نشست تخصصی بررسی آثار نمایشگاه دیجیتال آرت «توافق پنهان» محمد کریمی‌نیا سه‌شنبه ۲۴ بهمن در گالری مرتضی ممیز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط‌عمومی خانه هنرمندان ایران، نشست بررسی نمایشگاه دیجیتال آرت «توافق پنهان» آثار محمد کریمی‌نیا با حضور سجاد باغبان، زروان روح بخشان و فرهاد اکبرزاده سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ در گالری مرتضی ممیز برگزار شد. در این برنامه سجاد باغبان، زروان روح‌بخشان و فرهاد اکبرزاده درباره آثار نمایشگاه «توافق پنهان» با محمد کریمی‌نیا به گفت‌وگو پرداختند.

سجاد باغبان در این نشست گفت: در ابتدا می‌خواهم درباره این صحبت کنم که اساسا این نمایشگاه چرا در خانه هنرمندان و به این شکل در حال برگزاری است؟ مدتی است که با محمد کریمی‌نیا در ارتباط هستم و از میانه راه برگزاری این نمایشگاه در جریان آن قرار گرفتم. این اولین تجربه محمد کریمی‌نیا بوده که به صورت مجموعه دیجیتال آرت به نمایش گذاشته شده است. کارهای این نمایشگاه پر از روایت‌ها، خرده روایت‌ها و المان‌هایی است که شاید برخی از آنها به یکدیگر ارتباط دارند. بهتر است در ابتدا از آقای کریمی‌نیا درباره آثارشان بپرسیم؟

وی درباره فرایند شکل‌گیری این نمایشگاه گفت: سال‌ها است که مخاطب گالری‌ها هستم. خرداد ماه نقاشی نظرم را جلب کرد. آن را خریدم و از آرتیست آن خواستم که چند اثر دیگر برایم بکشد. وقتی طرح‌های او را دیدم، حس کردم به کارهای خودم نیز نزدیک است. بنابراین استارت ماجرا از آنجا خورد و قرار شد که طرح‌هایی را بکشم و بعد نقاش آن را نهایی شد اما وقتی طرح‌ها را با تی‌ری‌دی زدم، اتفاق دیگری رخ داد که البته اکنون آن را می‌بینید.

وی بیان کرد: این کارها کمتر از سه ماه شکل گرفته است و از همین‌رو عجیب است. چون کار تی‌ری‌دی کار زمان‌بری است. بعد از آن به این فکر کردم که انیمیشنی نیز برای آثار ساخته شود و ایده خودآگاه و ناخودآگاه عملی شد. در نهایت تمامی کارهای گالری با پشتیبانی گالری نگر در ۶ ماه انجام شده است. نورپردازی در این کارها مولفه مهمی است که سعی کردم آنها را در آثار ایجاد کنم. البته در جاهایی نیز از جهت سخت‌افزاری با محدودیت مواجه بودم. زیرا همه این کارها در خانه و با یک لپ‌تاب ساده انجام شده است. در واقع اگر امکانات بیشتری بود شاید اتفاقات ویژه‌تری نیز رقم می‌خورد.

کریمی‌نیا همچنین درباره محتوا و مضمون آثار نیز توضیح داد: یک‌سری از اتفاقات دیده شده در آثار، تصاویر و خاطره‌هایی است که از کودکی در ذهن من باقی مانده است. در واقع علاقمند نیستم آن خاطره‌ها را بیان کنم، چون شاید معنی را در دید مخاطب تغییر دهد. اما جدا از این موضوع بحث نشانه شناسی وجود دارد. به عنوان مثال ماهی به معنای ثروت بوده و ماهی مرده برای من به معنی گنج و ثروت از دست رفته است. بقیه المان‌ها نیز به همین صورت انتخاب شده که سعی کردم با نگاه خودم آنها را شکل دهم.

فرهاد اکبرزاده مترجم و منتقد هنری نیز در این نشست گفت: از کتاب بوطیقای ارسطو ما با مفهوم‌پردازی کنش انسانی مواجهیم که در آن اصل اساسی وجود دارد. در واقع این اصل در فهم ارسطو این است که اثر باید قصه‌ای بگوید تا هنر شود. این موضوع تا دوره مدرن ادامه پیدا می‌کند. اما مدرنیسم هنری آن را دچار تغییر می‌کند. در اینجا نشانه‌ها در معنای کنش خودشان تعبیر می‌شوند. چینش نشانه‌ها نیز مساله مهم دیگری است. اما تاریخ نیز مساله مهمی در این نوع نگاه است.

وی افزود: کار آرتیست این نمایشگاه از این جهت اهمیت دارد که او توانسته ایده هنرمند و رابطه آن با سطح و مخاطب را در حضور من به عنوان مخاطب مفهوم پردازی کند. او همان بحرانی که در خیابان رخ داده را در آثارش به نحوی هنری تصویرسازی کرده است. تصویرسازی نشان داده شده در آثار این نمایشگاه با ما مرتبط است و از همین رو یک نوعی از کنش سیاسی رخ داده و از همین رو اهمیت بیشتری دارد.

زروان روح بخشان نویسنده حوزه تجسمی نیز در ادامه این نشست گفت: بسیار دیدیم که هنرمند وقایعی تاریخی را برای ما تصویر کرده است. اما چرا برخی از آن تصاویر برای ما اهمیت پیدا می‌کند؟! زیرا هنرمند آن‌ها افرادی هستند که عین آنچه در متن آمده را تصویر نکرده و روایت تازه‌ای را برای ما تعریف می‌کنند. چیزی که در کارهای محمد کریمی‌نیا می‌بینم؛ در جاهایی یک آشفتگی است که برایم جالب و جذاب است. البته هنوز کارهای ساده او برایم جذاب‌تر است. شلوغ‌کردن فضایی که در برخی آثار او می‌بینیم، شبیه به مکتب تبریز در نگارگری است. اینقدر اغراق در جزییات وجود دارد که ما به عنوان مخاطب معنای برخی جزییات آن را رها می‌کنیم.

وی در پایان اظهار کرد: وجوه سوررئالیستی که در هر کدام از این آثار است را خودمان نیز به نحوی تجربه کردیم. شخصا نوستالژیک بودن را نمی‌پسندم ولی در اغلب کارهای نمایشگاه نوستالژی بار انتقادی دارد. البته این موضوع در بخش‌هایی نیز از دست هنرمند در می‌رود. آثار به قدری از بُعد تکنیکی درخشان هستند، که بُعد انتقادی زیر سایه آن قرار می‌گیرد.