به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه گفتگوهایی که نادیا مفتونی استاد الهیات دانشگاه تهران با اندیشمندان شاخص جهان برگزار میکند، بیست و سومین گفتگو از این سلسله گفتگوها با پروفسور میریام کوک پژوهشگر، مؤلف و چهره دانشگاهی آمریکایی صورت گرفت.
میریام کوک که نام خود در انگلیسی را با حروف کوچک مینویسد پژوهشگر، مؤلف و چهره دانشگاهی آمریکایی است که در زمینه مطالعات خاورمیانه و جهان عرب آثار متعددی را منتشر کرده است. وی تحصیلکرده یکی از دانشگاههای معروف بریتانیا و از سردبیران مجله مطالعات زنان خاورمیانه است که بیشتر آثارش متمرکز بر ادبیات مدرن عرب و ارزیابی تحلیلی نقش زنان در عرصههای عمومی است. میریام کوک در سال ۱۹۸۰ دکترای خود را از کالج سنت آنتونی آکسفورد دریافت کرد.
کوک در ابتدای این سخنرانی گفت: افتخار بزرگی است که با شما باشم و از دعوت شما سپاسگزارم. کار من در طول این سالها بیشتر در حوزه زنان در جوامع عرب متمرکز بوده اما در برخی کارهایم به فراتر از دنیای عرب نگاه کردم و همیشه علاقه زیادی به تصوف و نیز ادبیات عرب داشتم. مسیر دانشگاهی من در دوره دکتریام در آکسفورد و با رساله دکتریام آغاز شد. در آکسفورد شاگرد مصطفی بدوی بودم و ایشان به من گفت حتماً باید آثار یحیی حقی را بخوانی. یحیی حقی را طلاکار زبان میدانند و ادبیات بسیار زیبایی دارد. اعراب شیفته کسانی هستند که خیلی خوب مینویسند.
وی در ادامه افزود: در برههای از زندگیام به عنوان خبرنگار آزاد کار کردم و در سال ۱۹۷۹ به عنوان خبرنگار به بیروت اعزام شدم تا درباره وضعیت زنان لبنانی بنویسم. آن زمان در دنیای عرب فقط نویسندگان مرد را میشناختم اما در لبنان متوجه شدم زنان نویسنده قابل توجهی هم در عالم عرب حضور دارند. لبنان درگیر جنگ داخلی بود و نویسندگان زن لبنانی با قلم خود داشتند علیه یک تابو به مبارزه میپرداختند و آن تابو این بود که اگر زن هستی جنگ را نمیفهمی. در دهه ۸۰ میلادی، جنگ، امر مردانه بود. فرزند به دنیا آوردن مختص زنان بود و جنگ مختص مردان. طبق آن منطق همانگونه که تجربه فرزند به دنیا آوردن برای مرد ناممکن است تجربه جنگ برای زن ناممکن است و اگر آن را تجربه نکرده باشی نمیتوانی دربارهاش بنویسی. من پنجاه زن لبنانی را پیدا کردم که روایتهای متفاوتی از جنگ داشتند که بر بعد خشونتبار آن تمرکز داشت در حالی که روایتهای مردانه به توجیه یکی از اطراف جنگ میپرداخت.سال ۱۹۸۲ با هجوم رژیم صهیونیستی ما از لبنان خارج شدیم.
سپس به بروس لارنس در یمن ملحق شدم. آن زمان بروس هنوز همسرم نبود. ما تلاش کردیم که به عربستان سعودی برویم، سال ۱۹۸۳ ازدواجمان محقق شد و به چند کشور که در آنجا تدریس میکردیم سفر کردیم. نخستین تجربهام در عربستان سعودی در دوره ماه عسل بود. در شب اولی که به جده رسیدیم در یک محفل، یک خانم خبرنگار به من گفت که باید به ریاض بیایی و با خبرنگاران آنجا صحبت کنی. من هم این کار را کردم. هنگامی که با آن خبرنگاران زن در ریاض صحبت میکردم به من گفتند ما «صحافیات» نیستیم بلکه «محررات» هستیم. صحافی در عربی یعنی خبرنگار و محرر دو معنی دارد، یکی سردبیر و دیگری آزادیبخش. یعنی هدف آنها در ۱۹۸۳ در شرایطی که برای یک روزنامه در ساختمانی جدا از مردان کار میکردند آزادیبخشی به زنان و این یک تجربهای فوقالعاده بود.
