به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تحلیل ساز و کارهای بازنمایی طوفانالاقصی و گفتمان مقاومت در نظامهای نشانهای بصری با محوریت بررسی تصاویر دیوارنگاری شده یا گرافیتی که در جهان بازنمایی شدهاند، از سری نشستهای همایش شناخت و تحلیل نظام نشانگانی طوفانالاقصی با حضور محمدصادق رشیدی توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری برگزار شد.
رشیدی استاد دانشگاه و نشانهشناس در ابتدای سخنرانی خود در ایننشست، ضمن تقسیم بندی مقاومت به دو بخش نرم و سخت، به بررسی نحوه بازنمایی قرار گرفتن «مفهوم مقاومت» در آثار ادبی و هنری پرداخت و گفت: مقاومت علاوه بر داشتن مفاهیمی چون پایداری و ایستادگی و جهاد و شهادت و ایثار، خوانشی انتقادی و ساختارشکنانه، با هدف تضعیف نظام سلطه و هژمونی شکل میگیرد. مقاومت در مقابل نفوذ و جنگ رسانهای و نبرد روایتها در حوزه جریانات نرم به وجود میآید و شکلگیری گفتمان آن، نتیجه بروز قدرت، سلطه، نفوذ، تهاجم و تعرض است.
وی هدف از مقاومت نرم را ایجاد هویت دفاعی در برابر نظام سلطه عنوان کرد و افزود: مقاومت در اینجا تبدیل به فرهنگ و هویت میشود.
رشیدی مقاومت و خشونت را گفتمانها و کلان روایتهای مطرح در سطح بینالملل عنوان کرد و گفت: خشونت، زمانی که در قاب تصویر مخابره میشود، به مخاطب مفهوم قدرت را القا و بازنمایی میکند. گفتمان خشونت در قاب تصویر هراس ایجاد میکند اما گفتمان مقاومت در حال تولید عظمت است. بین خشونت و قدرت مرز ظریف و مبهمی وجود دارد. گاهی مفهوم خشونت در قاب رسانه قدرتنمایی تلقی میشود، درصورتیکه قدرتی وجود ندارد. در سوی دیگر، که جبهه مقاومت است، قدرت ناشی از اعتقادات، باورها، ایمان و توکل حضور دارد که نیروی خود را از امید به پیروزی و پایداری بهدست میآورد.
ایناستاد دانشگاه، مقاومت را در اساس زاییده شکلگیری قدرت دانست و افزود: عزت طلبی، حقطلبی، استقلالطلبی، سلطهستیزی، آرمانگرایی و عدالتطلبی، عناصر کلیدی گفتمان مقاومتاند. گفتمان مقاومت به عنوان یک دال مرکزی، عناصر یادشده را در مفصلبندی خود کنار هم میچیند و هویت گفتمانی خود را به این شکل بهدست میآورد و این عناصر در برابر گفتمان رقیب تولید و بازتولید میشوند. این گفتمان رقیب ممکن است از جنس نفوذ رسانهای، سیاسی و … باشد، زیرا گفتمان رقیب همیشه خودش را به شکلهای مختلف در میآورد. مانند مساله استعمار که با شکلهای متفاوت چون استعمار کهنه، نو و فرانو خودش را نشان داده و میدهد. گفتمان مقاومت بهواسطه تولید این عناصر کلیدی، مواضع روشنی علیه گفتمان رقیب یا دشمن دارد و این گفتمان دشمن، لزوماً خارج از مرزها نیست بلکه درون کشورهای محور مقاومت در جهت ضربه زدن به گفتمان مقاومت حضور دارد.
رشیدی در خصوص کلان روایتها گفت: باوجود شرایط شکلگیری پستمدرن، که بیانگر تکثر معنا، مرزها و فروپاشی کلان گفتمانها و کلان روایتهاست، امپریالیسم کلان روایت خود را حفظ میکند. برعکس حوزه فرهنگ، که در آن تکثر دیده میشود، کلانروایتها و دو قطبیها در حوزههای سیاسی و ژئوپلیتیکی هنوز پابرجا هستند. مقاومت کنشگری فعال در سه حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد است. زمانی که از مقاومت به مثابه فرهنگ یاد میشود، به معنای جاری شدن مقاومت در بستر فرهنگ عمومی است که باعث پایداری این گفتمان میشود و تجلی مفهومی آن در آثار ادبی و هنری چون ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس مشاهده میشود.
