ۳۰ نفر را مجروح کرد. پیش از این پایگاه التنف دستکم ۱۰ بار از سوی نیروهای مقاومت مورد هدف قرار گرفته بود اما این بار حمله در بخش جنوبی مرز مشترک اردن- سوریه اتفاق افتاد. حمله بیسابقه مقاومت عراق به این پایگاه آمریکایی سبب شد تا رقبای جمهوری خواه بایدن وی را متهم را انفعال و ضعف در برابر ایران و محور مقاومت کنند. همزمان کاخ سفید که در باتلاق بحران غزه گرفتار شده است به دلیل حساسیت نسبت به روند مذاکرات آتشبس در پاریس توان و اراده پاسخ کافی به حمله متقابل را ندارد.
شامگاه جمعه دوم فوریه نیروهای فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام با انتشار بیانیهای از حمله هوایی به ۸۵ هدف در ۱۲ نقطه در المیادین، البوکمال و گذرگاه القائم خبر داد. در این جریان این تجاوز آشکار به حاکمیت و تمامیت ارضی عراق- سوریه، ارتش آمریکا از ۱۲۵ مهمات دقیق استفاده کرد. براساس اخبار تأیید نشده از سوی منابع عراقی در جریان این حمله حداقل ۱۶ شهروند عراقی در غرب استان الانبار شهید و ۲۵ نفر مجروح شدند. واشنگتن مدعی است در جریان این حمله به مکانهای همچون مقر فرماندهی و کنترل، مراکز اطلاعاتی، راکتها، موشکها، انبار پهپادها و تأسیسات زنجیره تدارکات و مهمات گروههای مقاومت و حامیان سپاه پاسداران که حمله علیه نیروهای آمریکایی و متحدان آن را تسهیل میکردند را هدف قرار داده است. ظاهراً در جریان این عملیات آمریکایی از بمب افکنهای راهبردی B۱ استفاده کردند. منبعی مطلع در حشد الشعبی نیز از هدف قرار گرفتن برخی سایتهای خالی و متروک در عراق خبر داد. علاوه بر این جان کربی سخنگو و هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید از مطلع ساختن دولت عراق پیش از انجام حمله مناطق مرزی در عراق و سوریه اطلاع داده است.
با آنکه مقامات و رسانههای نزدیک به دولت بایدن در تلاشاند تا حمله جمعه شب را پیروزی نظامی و دست آوردی بزرگ نشان دهند اما شواهد حاکی از آن است که افکار عمومی آمریکا و نیروهای اپوزیسیون حملات هوایی آمریکا به مراکز متروکه را شکستی بزرگ توصیف کرده و لب به انتقاد از بایدن گشودند. طی چند روز گذشته سناتورهای جمهوری خواه همچون نیک لنگ ورثی و مایک والتز بایدن را متهم به مماشات و انفعال در برابر مقاومت کردند. حال پس از اقدام نمایشی ارتش آمریکا در منطقه، رابرت کندی، برادر زاده جان اف. کندی با لحنی انتقادی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر ما نیروهای جوان و شجاع خود را در تیررس این شبهنظامیان قرار نمیدادیم که میراث جنگ غیرقانونی ما در عراق هستند، نیازی به این تنش نبود.» وی در ادامه افزود: «عراق و سوریه از آمریکا خواستهاند خاکشان را ترک کند. پارلمان عراق در سال ۲۰۲۰ به اتفاق آرا به خروج نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۲۰ رأی داد و تنها به این دلیل اجازه ماندن دریافت کردند که ترامپ عراق را تهدید به تحریم و مصادره نفت و درآمد مالیاتی آن در بانک نیویورک کرد. بایدن هم این سیاست اشغالگری را با باج خواهی اقتصادی حفظ کرده است.» کندی در ادامه خواستار خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و کاهش پایگاههای این کشور در خاورمیانه شد.
پایان جهان تک قطبی
حمله نمایشی به چند پایگاه غیر استراتژیک در امتداد مرز عراق- سوریه نشانه دیگری از افول هژمونی آمریکا در نظم در حال گذار بینالمللی است. پس از فروپاشی شوروی و در لحظه «تک قطبی» اندیشمندان آمریکایی همچون فوکویاما و هانتینگتون با طرح ریزی برخی نظریات همچون «پایان تاریخ» یا «نبرد تمدنها» سعی داشتند تا ضمن تئوریزه کردن رؤیای آمریکا، زمینه مداخله نظامی این کشور در منطقه خاورمیانه را فراهم کنند. واقعه یازدهم سپتامبر این بهانه را به دست نئوکانها داد تا به نام «مبارزه با تروریسم و افراط گرایی» اقدام به لشگرکشی به منطقه خاورمیانه کنند. از آن زمان تاکنون آمریکا با تجاوز آشکار به خاک افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، لبنان و یمن به دنبال بازطراحی نظم ژئوپلیتیکی غرب آسیا به نفع رژیم صهیونیستی بوده است اما تاکنون چیزی به غیر از هزینههای انسانی- مالی سنگین در منطقه دست آوردی دیگری به دست نیاورده است. به عبارت دیگر با شکست طرح «خاورمیانه بزرگ» دیگر نمیتوان واشنگتن را قدرت «نظم ساز» در محیط بینالمللی و خاورمیانه دانست و باید نسبت به تعریف جایگاه آن در منطقه تجدید نظر کرد.
