یک شرکت برندسازی در کلمبیا اخیراً تلاش کرده با خلق تصاویر گرافیکی، خطرات استفاده از شبکه‌های اجتماعی و موبایل در حین رانندگی را به مخاطبان خود نشان دهد و باعث پرهیز از این عادت غلط شود.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: یک شرکت برندسازی در کلمبیا اخیراً تلاش کرده با خلق تصاویر گرافیکی، خطرات استفاده از شبکه‌های اجتماعی و موبایل در حین رانندگی را به مخاطبان خود نشان دهد و باعث پرهیز از این عادت غلط شود؛ طرح‌های شرکت Proximity Colombia ماشین‌های کوچک قریب به تصادفی را در محیط لوگوی اینستاگرام و واتساپ و سایر شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که کنارشان نوشته شده است: «هنگام رانندگی بازش نکن!»

اما اینکه تصاویر آنها چقدر منتج به اهداف دلخواه می‌شود نامشخص است و حتی شاید آن‌قدرها مثمرثمر نباشد؛ چرا که آثار گرافیکی گاهی حتی اگر جذاب باشند، قدرت بازدارنده لازم را ندارند و خیلی وقت‌ها به تنهایی، نجات بخش نبوده اند حتی اگر برای تماشاگران حظ بصری ساخته و خالقانشان جایزه‌ها گرفته باشند.

از توالت تا ترافیک!

زشتی‌های اعتیاد به مواد مخدر را در مستندها و داستان‌ها و فیلم‌های زیادی نشان‌مان داده‌اند و با تصویرسازی از سرنوشت تلخ گرفتارانش، آن را برایمان نفرت انگیز کردند؛ اما افیون امروز تلگرام، اینستاگرام، شبکه ایکس، تیک تاک و … است و اعتیاد به آنها، گرچه جثه انسان را نحیف نمی‌کند و سرنوشت مصرف‌کننده‌اش را به جوب و کارتن‌خوابی گره نمی‌زند، اما جان‌های بسیاری را می‌گیرد و خانه‌های زیادی خراب می‌کند.

دسترسی آسان و همیشگی به شبکه‌های اجتماعی باعث شده افراد، زمان زیادی از شبانه روزشان را برای آنها بگذارند و به اعتیادی گرفتار شوند که زمان و مکان نمی‌شناسد. پیاده روی، استخر، سینما، رستوران، سر کلاس درس، در محل کار و مهمانی‌های خانوادگی، مصرف‌کنندگان خود را وادار می‌کند تسلیمش شوند. گلاب به روی‌تان، حتی سرویس‌های بهداشتی هم از اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی در امان نمانده‌اند و اگر روزگاری فرنگی‌ها با خودشان روزنامه می‌بردند و می‌خواندند، حالا اعتیاد به تماشای شبکه‌های اجتماعی فرنگی و غیرفرنگی نمی‌شناسد، نه در مردمش نه در توالت‌هایش.

اما کشنده‌ترین نوع این اعتیاد، مصرف از این افیون حین رانندگی است. اعتیاد به گوشی باعث می‌شود اشخاص شب‌ها کمتر بخوابند و روزها پشت فرمان هر چند دقیقه یک بار موبایل را بردارند تا به‌روزرسانی‌ها را ببینند و به هر «نوتیفیکیشن» و پیامی جواب دهند، حتی اگر خطر تصادف وجود داشته باشد. باید موبایل در دستشان بماند تا متوجه شوند همین حالا کجای دنیا یک حیوان از قفسش فرار کرده یا کدام زوج هنری در کدام قاره دوباره به هم برگشته‌اند یا هر خبر نامرتبط و بی‌اهمیت دیگری!

اتصال مدام به اینترنت و شبکه‌ها و اعلان‌هایش تمرکز افراد را کم می‌کند، اما راننده‌ها حتی در اتوبان‌های پر رفت و آمد یا میانه ازدحام و ترافیک‌های سنگین از خودروها، دست از چک کردن پیام‌ها و ویدئوها و لایک‌ها برنمی‌دارند. بنابراین معتادان شبکه‌های اجتماعی نه تنها افسرده، مضطرب و کم‌تحرک می‌شوند؛ بلکه اگر یک مصرف‌کننده در حال رانندگی باشند در معرض خطر تصادفات و خسارت‌های مالی و جانی فراوانی قرار دارند.