نویسنده کتاب «مبانی نشانهشناسی» به نقش مقاومت در حوزه فرهنگ پرداخت و گفت: مقاومت در عرصه فرهنگ، در حوزه مباحث نرم قرار میگیرد و مقابله با تهاجم، ناتو و شبیخون فرهنگی از مهمترین راهبردهای آن است. البته ممکن است به فراخور زمان و شرایط مفاهیم دیگر نیز جایگزین آنها شود. در مراحل بعد، جنگ نرم، شناختی و ترکیبی باعث زایایی ابعاد مختلف مفهوم مقاومت در حوزه فرهنگ میشود و در این میان، یکی از راهبردهای تجهیز مقاومت فرهنگی، همان جهاد تبیین است.
ایننشانهشناس به نقش مقاومت در عرصه سیاست و اقتصاد پرداخت و گفت: محور مقاومت در حوزه سیاست و ژئوپلیتیک شکل میگیرد و تبدیل به یک راهبرد فراملی، منطقهای و جهانی میشود و همین فرهنگ به کشورهای دیگر نیز تسری مییابد. خیلی از کشورهایی که تحت استعمار بودند، شیوه و راهبرد مقاومت را با توجه به نتایج این محور به عنوان یک الگو قلمداد میکنند و فرهنگ مقاومت از مرزهای منطقهای نیز عبور میکند و تبدیل به موضوع جهانی میشود. در حوزه اقتصاد نیز علناً نظریه اقتصاد مقاومتی شکل میگیرد و تبدیل به گفتمان میشود و نقش تجهیز کردن مقاومت در عرصه اقتصادی را نیز فراهم میکند.
رشیدی به بحث نشانهها در موضوع موردنظر پرداخت و گفت: هویت زندگی اجتماعی انسان در بستر فرهنگ بهواسطه نشانهها معنا پیدا میکند. وی ادامه داد: زندگی اجتماعی بدون نشانهها قابل تصور نیست و نشانههای زبانی همچون ژست و حرکت در چارچوب اجتماع تولید میشود. ما در فضای نشانهای در حال زندگی هستیم و به واسطهی بهکارگیری نشانهها در حال تبادل ارتباط معنا، انتقال معنا و تولید معنا هستیم. نشانه مفهوم عامی است که دارای معناست. وقتی این نشانه قراردادی شود و یک مفهوم کلی و یگانه را برای جمعی کوچک یا بزرگ همچون قوم، ملت، یا جهانیان صادر کند، تبدیل به نشانههای نمادی یا نماد میشود.
وی به بررسی نمونه آثار تصویری و اشکال زبانی دیوارنگاری شده یا گرافیتی مرتبط با مساله غزه، فلسطین و طوفانالاقصی پرداخت و سپس درباره نقش و کارکرد این قبیل نشانههای تصویری و روایی در بحث مقاومت گفت: نشانهها ابزار مقاومت فرهنگی هستند و مقابله فرهنگی نیز همیشه از طریق نشانهها شکل میگیرد. با تحلیل آثار است که بهقدرت و نفوذ نظام نشانههای زبانی، تصویری و نشانههای مبتنی بر روایت و … و نقششان در یک کنش اجتماعی پی خواهیم برد.
ایناستاد دانشگاه در پایان علاوه بر ارایه و تحلیل نشانهشناسانه چند نمونه تصویر گرافیتی با موضوع فلسطین، که جهانی شدهاند، به یک نمونه تصویری بسیار منعکس شده در جهان با موضوع فلسطین پرداخت و گفت: این تصویر دیوارنگاری شده، که در آن خیابانی پر ازنشانههای زبانی غزه و نشانههای بصری پرچم فلسطین میبینیم، نشاندهنده فرامنطقهای و جهانی شدن مساله فلسطین است. این نشانههای زبانی و تصویری در این تصویر، نشان دهنده این است که فلسطین در جهان تکثیر شده و تبدیل به مساله کل جهان شده است.