خبرگزاری مهر، گروه استانها: ۴۴ سال از روزهای پیروزی انقلاب میگذرد اما وقتی خاطرات آن روزها را میشنویم گویی برای امروز ما نیز آموزههای فراوانی دارد. درسهایی از جنس اخلاص، وفاداری و دین خواهی که نه فقط از ریش سپیدان بلکه از نوجوانان و دانش آموزان برای ما به یادگار مانده است.
غلامرضا رخشانی متولد سال ۱۳۴۳ در دوران انقلاب روزهای نوجوانی خود را سپری کرده است و خاطرات شیرینی از مبارزات نوجوان و دانش آموزان آن دوران با راهنمایی معلمان انقلابی دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست. بزرگواری که بعد از انقلاب نیز در عرصه دفاع مقدس جانفشانی کرد و امروز نامش در زمره آزادگان به ثبت رسیده است.
غلامرضا رخشانی در گفت و گو با خبرنگار مهر اظهار کرد: سال ۵۷ سال پیروزی انقلاب من دانش آموز اول دبیرستان «شهرستانی» بیرجند یا همین دبیرستان طالقانی فعلی بودم.
آزاده دوران دفاع مقدس و فعال فرهنگی در بیرجند با بیان اینکه شور انقلاب در بیرجند بیشتر از حدود مهرماه ۵۷ شدت گرفت، بیان کرد: یکی از مکانهایی که از آنجا برای برنامههای اعتراضی و تظاهرات برنامهریزی میشد، مدارس و به ویژه دبیرستانها بود.
معلمان پیشگامان انقلاب در بیرجند
رخشانی ادامه داد: در ابتدا آشنایی چندانی با مسائل انقلاب نداشتیم ولی معلمان بزرگواری چون حاج آقای سلطانی، آقای شریعتی معلم علم شیمی) و آقای احمدی (معلم جبر و حساب) در این زمینه مطالبی میگفتند و راهنماییهای داشتند.
وی با تأکید بر اینکه انقلاب در بیرجند از مدارس و با معلمان شروع شد، افزود: البته مساجدی چون مسجد ته ده، مسجد آیتی و …نیز در فعالیتهای انقلابی نقش مهمی داشتند.
فعال فرهنگی در خراسان جنوبی با بیان اینکه در ابتدای فعالیتهای انقلابی تظاهراتی در بیرون مدرسه و خیابانها و کوچهها نداشتیم، گفت: در ابتدا به ما میگفتند به عنوان مثال برای اعتراض فلان ساعت به کلاس نروید.
رخشانی با بیان اینکه مدیر دبیرستان ما آن زمان جناب آقای صباغ اظهار کرد: ایشان بسیار انسان شریف و برجستهای بودند ولی چون مدیر مدرسه بودند نمیخواستند ساعات کلاس آموزشی تعطیل شود.
چرایی انقلاب مردم
وی در پاسخ به این سوال که معلمان انقلابی چه چیزهایی را به عنوان نقاط ضعف رژیم پهلوی مطرح میکردند، گفت: بیشترین بحثی که آن موقع و در بین جوانان و نوجوانان مطرح میشد فساد رژیم و از بین رفتن معنویات و تعالیم دینی بود.
آزاده و رزمنده دوران دفاع مقدس بیان کرد: احساس مردم بر این بود که اگر با همین روش پیش برود هیچ نشانی از دین و اسلام باقی نمیماند و حتی وزارت آموزش و پرورش را فردی به نام فرخ رو پارسا که یک بهایی بود را به دست گرفته است.
رخشانی ادامه داد: از طرف دیگر رهبری نهضت را نیز امام (ره) به عنوان یک مرجع تقلید و سید جلیل القدری بر عهده داشت که مردم برای همه این موارد احترام و قداست خاصی برخوردار بودند.
