خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: پنجمین ماه جنگ غزه نیز رو به پایان است. مطابق آخرین آمار اعلام شده، تاکنون رژیم صهیونیستی در این جنگ مرتکب نسلکشی شده و بیش از ۲۸ هزار نفر را به شهادت رسانده و ۶۸ هزار نفر را نیز مجروح کرده است. در این نوشتار با بهرهگیری از مدل مدیریت بحران مایکل برچر، به این سوال مهم پاسخ داده خواهد شد که چرا جنگ کنونی غزه طولانیترین جنگ تاریخ ۷۶ ساله رژیم صهیونیستی شده و هنوز نشانهای مبنی بر خاتمه جنگ دیده نمیشود؟
مایکل برچر، اندیشمند کانادایی در کتاب خود با عنوان «بحران در سیاست جهان»، در تعریف بحران عنوان میکند، بحران وضعیتی است که طی آن ارزشها و منافع مهم کشورها تهدید میشود و دولتها با وقوع حالت بحرانی با اصل غافلگیری مواجه میشوند. مایکل برچر برای تعیین شدت و میزان بحران شش شاخص را تعیینکننده میداند که عبارتند از اهمیت ژئواستراتژیک، موضوع بحران، خشونت بین بازیگران، تعدد بازیگران، عدم تجانس و میزان مداخله قدرتهای بزرگ. سه شاخص موضوع بحران، عدم تجانس و میزان مداخله قدرتهای بزرگ را میتوان برای تبیین چرایی طولانی شدن جنگ غزه به کار گرفت.
۱. موضوع بحران
مایکل برچر در کتاب «بحران در سیاست جهان» عنوان میکند یکی از دلایل طولانی شدن بحرانها، موضوعی است که سبب بحران شده است. در جنگ کنونی غزه، موضوع بحران مهمترین فاکتوری است که سبب طولانی شدن جنگ شده است. عملیات طوفان الاقصی که به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی «شکست ترمیمناپذیری» را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کرد، ضربهای اساسی به «اعتبار بازدارندگی و قدرت» این رژیم بود. این رژیم برای خود اعتبار نظامی و اطلاعاتی و در کل اعتبار بازدارندگی در سطح بالا قائل بود، اما طوفان الاقصی همه این موارد را از بین برد. در همین حال، رژیم طی حدود ۵ ماه گذشته موفق نشد اسرای خود نزد حماس را آزاد کند که همین موضوع نیز اعتبار اطلاعاتی تلآویو را بیشتر زیر سوال برده است. یوآو گالانت، وزیر دفاع، از یک جنگ طولانی و سخت که هزینههای سنگین هم دارد، صحبت میکند و معتقد است که حماس به خاطر حملاتش بایستی مجازات شود، هر چند این امر ماهها و یا سالها طول بکشد. بنابراین، برداشت تلآویو این است که پایان دادن جنگ بدون از بین بردن حماس و آزادی اسرا، نهتنها سبب بازگردان اعتبار آن نمیشود بلکه حتی از روز اول جنگ نیز اعتبارش بیشتر زیر سوال میرود.
علاوه بر اعتبار از دست رفته رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم نیز اعتبار خود را در صحنه سیاسی اسرائیل از دست رفته میبیند. نتانیاهو با مجموع ۱۶ سال طولانیترین دوره نخستوزیری در فلسطین اشغالی را در اختیار دارد و طوفان الاقصی نیز در زمان نخستوزیری وی رخ داده است. دکتر شائول کیمچی، روانشناسی که برای سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) کار میکرد و در دانشگاه تلآویو نیز به تدریس مشغول است، در مطالعاتی که در زمینه جنبههای رفتاری و شخصیتی نتانیاهو از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۷ داشته است، با بررسی مصاحبهها و اظهارات، و همچنین مصاحبه با افرادی که با وی کار کردهاند، نتانیاهو را فردی که خود را برتر از دیگران میپندارد؛ خودشیفته؛ پارانویید؛ سیاستمداری با استعداد بالا معرفی میکند که برای پیشبرد اهداف خود و مهمتر از همه برای تضمین بقای سیاسی خود هر کاری انجام میدهد. این شخص اکنون شاهد از بین رفتن اعتبار خود و همچنین به خطر افتادن حیات سیاسیاش است. لذا پایان جنگ بدون از بین بردن حماس و آزادی اسرا را نمیپذیرد و با وجود اینکه تحت فشار داخلی و حتی افکار عمومی خارجی قرار دارد بر تداوم جنگ پافشاری دارد.
