محمدتقی فهیم منتقد سینما درباره فیلم «بی بدن» که در جشنواره فیلم فجر در نامزدیها و جوایز ناکام ماند و ویژگیهای این اثر سینمایی به خبرنگار مهر بیان کرد: فیلم «بی بدن» یکی از قربانیان جدی کشمکشهای درون جشنوارهای بود که نادیده گرفته شد و این نشان میدهد داوریها در برخی مقاطع میتواند با رعایت نشدن انصاف یا دخالت برخی مسائل فرامتنی به سینما به ویژه سینمای خوب آسیب جدی بزند؛ آسیب به فیلمهایی که میتوانند الگویی برای سینمای آینده باشند مخصوصاً از جانب فیلم اولیها که با یک انگیزه و دغدغه جدی وارد کار میشوند.
معنا و موضع تازهای به قصاص در «بی بدن»
وی اضافه کرد: بعد از سالها که فیلمهای متعددی درباره قصاص ساخته شده است این فیلم معنای تازه ای را دنبال میکرد. به نظرم ما تاکنون مثل این فیلم نداشته ایم و «بی بدن» اولین فیلمی بود که توانست موضع خوبی درباره قصاص به نمایش بگذارد و باید به آن التفات جدی تری صورت میگرفت. فیلم در بیان دغدغه خود به خوبی پیش میرود و هم تکنیکی و هم فرمی موفق است. این مهم است چراکه همانطور که گفتم در باب قصاص چنین فیلمی تاکنون نداشته ایم و اتفاقاً چنین فیلمهایی باید برای مدیران و حوزه قضایی مهمتر باشد.
فیلمسازان معمولاً به دلیل کشش دراماتیک به این سمت میرفتند که هم ذات پنداری مخاطب را با قاتل برانگیزند، فضاسازی فیلم و شخصیتها به گونهای بوده است که مخاطب با قاتل همراهی میکرد و علیه خانواده مقتول و دادخواه موضع گیری ذهنی داشت فهیم با اشاره به موضوع قصاص تصریح کرد: فیلمهای زیادی درباره قصاص ساخته شده اند و طرح این موضوع به یک اپیدمی در سینمای ما تبدیل شده است. گاهی در دورهای یک باره با ۵ فیلم درباره قصاص مواجه میشدیم چون به لحاظ دراماتیک موضوع پرکششی است و همواره هم در نتیجه نهایی این فیلمها، قصاص مورد نقد قرار میگرفت. به هر حال قصاص از نظر عمومی و دینی و مذهبی یک حکم بسیار دقیق، سنجیده، منصفانه و حتی به روز است یعنی به لحاظ مؤلفههای لازم و نکات علمی هم مورد توجه است اما فیلمسازان معمولاً به دلیل کشش دراماتیک به این سمت میرفتند که هم ذات پنداری مخاطب را با قاتل برانگیزند، فضاسازی فیلم و شخصیتها به گونهای بود که مخاطب با قاتل همراهی میکرد و علیه خانواده مقتول و دادخواه موضع گیری ذهنی داشت.
این منتقد سینما تصریح کرد: این فیلمها چالشی هم در سطح جامعه ایجاد میکرد که خود من همیشه با آن مشکل داشتم و همین ذهنیت منفی نسبت به قصاص بود. «بی بدن» برای اولین بار سعی دارد این تعادل را حفظ کند و مخاطب را به سمتی نمیبرد که فکر کند حق با قاتل است. دوربین در فیلم به گونهای در میزانسنها و دادگاه دکوپاژ شده که اگرچه گاهی به سمت قاتل هم میرود و به او هم نزدیک میشود اما حق را به مقتول میدهد و مخاطب هم در دادگاه وجدان خود به این نتیجه میرسد که حق با مقتول است.
وی اضافه کرد: تا آنجایی که من در ذهنم مرور میکنم ما فیلمی نداشته ایم که در این سوژه موفق باشد و توفیق سوژه هم این است که وقتی فیلم تمام میشود این گونه نیست که اگر خبری درباره چنین ماجراهایی بشنویم حق را به قاتل دهیم و بگوییم نباید قاتل قصاص شود. موفقیت «بی بدن» در این است که یک جانبه به قضیه قصاص نزدیک نمیشود، به هر ۲ تقابل توجه دارد، دوربین این نوسان و رفت و برگشت به محیط خانواده مقتول و قاتل را نشان میدهد.
کارگردان نخواسته یک فیلم آوانگارد برای پسند جشنوارههای خارجی بسازد
این منتقد سینما تصریح کرد: این همه سال است که مدیران میخواهند چنین نگاهی را نسبت به قصاص ترویج دهند و حالا جوانی پیدا شده که فیلم اولش را در این باره ساخته است اما مورد توجه قرار نمیگیرد. کارگردانهای فیلم اولی معمولاً سمت آثار روشنفکرانه میروند اما اینجا کارگردان نخواسته یک فیلم آوانگارد و روشنفکرانه برای پسند جشنوارههای خارجی بسازد تا قصاص را دستاویزی کرده باشد که برای رشد خود پله بسازد. این همه فیلم در این سالها با بودجه دولتی ساخته میشود اما چنین فیلمی به خروجی نرسیده است. این فیلم چون دلی و دغدغه فیلمساز است با مخاطب ارتباط میگیرد و اگر دغدغه اش نبود مثل باقی فیلمهایی میشد که بیشتر به درد آمار و آرشیو میخورند.
