به گزارش خبرنگار مهر بحث و جدل سر افزایش حداقل حقوق کارگران بالا گرفته و دولت میگوید افزایش حقوق باعث افزایش تورم میشود. درحالی که وضع معیشت کارگران سختتر و قدرت خرید آنها روز به روز کاهش پیدا میکند. علی نصیری اقدم، استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادعای دولت درباره افزایش حداقل حقوق را در برنامه پایش ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ بررسی کرد.
مثل هرساله در آستانه عید بحث افزایش دستمزد، داغ است. برخی معتقدند دستمزد به میزان تورم باید افزایش پیدا کند؛ و برخی دیگر میگویند افزایش دستمزد، باعث افزایش تورم میشود. کارگران خواهان افزایش دستمزد متناسب با تورم و هزینههای معیشت هستند، کارفرمایان از افزایش ناگهانی و سنگین حقوقها ابراز نگرانی میکنند و دولت میخواهد افزایش حقوق را متناسب با سیاستهای تورمی خودش اعلام کند. فعالان کارگری معتقدند باتوجه به اینکه مجلس حداقل دستمزد را ۱۰ میلیون تومان اعلام کرده است، نباید حقوق کارگران کمتر از این باشد. هنوز دستمزد کارگری مشخص نیست و دعوا بر سر تعیین حداقل حقوق ادامه دارد.
به روال هر یکشنبه و سه شنبه برنامه پایش به یکی از موضوعات اقتصادی و معیشتی مردم میپردازد. مهمان این برنامه پایش علی نصیری اقدم، استاد دانشگاه علامه طباطبایی است. وی در پاسخ به این سوال که آیا در سالی که گذشت دستمزد کارگران به اندازه تورم افزایش پیدا کرده است، پاسخ میدهد: «در سال ۱۴۰۱ این اتفاق افتاد و حداقل دستمزد ۵۷% افزایش پیدا کرد و این درصد از تورم آن سال بالاتر بوده است.»
وی در ادامه که این افزایش موجب تورم بیشتر شده است یا خیر، توضیح میدهد: «روایتهایی است، مثلاً وزیر کار فعلی چنین انتقادی دارد ولی من نمیدانم این انتقاد را براساس چه شواهدی میکند، درصورتیکه مطالعات این را نشان نمیدهد. افزایش حداقل دستمزد، نه تنها باعث افزایش سطح عمومی قیمتها نشده است، چون عامل ایجاد تورم چیز دیگری است؛ بلکه منجر به افزایش اشتغال هم شدهاست؛ چون شما وقتی دستمزد را افزایش میدهید انگیزه کار هم افزایش پیدا میکند و کارفرما هم انگیزه پیدا میکند نیروی بهتری را داشته باشد.» در ادامه نصیری اقدم به این موضوع اشاره میکند که تورم در سال ۱۴۰۱ ربطی به افزایش دستمزد نداشت و بخاطر ارز ۴,۲۰۰ تومان بود.
تبعات عدم افزایش دستمزد کارگران
نصیری اقدم در پاسخ به این سوال که عدم افزایش دستمزد کارگران جز اینکه باعث کاهش قدرت خرید کارگران شده است (در سال جاری قدرت خرید کارگران ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است) دیگر چه هزینههایی برای اقتصاد ما دارد، میگوید: «سوال خوبیست، هزینههای فوقالعاده قابل توجهی را ایجاد میکند: ۱- نابرابری را در اقتصاد عمیق میشود، سهمبری نیروی کار از تولید کاهش پیدا میکند. مطالعاتی انجام شده است که نشان میدهد نه صرفاً در ۶ یا ۷ سال گذشته، بلکه درطی سالها این سهمبری کاهش پیدا کرده است. این پدیدهای را ایجاد میکند به اسم مالی شدن، یعنی صاحبان سرمایه روز به روز ثروتمندتر میشوند و افرادی صاحب نیروی کار هستند فقیرتر میشوند. ۲- این عامل باعث مهاجرت میشود. نیروی کار از بنگاه خارج شود و کسی که سالها از محل درآمدهای نفتی سرمایهگذاری کردید تا بالغ شود را از دست میدهید. ۳- بهرهوری نیروی کار کاهش میکند. ۴- تبعات اجتماعی فوقالعاده عجیب و غریبی دارد و جامعه واکنش نشان میدهد.» همه اینها باعث میشود دولت با انسداد سیاستی مواجه شود و هرکاری را که بخواهد انجام دهد با مقاومتی از سمت مردم مواجه میشود.
وی ادامه میدهد: «حدود %۲۷ قشر کارگری حداقل بگیر هستند و حدود ۵۰% دیگر تا ۲ برابر حداقل دستمزد را میگیرند، آیا این با مشاهدات ما سازگار است؟ خیر، حتماً شغل دوم دارند یا درآمدی غیر از این محل. بنگاهها در پرداخت بیمه و مالیات حداقل دستمزد درنظر میگیرند؛ همه اینها باعث میشود دولت با یک کسری بودجه بزرگ مواجه شود.»
نصیری اقدم عدم تأثیر افزایش دستمزدها در تورم را تحلیل میکند: «دستمزدها در حاشیه سود بنگاه، سهم دارند؛ وقتی شما دستمزد را بالا میبرید، حاشیه سود بنگاه کاهش پیدا میکند؛ اینجا یا باید قدرت قیمت گذاری داشته باشد یا با حاشیه سود کمتری ادامه دهد؛ به این معنی که سودآوری و قدرت سرمایهگذاریاش کم میشود و دستمزدهایی که میتواند پرداخت کند کاهش مییابد. اما این برای یک بنگاه بود، وقتی همه بنگاهها افزایش دستمزد داشته باشند به این معنی است که قدرت فروش همه بنگاهها افزایش پیدا میکند.»
تمام حرف مهمان این قسمت برنامه پایش این بود که سرکوب دستمزد کارگران و افزایش ندادن آن، نه تنها شرایط را برای کارگران سختتر میکند، بلکه تمام جامعه و سیاستهای دولت را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.