۲. عدم تجانس میان طرفین درگیر
یکی دیگر از مهمترین دلایل طولانی شدن جنگ غزه و ارتکاب رژیم صهیونیستی به نسلکشی در این باریکه، عدم تجانس قدرت نظامی طرفین درگیر است. قدرت نظامی رژیم صهیونیستی و حماس نهتنها برابر نیست بلکه نزدیک هم نیز نیست. رژیم صهیونیستی که مورد حمایت تسلیحاتی همهجانبه آمریکا و چند کشور اروپایی قرار دارد، به لحاظ تجهیزاتی قابل مقایسه با جنبش حماس نیست و ضمن اینکه تولیدکننده تجهیزات نظامی است دریافتکننده تجهیزات روز از سوی قدرتهای غربی بهخصوص ایالات متحده آمریکا است. حماس در جنگ کنونی ضربه بزرگی به اعتبار رژیم صهیونیستی زده است، اما هموزن نبودن طرفین در قدرت نظامی سبب شد رژیم صهیونیستی به صورت همهجانبه به بمباران غزه ادامه دهد و حتی تمایلی برای آتشبس جدید از خود نشان ندهد. جنگ غزه بیش از همه نشان داد که تقویت قدرت نظامی همچنان به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای قوی بودن و قدرت یک کشور است.
۳. میزان مداخله قدرتهای بزرگ
فاکتور مهم دیگر در طولانی شدن جنگ غزه، نوع نقشی است که قدرتهای بزرگ بهخصوص آمریکا در این جنگ ایفا میکنند. مایکل برچر در کتاب خود عنوان میکند خاتمه بحران به این موضوع بستگی دارد که قدرتهای بزرگ چه نقشی در بحران ایفا میکنند. وی همچنین به این موضوع اشاره میکند در صورتی که قدرتهای بزرگ ارادهای برای پایان دادن به بحرانها داشته باشند، احتمال موفقیت در خاتمه دادن به بحران وجود دارد.
واقعیت این است که قدرتهای بزرگ بهخصوص آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه نهتنها در جهت توقف جنگ غزه حرکت نکردهاند بلکه ادعا کردند نسلکشی رژیم صهیونیستی در باریکه غزه مصداق دفاع مشروع است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در حدود ۵ ماه اخیر ۵ بار به منطقه غرب آسیا از جمله اراضی اشغالی سفر کرده است. آمریکا و دو قدرت اروپایی هر سه قطعنامه مربوط به توقف جنگ غزه را در شورای امنیت وتو کردند. مداخله قدرتهای بزرگ در جنگ غزه صرفاً در قالب حمایت اعلامی و سیاسی نبود بلکه آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه به یک طرف جنگ علیه غزه تبدیل شدهاند. این الگوی رفتار غرب عامل مهم و اساسی برای طولانی شدن جنگ غزه است و به نظر میرسد تا زمانی که این قدرتها اراده جدی برای پایان دادن به جنگ از خود نشان ندهند، جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه نیز خاتمه پیدا نخواهد کرد.
علاوه بر قدرتهای جهانی، قدرتهای بزرگ منطقهای نیز در تداوم جنگ غزه نقش دارند. رصد رویکرد و الگوی رفتاری قدرتهای منطقهای نشان میدهد که برخی کشورهای عربی و ترکیه، تمایل ندارند که روابط تجاری خود را با اسرائیل به خطر اندازند. همچنین برخی از کشورها از جمله عربستان، امارات متحده عربی، مصر در راستای رقابتهای منطقهای بیتمایل نیستند که حماس ضعیف شود. این رفتار و رویکرد کشورهای عربی در قبال غزه در حالی است که مردم غزه هم در مذهب (اهل سنت) و هم در هویت عربی با این کشورها مشترک هستند.
نتیجه
پنجمین ماه جنگ غزه رو به اتمام است و هنوز چشماندازی برای پایان این جنگ دیده نمیشود. با بهرهگیری از مدل مایکل برچر میتوان گفت ضربه خوردن اعتبار رژیم صهیونیستی و نتانیاهو، عدم تجانس قدرت میان حماس و رژیم صهیونیستی و همچنین قرار گرفتن قدرتهای غربی در کنار رژیم صهیونیستی و انفعال قدرتهای عربی و ترکیه از مهمترین دلایل طولانی شدن جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه است.