به گزارش خبرنگار مهر، عصر چهارشنبه ۲ اسفندماه تریبون «صدای جمهور» به همت دانشجویان دانشگاه تهران در میدان تجریش برگزار شد. این تریبون جهت شنیدهشدن صدای مردم برای ارایه نظراتشان درباره موضوع مشارکت در انتخابات پیشرو دایر شده بود.
دست اندرکاران برگزاری «صدای جمهور» درطول هفته گذشته در نقاط دیگری از تهران هم اقدام به برگزاری این تریبون کرده بودند که با استقبال خوب مردم مواجه شدند.
در تریبون امروز که در چند قدمی بازار سنتی تجریش و از ساعت ۱۶:۳۰ شروع شد اقشار مختلف مردم به ارائه نظراتشان پرداختند اما قشر دانشجو نقش پُر رنگتری داشت.
از اولین نفراتی که پشت تریبون حاضر شد، دختر نوازنده منتقد قانون حجاب و گلایهمند نسبت به بیتوجهی به حقوق زنان بود.
پسر دانشجویی در پاسخ به این دختر نوازنده، از اخلاقی و اجتماعی بودن حجاب و نیز ضرورت پایبندی به اخلاق صحبت کرد و گفت: «در انتخابات شرکت میکنم چون شرکت در انتخابات رابطه مستقیم با امنیت کشور دارد».
جوان حدوداً ۳۰ ساله ای با کاپشن آبی میکروفن به دست میگیرد و صحبتش را اینگونه آغاز میکند: «پول ما بسیار بی ارزش است خودروسازی ما شرایط بدی دارد. چرا پراید باید ۳۰۰ میلیون باشد و
منِ جوان همین ماشین بیکیفیت را هم به سختی بتوانم بخرم. درآمدها کفاف خرجها را نمیدهد. اگر وضع اقتصادی درست شود چرا مردم رای ندهند؟ لیاقت مردم ما خیلی بیشتر از اینها است».
در میان جمعیت اما برخی تمایلی به رفتن پشت تریبون نداشتند و تبادل نظرهایی دو یا چند نفره در حاشیه این برنامه شکل میگرفت.
برخی صحبتها نشان میدهند که مردم به حد زیادی، شرایط کشور را به خوبی زیر نظر دارند.
پیرمردی عصا به دست به آرامی جلو میآید و میگوید: «نمایندگان وعدههای پوچ ندهند. ما دیگر از وعدههای عملی نشده خسته شدیم».
خانمی حدوداً ۴۰ ساله پشت تریبون میرود و اظهار میکند که مردم نسبت به عملکرد مسوولان بی اعتماد شدهاند و لازمه شرکت در انتخابات، اصلاح عملکرد مسوولان است. اما در ادامه خطاب به برگزارکنندگان گفت که واکنش دانشجویان برگزارکننده را در پی داشت؛ این خانم با متهمکردن دانشجویان برای گرفتن بودجه جهت برگزاری این تریبون مردمی مدعی شد: «نیتتان از این تریبون درست نیست… شما فقط موقع انتخابات یاد مردم میافتید».
بسیاری از دانشجویانی که بعد از این خانم پشت تریبون حاضر شدند، به صحبتش واکنش نشان دادند. از جمله آنها جوان دانشجوی مهندسی بود که گفت: «کسی که پشت تریبون گفت ما بودجه گرفتیم برای این تریبون. ما دانشجوهای رتبههای برتر کشوریم. راحتترین کار برای ما مهاجرت است. نمیتوان به من گفت فقط موقع انتخابات پیدایم میشود. من در هفت تپه، حاشیه های شهر، اردوهای جهادی و...حضور داشته و دارم. من اگر اینجا هستم از درس و کلاسم زدهام».
سپس دانشجوی شیرازی از سختیهای زندگی دانشجویی میگوید و گلایه از سخنان کسی دارد که این جمع را بی دغدغه دانست. او میگوید: «ما در اردوهای جهادی با وضعیت سخت مردم نقاط مختلف کشور آشناییم. با انتخاباتی مواجهیم که برای نهادی تاثیرگذار نماینده انتخاب میشود. این نماینده قدرت دارد؛ ما باید رای بدهیم تا مطالبهگر باشیم و بتوانیم این قدرت را مهار کنیم».
دانشجوی یاسوجی که تازه از راه رسیده، میکروفن به دست میگیرد و مدعی میشود: «چرا سالها در تمامی ادوار انتخابات تغییری ایجاد نشده است؛ نتیجه میگیریم که رای دادن بیفایده است».
در پاسخ به پسر یاسوجی، دانشجویی دیگر پشت تریبون میرود و خطاب به وی میگوید: «به شما حق میدهم. پیشرفتهای علمی اعم از هستهای، نانو و… زیاد بوده اما برای مردم ملموس نیست و مردم از این جهت حق دارند. اما باید ساختارها تغییر کند و ما مطالبهگر باشیم؛ رای دادن راه رشد سیاسی کشور است. اگر من رای ندهم مگر برای آن کسی که میخواهد به هر قیمت وارد مجلس شود فرقی میکند؟ اگر رای ندهیم به نفع آدم منفعتطلبی میشود که میخواهد وارد مجلس شود».
مردی در حالی که دختر بچه ای در آغوش دارد در مقابل جمعیت حاضر میشود و از کوچکشدن سفره مردم شکایت میکند و رای دادن را در این شرایط کار غلطی میداند.
دختر جوان دانشجو پشت تریبون میرود و میگوید: «رای ندادن روش درستی برای اعتراض نیست چون باید ببینیم وقتی میگوییم رای نمیدهم، چه کسانی ما را تشویق میکنند و از رای دادن ما چه کسانی ناراحت میشوند. این موضوع خودش نشانگر خیلی چیزها است»