خروج از خاورمیانه، تنها راه نجات آمریکا
پس از ترور فرماندهان مقاومت یعنی شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، نیروهای سنتکام در غرب آسیا آسیب پذیرتر از همیشه توان مقابله با تهدیدات و حملات محور مقاومت را از دست دادند. به گزارش فاکس نیوز پس از آغاز جنگ غزه نیروهای مقاومت عراق بیش از ۱۸۰ بار پایگاهها و تأسیسات وابسته به ارتش آمریکا را آماج حملات موشکی- پهپادی قرار داده است. این در حالی است که آمریکا صرفاً با انجام چهار حمله محدود (پیش از حمله دوم فوریه) سعی داشت تا جلوی سیل حملات مقاومت عراق را بگیرد.
شکستهای پیدرپی آمریکا در بحرانهای افغانستان، عراق، سوریه، یمن و در نهایت فلسطین تنها یک گزینه در پیشروی دولت بایدن قرار داده و آن هم تسریع در روند خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه است. طی یک دهه اخیر رهبر معظم انقلاب در فرصتهای مختلف بر این موضوع تاکید کردند که تنها راهحل پایدار برای بازگشت آرامش و ثبات به غرب آسیا، اخراج آمریکا از منطقه است. ایشان آمریکا را عامل اصلی فتنه، فساد، اختلاف و جنگ در منطقه معرفی کرده و خواستار اتحاد کشورهای اسلامی در برابر این عامل «نا امنی» شدند. اکنون با فرسایشی شدن روند نسل کشی رژیم صهیونیستی در غزه، ناامن شدن محدوده دریای سرخ، تشدید تنشها در منطقه شرق عربی و در عین حال حمایت همهجانبه دولت بایدن از تلآویو، ضرورت اخراج آمریکا از منطقه بیش از گذشته احساس میشود. کشته شدن سه آمریکایی در حمله بیستوهشتم ژانویه آخرین تلفات جانی واشنگتن در منطقه نخواهد بود مگر آنکه دولت بایدن در سیاستهای منطقهای آمریکا تجدیدنظر کرده و به دنبال خروج از کشورهای منطقه باشد.
افول هژمونی آمریکا و نقش مخرب آن در نقاط مختلف جهان؛ به ویژه خاورمیانه موضوعی نیست که تنها مقامات یا متفکران وابسته به کشورهای مستقل یا جبهه مقاومت به آن اشاره کنند. فرید زکریا کارشناس برجسته «سی ان ان» افول هژمونی آمریکا را نتیجه استفاده نامناسب این کشور از قدرت خود در سالهای پس از جنگ جهانی دوم میداند. وی با انتقاد از سیاست «مبارزه با تروریسم» واشنگتن پس از حمله واقعه یازدهم سپتامبر، برون سپاری سیاست خاورمیانهای آمریکا به عربستان سعودی و اسرائیل در دوران ترامپ را مهمترین نشانه ضعف ساکنان کاخ سفید تعبیر میکند. پیش از این جان میرشایمر و استفان والت نیز با انتقاد از سیاست خاورمیانهای آمریکا و تشریح خطرات نفوذ بیحدوحصر لابی اسرائیل در فرآیند تنظیم سیاست خارجی آمریکا، خواستار توقف این روند پر هزینه و خطرناک برای واشنگتن شده بودند.
نتیجه
ناتوانی دولت بایدن برای مهار آتش جنگ در غزه سبب شده است تا دامنه بحران به سایر نقاط خاورمیانه عربی گسترش پیدا کند. آنتونی بلینکن پس از پنج سفر به فلسطین اشغالی هنوز موفق نتوانسته تا نظر مقامات صهیونیست را برای برقراری آتشبس پایدار در غزه و ارسال مستمر کمکهای بشردوستانه به مردم جنگ زده این باریکه جلب کند. امروز واشنگتن نه تنها نمیتواند تلآویو را کنترل کند بلکه توان کافی برای امن سازی مسیرهای تجاری در محدوده سوئز- باب المندب یا جلوگیری از حملات گروههای مقاومت به منافع آمریکا در عراق- سوریه را نیز ندارد. برخی تحلیلگران معتقدند نکات فوق نشانه آشکار تضعیف هژمونی نظامی- سیاسی واشنگتن در منطقه و لزوم خروج نیروهای این کشور از خاورمیانه است. تداوم این روند نامطلوب نه تنها منافع کشورهای غرب آسیا را به خطر خواهد انداخت بلکه سبب افزایش احساسات ضدآمریکایی و در نتیجه تشدید کشتار نیروهای سنتکام خواهد شد. کارشناسان معتقدند تداوم حملات آمریکا به نیروهای مقاومت در عراق- سوریه میتواند زمینه تشدید حملات علیه پایگاههای آمریکا در حوزه شامات را فراهم آورد. نکته قابل توجه نیز این است که حملات دیشب به سوریه و عراق از لحاظ میدانی فاقد ارزش بوده و هزینه زیادی به گروههای محور مقاومت وارد نکرد.