شعارهای دانش آموزان و پاره آجرهای چماق داران
وی با اشاره به اینکه کم کم تظاهرات به بیرون و خیابانها کشیده شد، افزود: خاطرم هست در یک روز شیفت عصر و طبقه بالای مدرسه بودیم و درس اجتماعی داشتیم که برخی از چماق داران طرفداران شاه با شعار جاوید شاه در خیابان حرکت میکردند که جلوی مدرسه ما از ماشین ارتشی پیاده و به سمت دبیرستان ما آمدند. (چون شنیده بودند مدرسه ما فعالیت انقلابی دارد)
فعال فرهنگی در خراسان جنوبی گفت: بچههای انقلابی سال آخر دبیرستان ما نیز شروع به شعار دادند کردند و چماق داران نیز سنگ و پاره آجر به شیشههای مدرسه پرتاب میکردند ولی کم کم هیاهوها از بین رفت و نتوانستند وارد مدرسه شوند.
رخشانی با بیان اینکه بزرگترین تظاهرات در شهر بیرجند در ۲۸ صفر سال ۱۳۵۷ یعنی روز هفتم بهمن روز شهادت شهید سندروس و شهید سورگی بود، اظهار کرد: تظاهرات بزرگی بود و گویی تمام مردم بیرجند به تظاهرات آمده بودند.
روزی که اَشهدم را خواندم
وی بیان کرد: خاطرم هست مردم به جلوی ژاندارمری (خیابان شهدای فعلی) که رسیدند شعارهایشان کوبندهتر شد و ناگهان گلولهای شلیک و صدای رگبار نیز بعد به گوش رسید که در این موقع هر کس به سمتی فرار میکرد.
آزاده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه من هم به سختی خودم را به کناری کشاندم و اَشهَدم را خواندم اما با باز شدن فضا به سمت خیابان حکیم نزاری رفتم، گفت: در آن موقع متوجه شهادت کسی نشدم ولی بعد فهمیدم که علی سندروس یکی از دانش آموزان بیرجندی به شهادت رسیده است و یکی از هم محلهایهای ما به نام حسین قهوه چی نیز مجروح شده بود.
رخشانی افزود: فردای آن روز در یکی از روزنامهها که به نظر روزنامه خراسان نام داشت نوشته بودند که در تظاهرات دیروز بیرجند حسین قهوه چی مجروح و علی سندروس به شهادت رسیده است (البته در آن موقع از لفظ کشته شد استفاده میکردند و در روز هفتم بهمن جوان دیگری به نام محمود سورگی نیز به شهادت رسید)
وی گفت: خاطره دیگری که دارم نیز این است که چند روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی چند نفر وارد مغازهای شده و وسایلش را از بین برده بودند و شایعه بود که مغازه دار از شاه دوستان است و همان روز نیز عدهای از چماق داران طرفدار شاه نیز شیشههای مغازه آقای ابطحی که از انقلابیون بودند را شکسته و تخریب کرده بودند.
نوجوانان بیرجندی مجسمه شوکت الملک را پایین کشیدند
رخشانی با اشاره به یکی دیگر از خاطرات دوران انقلاب اظهار کرد: در بیمارستان «عَلَم» بیمارستان امام رضا (ع) فعلی واقع در خیابان کِشمان یا همان طالقانی فعلی مجسمه شوکت الملک پدر عَلَم نصب بود و بعد از ظهر یکی از روزهایی که حکومت نظامی بود ما بچههای دبیرستان جمعیتی تشکیل داده و و تصمیم گرفتیم مجسمه را از داخل بیمارستان برداریم.
وی گفت: در ابتدا رئیس بیمارستان مانع کار ما شد و گفت در بیمارستان نباید سر و صدایی شود ولی بچهها با آرامش و بدون سر و صدا داخل بیمارستان رفته و مجسمه را برداشتند.
فعال فرهنگی خراسان جنوبی یادآور شد: روز ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب را با نشانههایی چون پخش نقل و شیرینی و صحبتهای حجت الاسلام محلاتی که از رادیو پخش میشد و میگفت «این صدای انقلاب ملت ایران است» به یاد دارم.
رخشانی گفت: این روزها در عرصه مدیریتی و …مشکلاتی در کشور داریم که زمینه گلایه مردم را فراهم کرده است اما باور قلبی من این است اگر با همان ایثارگریها و اخلاصهای دوران انقلاب و پس از آن دفاع مقدس مسیر کشور را پیش ببریم مردم همواره پای کار خواهند بود.
گفتنی است خاطرات آزاده غلامرضا رخشانی از تولد تا پایان دوران اسارت در کتابی به نام «زیر نور مهتاب» توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.