فهیم با اشاره به نقاط ضعف فیلم تصریح کرد: این فیلم خوش ساخت است اما طبیعتاً یک فیلم عالی نیست. ما در این جشنواره فیلمهایی داشتیم که میلیارد میلیارد برایشان خرج شده است اما حتی تیپ هم نداشتنند چه برسد به شخصیت. فیلمهایی که برای هر دقیقه آن چند صد میلیون تومان هزینه شده است. ما در سینمای ایران هنوز نمیتوانیم شخصیت بسازیم حتی به صورت تیپیکال هم نداریم، طبیعتاً در این فیلم هم مشکل شخصیت پردازی را داریم. قهرمان «بی بدن» از ابتدا به لحاظ اجرایی شکست خورده است پس حتماً این فیلم هم نقدپذیر است.
«بی بدن» کاری را میکند که دستگاههای تبلیغی جمهوری اسلامی باید انجام میدادند
وی با اشاره به نقش بازپرس در فیلم اظهار کرد: ما چنین بازپرسی در قوه قضائیه نداریم از این رو شخصیت پردازی او کاملاً نقدپذیر است. این بازپرس جعلی است اما فیلمساز دوست داشته است بازپرسها اینگونه باشند. بازپرس مگر شلوار جین می پوشد؟ این بازپرسی متعلق به سینمای اروپاست اما با همه اینها باز هم میتوان گفت در مضمون فیلم، هیچ خطرسازی برای دستگاه قضائی و تبلیغی جمهوری اسلامی و امنیتی نیست بلکه به نظرم در خدمت این دستگاه هاست. این فیلمساز اتفاقاً دارد از نظر مضمونی کمک میکند و کاری میکند که این دستگاهها در طول این سالها باید انجام میدادند.
این منتقد سینما اضافه کرد: در سینمای ما فیلمسازان تعلیق بلد نیستند اما این فیلم از ابتدا تعلیق دارد و با مدل آثار معروف جهان همچون کارهای هیچکاک نزدیک است، با اینکه قصه فیلم را هم میدانیم. این نشان میدهد این گزاره که خیلیها میگویند قصه را اسپویل نکنید بی معناست چون اگر قصهای خوب تعریف شود و شما از قبل آن را بدانید باز هم داستان را دنبال میکنید. فیلمساز کاری میکند که شما تا آخر روی صندلی بنشینید.
فهیم درباره داوریهای امسال جشنواره عنوان کرد: هرچقدر داوریها به شیوه درست تری پیش رود و معتبرتر باشد جشنوارهها ارزشمندتر میشود. اعتبار جشنوارهها همواره به داوران است. اگر جشنوارههای قدرتمند جهانی را ببینید یک ماه قبل داوران را اعلام میکند چون داوران هستند که بر این اعتبار میافزایند و مخاطب را کم و زیاد میکنند.
در بخش مسابقه برای هیأت داوران موضوع و مضمون نباید مهم باشد اگر اینگونه باشد هیأت داوران یک ممیزی مجدد انجام داده است وی اضافه کرد: باید این نکته را لحاظ کرد که وقتی آثاری در جشنواره پذیرفته شد داوران باید همه آثار را مثل هم ببینند و بین فیلم «بی بدن» و مثلاً فیلم آقای افخمی تفاوتی در ممیزی قائل نشوند بلکه به جنبههای زیبایی شناسی، تأثیرگذاری و فرم توجه شود. موضوع و مضمون نباید مساله باشد؛ آن مساله وظیفه هیأت انتخاب بوده و کار خودش را انجام داده است. اگر برای داوران موضوع و مضمون مهم باشد انگار هیأت داوران یک ممیزی مجدد انجام داده است و مثلاً در نظر میگیرد که فیلم افخمی با دهه فجر متناسب است و یا حرکات ژورنالیستی او را هم در نظر میگیرد و بعد تدوین فیلم را هم نامزد میکند و در این میان فیلم «بی بدن» اساساً بی سر میشود.
این منتقد سینما درباره مخالفتها و موافقتها با داوریها در ادوار مختلف جشنواره بیان کرد: در همه سالها همه فیلمها و انتخاب شأن فراز و فرود داشته و مخالف و موافق در این زمینه بوده است ولی امسال تنها سالی است که کمتر شخصی را میتوانید پیدا کنید که مطلبی در تأیید فیلم «صبح اعدام» نوشته باشد و فیلم را دارای ویژگیهایی بداند که لایق این میزان از توجه باشد.
وی در پایان گفت: خود آقای افخمی هم از این انتخاب تعجب کرد ولی بلد است که با قاعده بازی کند و میداند در این جشنواره به نکات دیگری توجه میشود. البته این فیلم ویژگیهای خوبی هم دارد و برای این خوب است که چند تا کلیپ از آن دربیاورند و ارزش دارد اما به عنوان یک سینمایی و درام که باید الگوی تولید در سینمای ایران باشد چندان امتیازی نمیگیرد.