به گزارش خبرنگار مهر، عکاسان آن دسته از ثبتکنندگان تاریخ هستند که با نگاهی متفاوتتر از مردمان عادی سوژهها را مییابند با استفاده از لنز دوربین آن را ثبت میکنند.
بارها و بارها شاهد بودهایم که یک فریم عکس داستانی تلخ و یا شیرین را روایت میکند، تاریخ نشان داده که یک فریم عکس باعث باعث پایان دادن به یک جنگ شده و از سویی نیز عکسهایی بودهاند که جنگ به پا کردهاند.
رفته رفته و با توسعه تکنولوژی و شبکههای اجتماعی و تنوع اطلاعات در دسترس همگان، جایگاه عکس قدرت گرفته میتوان گفت یک عکاس به راحتی میتواند یک موضوع را رد و یا تائید کند.
بر این اساس به منظور آشنایی با چالشهای حرفه عکاسی و به اشتراک گذاشتن تجربیات عکاسان حرفهای گفتوگویی را با مهران حاجی خدابخشی برگزیده و داور جشنوارههای ملی عکاسی، کارآفرین برتر کشور و دارای نشان AFIAP داشتهایم که متن آن را در ادامه میخوانید…
*عکاسی را از چه زمانی آغاز کردید؟
من متولد ۱۳۶۷ در اصفهان هستم و از سن ۲۳ سالگی یعنی از سال ۱۳۹۰ مشغول عکاسی شدم، اوایل عکاسی من محدود به عکاسی مستند و خیابانی بود و بعد از تجربههای زیاد و موفقیتهای متعدد، در نمایشگاههای گروهی و انفرادی حضور یافته و در ادامه به سمت عکاسی طبیعت و پرتره رفتم.
*امروز به کرات شاهد دوربین به دست بودن جوانان در سطح شهرها و روستاها هستیم، چطور میتوان عکاسان حرفهای را از عکاسان آماتور تمایز داد؟
بله امروزه با توجه به سهولت دسترسی به دوربینهای عکاسی بین عموم مردم، افراد زیادی اقدام به عکاسی میکنند اما نقطه عطف و تمایز عکاس حرفهای نسبت به دیگران به نظرم دید عکاس به سوژهها و همان جهان بینی اوست، در کنار استفاده از موارد فنی که بخش غیرقابل انکار عکاسی حرفهای است. از سویی باید توجه داشت که یک عکاس حرفهای به سوژههایی توجه میکند و ساعتها برای آن وقت میگذارد که افراد عادی به راحتی از کنار آن عبور میکنند. از سویی نیز باید توجه داشت که چنانچه دو عکاس حرفهای در کنار هم یک سوژه را عکاسی کنند هرگز این دو عکاس یک عکس شبیه به هم نخواهند گرفت و این به دلیل تفاوت دیدگاه و تجربه زیسته آنها است. همان طور که زمانی که من برای عکاسی طبیعت با دوستانم به کویر رفته بودیم در حالی که همه مشغول عکاسی از فرم تپههای شنی بودند درختچههای خشک کویر توجه من را جلب کرد و من سرگرم عکاسی از این درختچهها شدم و عکس ثبت شده مدتها در صفحه اول سایت عکاسی بود و در چندین جشنواره برنده جایزه از جمله مدال طلا شد.
*یک عکاس چگونه میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند؟
به یاد دارم اوایل کار عکاسیام و حین پرسه زدن در خیابانها از زبالهها عکاسی کردم عکسهایی که بعد از کنار هم گذاشتن تبدیل به مجموعهای شد که در یک نمایشگاه به نمایش درآمد. همین سوژه کم اهمیت موضوع مهمی را در ذهن مخاطب خاطرنشان میکرد؛ تضاد در جامعه را در یک عکس میدیدیم، فردی یک صندلی قابل استفاده را دور انداخته و در عکسی دیگر وسیلهای تا مرز نابودی پیش رفته بود اما باز هم صاحبش به سختی از آن دل کنده بود و آن را دور از محل اصلی زبالهها قرار داده بود.
رفته رفته ذهنم درگیر تضادها شد و تصمیم گرفتم در قالب گالریهای مختلف این تضاد را به مخاطب خودم ارائه کنم تا شاید فصل مشترکی از رابطه میان ما برقرار شود.
*عکاسان حرفهای با چه چالشهایی رو به رو هستند؟
باید توجه داشت انجام هر فعالیتی و به ویژه هنر برای موفقیت نیاز به گذران سختی زیادی است، مشکلاتی پیش روی شما قرار خواهد گرفت، عکاسی هم از این مستثنا نیست. یکی از مهمترین مشکلات، تجهیزات عکاسی است که متأسفانه تجهیزات مورد نیاز برای یک عکاس حرفهای نیازمند هزینه زیادی است. یک عکاس باید بتواند در کنار لذت بردن از عکاسی به فکر تأمین هزینههای تجهیزات نیز باشد.
از دیگر مشکلات که میتوان به آن اشاره کرد که بیشتر هم در حوزه عکاسی مستند با آن مواجه میشویم برخورد دیگران با عکاسها است. گاهی شما جایی برای عکاسی حضور پیدا میکنید و افراد حاضر با شما به خوبی رفتار میکنند اما همیشه همه چیز خوب پیش نمیرود و گاهی باید بیخیال عکاسی بشوید و مکان را ترک کنید.
*هدف شما در ادامه راه عکاسی چیست؟
قطعاً هر انسانی از دنبال کردن علایق خود دنبال هدفی است، من هم عکاسی را دوست دارم و علاقمند به چاپ کتابهای عکس نوشته هستم، کتابهایی که بتوانم حس خودم را لحظه عکاسی با مخاطب شریک کنم. همچنین چون مشکلات زیادی را برای تهیه تجهیزات پشت سر گذاشتهام و هم اکنون هم در زمینه فروش تجهیزات عکاسی فعالیت دارم دوست دارم بتوانم فروشگاه خودم را فارغ از مرزها گسترش بدهم تا تهیه تجهیزات و دوربین دغدغه هیچ عکاسی نباشد و هر عکاس بتواند با ذهن باز عکاسی کند. همچنین من در بیش از ۲۰ جشنواره عکاسی شرکت کردهام و دارای حدود ۵۰ عکس پذیرفته شده و برنده چندین مدال و دیپلم و ربان افتخار هستم همینطور در ۸ جشنواره به عنوان داور حضور داشتهام.