اعتیاد به افیون مجازی را جدی گرفته‌اند

همه کشورها قوانین و جریمه‌هایی برای ممنوعیت استفاده از تلفن‌های همراه، در هنگام رانندگی دارند اما باز هم بی توجهی‌ها ادامه دارد. سازمان بهداشت جهانی (WHO) گفته استفاده از تلفن همراه، احتمال بروز حوادث رانندگی را ۴ برابر بیشتر می‌کند و استرالیا اعلام کرده ۹ درصد تصادفات منجر به مرگ بابت حواس پرتی راننده‌ها و استفاده آنها از موبایل بوده است.

این موضوع اما در بعضی کشورها خیلی جدی‌تر گرفته شده و در کنار کار فرهنگی، مقررات‌های سفت و سختی برای بازدارندگی از گسترش این اعتیاد تنظیم شده است. پژوهشگران ژاپن بعد از مطالعاتی فهمیدند عابران پیاده، هنگام خیره شدن به صفحه گوشی ۹۵ درصد توجهشان به پیرامون خود را از دست می‌دهند و خطرات متعددی ممکن است آنها را در خیابان تهدید کند؛ باور کنید یا نکنید مسؤولان این کشور استفاده از موبایل برای عابران پیاده را هم ممنوع کردند!

نمونه این ممنوعیت در «یاماتو» اتفاق افتاد. این قانون جدید در این شهر روی تابلوهای بزرگی نوشته شد و به شهروندان یادآوری می‌کرد: «استفاده از تلفن همراه در تمام مسیرهای پیاده روی اطراف جاده‌های عمومی، میدان‌ها و پارک‌های محلی ممنوع است.» حالا در بسیاری از خیابان‌های اصلی ژاپن تابلوهایی با علامتگذاری مخصوص نصب شده؛ تابلوهایی با رنگ سبز و قرمز که پیاده‌روها را دو قسمت کرده، قسمتی برای افرادی که می‌خواهند حین راه رفتن در تلفن همراه خود بچرخند و قسمت دیگر برای کسانی که می‌خواهند هنگام پیاده روی تلفن در دست نداشته باشند.

اگر گمان می‌کنید شهروندان به این تصمیم و قانون معترض شده‌اند، اشتباه می‌کنید! جالب است بدانید شهروندان در یاماتو ژاپن از این قانون جدید استقبال کرده‌اند و حالا مقامات ژاپن گفته‌اند ممکن است اجرای این طرح برای شهرهای دیگر هم در دستور کار قرار بگیرد. ژاپنی‌ها می‌گویند این طرح باعث شده با خیال راحت در خیابان‌ها حرکت کنیم و از محیطمان لذت ببریم چون قبلاً در خیابان‌های ژاپن افراد زیادی با سر خمیده در گوشی مشغول پیاده روی بودند و خیلی وقت‌ها زمان گذر از خیابان توجهی به علائم رانندگی نداشتند.

ما؛ کارمندان تمام وقت شبکه‌های اجتماعی

تحقیقات مدت‌هاست رابطه مثبت و معناداری بین تعداد صاحبان تلفن همراه و تلفات تصادفات نشان داده و می‌گوید با افزایش شمار مشترکان تلفن همراه میزان تلفات تصادفات بالا رفته است. در ایران روزانه بیش از ۴۰ نفر بر اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست می‌دهند. «احسان مؤمنی» معاون آموزش و فرهنگ ترافیک پلیس راهور تهران درباره این موضوع می‌گوید: «عمده‌ترین تخلفی که حواس رانندگان را پرت می‌کند، استفاده از تلفن همراه حین رانندگی است و ۵۰ درصد از تصادفات به دلیل توجه نداشتن رانندگان به جلو است.» این آمار در استان‌های مختلف کشور متغیر است ولی در اغلب موارد علت اصلی «بروز سانحه»، استفاده از تلفن همراه بوده است؛ البته آنچه در اثر کیفیت و امنیت پایین خودرو یا جاده‌ها بر سر خلق خدا می‌آید، نقل دیگر و حرف دیگری است.