بعد از یازده سپتامبر زنان زیادی از میان مسلمانان آمریکا که پیشتر حجاب نداشتند حجاب به سر کردند تا مشخصاً مسلمان بودن خود را نشان دهند. میریام کوک در ادامه به بخشی از پژوهش خود درباره زنان و مساله حجاب اشاره کرد و گفت: در سال ۲۰۲۰ مقالهای نوشتم به عنوان کنشگری حجابی. این امر در آمریکا بسیار نمود پیدا کرد. بعد از یازده سپتامبر زنان زیادی از میان مسلمانان آمریکا که پیشتر حجاب نداشتند حجاب به سر کردند تا مشخصاً مسلمان بودن خود را نشان دهند. من به شخصه دوستان مسلمان زیادی داشتم که در چنان برههای که به مسلمانان در خیابانهای آمریکا تعرض میشد ترجیح میدادند مسلمان بودنشان مشهود نباشد، اما این زنان برخلاف آنان چنین تصمیمی گرفتند. این اتفاق را در نوع دیگری در کویت دیدم. هنگامی که مهمان لیلا العثمان نویسنده کویتی بودم یکی از دخترانش با حجاب حضور یافت. لیلا به من گفت من تمام عمرم را علیه این مسالهها مبارزه کردم و حالا او حجاب به سر کرده است و بحث شدیدی سر میز ناهار در گرفت! پس این حرکت هم در میان برخی زنان جوان مسلمان بوده که حجاب را انتخاب کنند. چنین حرکتی در ترکیه خیلی با زرق و برق همراه است و نوعی مُدگرایی در آن دیده میشود، همچنین در اندونزی که شش ماه تجربه زندگی در آن داشتهام.
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به رمان جدیدش که به موضوع فلسطین میپردازد گفت: به اعتقاد من رویدادهای هفتم اکتبر و پس از آن نشان میدهد که این منازعه چقدر زیانبار شده است. باید بگویم که بسیار منتقد اسرائیل هستم. هم پدر و هم مادر من ضد صهیونیسم بودند. جامعه فلسطین جامعهای بسیار غنی بوده که ادیان ابراهیمی را در خود جای داده بود و مردم با یکدیگر زندگی میکردند. برخی از همدیگر خوششان نمیآمده اما من هم در جایی که زندگی میکنم شاید از همه همسایههایم خوشم نیاید! آنچه که من در رمان جدیدم تلاش دارم که نشان دهم این است که این همزیستی در تاریخ فلسطین چقدر غنی بوده و تلاش دارم که به دوران وجود اسرائیل فکر نکنم چون تا رژیم صهیونیستی مطرح میشود یک دستورالعمل سیاسی به میان میآید که یا باید له یا علیه آن موضع بگیری. به گمانم این رمان دچار مشکل خواهد شد اما این یک وظیفه برای همه ما افرادی است که عمیقاً به این بخش از دنیا اهمیت میدهیم. هدف من در این رمان فراتر از ملامت کردن بالفور یا ترومن یا ملامت کردن اعراب است.
او درباره رویدادهای اخیر فلسطین گفت: آنچه اکنون شاهدش هستیم یک نسلکشی است و این موضوع عمیقاً دهشتناک است مگر اینکه قلب نداشته باشید. نمیتوانید نسبت به وضعیت زنان و کودکان و همچنین مردان فلسطینی بیتفاوت باشید، شهروندانی که مورد حمله قرار میگیرند و حملهکنندگان از مصونیت و چه بسا از جایزه و تشویق از جانب ایالات متحده آمریکا برخوردارند.
میریام کوک در پایان اشاره کرد: فوقالعادهترین سفری که در دوران جهانگردیام به شیوه کولیها داشتم پس از فارغالتحصیلی از ادینبرو بود. من به صورت زمینی و با سوار شدن رایگان در ماشینها مسیرم را به سمت هند طی کردم. سال ۱۹۷۰ در این مسیر به تهران رفتم و با تعدادی دانشجو دوست شدم و دانشجویان زیادی بسیار بسیار از محمدرضا شاه پهلوی عصبانی بودند. در مسیر برگشتم از هند هم از جنوب ایران گذر کردم و از خرمشهر گذشتم.