به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب شامل سه قصه "مردی که قلبش از سنگ بود"، "عقب نشینی در باتلاق" و "گنجشک فقیر" است که شاملو در دو سالی که به عنوان مشاور فرهنگی سفارت مجارستان با شعرا، نویسندگان و هنرمندان مجاری آشنا شد ( 1332) آنها را ترجمه کرد.
در بخشی از داستان "مردی که قلبش از سنگ بود" از فصل اول رمان "پسران مردی که قلبش از سنگ بود" است می خوانیم: و مردی بدان اقتدار - مردی که قلبش از سنگ بود - همچنان که نسبت به این حکمفرمای پراقتدارتر از خویش، احساس اطاعت می کرد، به رضا و رغبت دیدگان خود را برهم نهاد، لبان خود را برهم فشرد و تامل نکرد تا به سان دیگر محکومین به مرگ، برای مردن به کمک بشتابند. و مغرور و بی مقاومت ناپذیر خود را به زندانبان بزرگ واگذاشت. زن همین که پایان آخرین لحظات را دریافت، کنار میز زانو زد. دو دستش را روی میز بر توماری که نوشته بود نهاد و زیر لب به دعا درآمد...
شاملو در ترجمه این کتاب - همراه با "طلا در لجن" که جزو نخستین آثار ترجمه ای او به شمار می آیند - برای نخستین بار نامش را از"الف - صبح" به "بامداد" تغییر داد.
شاملو در مقدمه کتاب درباره موریو کایی نوشته است: امسال (1954) پنجاه سال تمام از مرگ "یوکایی" بزرگترین نویسنده رمانتیک مجارستانی می گذرد. اعتباری که او توانست در خارج از کشور خود کسب کند، بدون شک منوط به تصور قوی و شیوه استثنایی دادستان سرایی اوست. و او تنها به همین وسیله توانست قید ناشناس ماندنی را که مهجور بودن زبان مستقل مجارستانی بر او تحمیل می کرد، بشکند... از مشخصات شیوه یوکایی یکی این است که آدمهای آثارش در آخرین حالات ظهور می کنند یا انسانهایی به تمام معنی پاک و کامل هستند و یا تا آنجا که امکان داشته باشد، دنی و وازده...
"آنجا که پول، پادشاه نیست"، "مرد طلا"، "پسران مردی که قلبش از سنگ بود" و "صحنه های نبرد" از آثار یوکایی هستند. کتاب در 3300 نسخه، 66 صفحه و با قیمت 1500 تومان از سوی نشر ثالث روانه بازار کتاب شده است.