با این حال این اعتیاد جدید، به عاملی مهم در تصادفات رانندگی تبدیل شده اما متأسفانه هنوز هم خیلی از دولت‌ها و طبعاً بسیاری از مردم آن را جدی نمی‌گیرند. گرچه برخی تلاش دارند با فرهنگ‌سازی در این زمینه و ایجاد آگاهی کاری کنند تا نگذارند اوضاع از این بدتر شود اما به نظر می‌رسد هشدارها و نمادهای گرافیکی و فرهنگ‌سازی‌های تکه پاره نتوانسته‌اند ناجی باشند و این عادت مخرب را از سر مردم بیندازند. زن و مرد در همه حال احساس درونی و ناخودآگاهی برای رفتن به سراغ موبایل خود حس می‌کنیم؛ یک جور عذاب وجدان یا احساس وظیفه ناتمام و دائمی، از لحظه بیدار شدن تا قبل از خوابیدن، برای حضور در شبکه‌های اجتماعی!

شاید به ما بر بخورد؛ اما...

تبدیل شدن استفاده از شبکه‌های مجازی به یک عادت مخرب و سبک زندگی در عصر جدید دلایل متعددی دارد. شاید به من و شما بر بخورد اما «نوربرت الیاس» جامعه‌شناس آلمانی-بریتانیایی یکی از دلایل نرخ بالای تصادف در کشورهای جهان سوم را سطح تمدنیِ پایینِ این کشورها دانسته و می‌گوید: «بالا بودن سطح تمدن افراد، قدرت به تأخیر انداختن امیال را در آنها بالاتر می‌برد.»

این کارشناس گرچه حرف گزنده‌ای می‌زند اما آنچه می‌گوید غیرمنطقی به نظر نمی‌رسد: «مثلا یک فرد متمدن میل دارد تلفن خود را جواب بدهد و با نزدیکانش صحبت کند، اما به خاطر رانندگی کردن از خیر آن می‌گذرد و میلش را عقب می‌اندازد تا رانندگی‌اش به بهای جان خودش یا دیگران تمام نشود. یا گاهی فرد متمدن میل دارد سبقت بگیرد ولی چون سبقت گرفتن ممنوع است، میلش را عقب می‌اندازد و در آن لحظه پا روی خواسته‌اش می‌گذارد.»

این جامعه‌شناس، کشورهای جهان سوم را دچار کمبود توانایی در پا گذاشتن روی امیال خود می‌داند و معتقد است همین ویژگی هم علت شمار تصادفات رانندگی در این کشورها را افزایش داده است.

کار از طرح گرافیکی گذشته است

همانطور که گفته شد شدت وابستگی به شبکه‌های اجتماعی به نقطه‌ای رسیده که شاید دیگر برای اکتفا کردن به طرح‌های گرافیکی و فرهنگ‌سازی دیر شده باشد. استفاده مداوم از تلفن همراه در هویت انسان مدرن نقش بسته و او را بدون آنکه بداند احاطه کرده است. روشن است که ابر کمپانی‌های جهانی و شرکت‌های چندملیتی که پشت این شبکه‌های اجتماعی هستند، از این اعتیاد خاموش منفعتی به جیب می‌زنند که در تصور کسی نمی‌گنجد و این سود تولید ناخالص کشورهای آنها را افزایش می‌دهد.

اما تنها بازنده این بازی مصرف‌کنندگانی هستند که در اثر این اعتیاد از زندگی اجتماعی و روابط خانوادگی خود باز می‌مانند، کیفیت تحصیل و مهارت‌های آنها دچار چالش می‌شود، از ورزش و فعالیت‌های سالم فاصله می‌گیرند و در حوادث رانندگی، جان و مال خود را به خطر می‌اندازند. مصرف‌کنندگانی که گرافیک و پیام اخلاقی نمی‌تواند آن طور که باید و شاید نجات‌شان دهد و افیون مجازی را از سر آنها بیندازد. به نظر می‌رسد یک بازدارندگی جدی می‌تواند انسان را از این هبوط دسته‌جمعی دور کند.

با همه اینها در برخی کشورها، حداقل کارهای نمادین و فرهنگ‌سازی این چنینی، تلاش‌هایی برای آن است که از میزان آسیب‌های فضای مجازی کاسته شود، اما سوال دقیق این است که دستگاه‌های فرهنگی، سیاست‌گذاری و نظارتی کشورمان، آیا غیر از «فیلترینگ» راهکاری دیگری برای برای این چالش در دست دارند؟ یا بهتر است در پایان این سوال را بپرسیم؛ آیا افزایش روزافزون آمار جان‌باختگان در سوانح رانندگی، افزایش روزافزون طلاق‌های عاطفی و ثبتی، افزایش روزافزون تزلزل کیفیت آموزشی ما را به فکر این انداخته که با چالشی به نام «افیون مجازی» مواجه هستیم؟