خبرگزاری مهر، گروه استانها – سولماز پورنعمت: نوروز تنها جشن باستانی است که با وجود تمام محدودیتهایی که در دورههای گوناگون به وسیله عوامل بیگانه بر آن وارد شده اعتبار و درخشندگی خود را حفظ کرده است، نوروز منشأ طبیعی و نجومی داشته و آغاز سال نو و بهار را نوید میدهد.
نوروز در تاریخ ایران با اول فروردین و در تاریخ میلادی با ۲۱ مارس برابر است. نوروز یا تحویل سال لحظهای است که خورشید از سطح استوایی زمین میگذرد، به سوی شمال آسمان میرود و وارد برج حمل (بره) میشود.
مردم منطقه «پیله چای» مانند دیگر مناطق آذربایجان و ایران آداب و رسوم زیبایی دارند که قسمتهایی از این آداب و رسوم را میخوانید.
تکم گردانی؛ تکم چی ها آمدن بهار را نوید میدادند
تکمچیها افرادی بودند با لباسهایی برگرفته از رنگ طبیعت نزدیک عید در مناطق مختلف با ابیات دلنشین و با گویش محلی، همراه با موسیقی میچرخیدند این رسم به جا مانده از نیاکان با تشریفات خاص و بهرهگیری از فرهنگ دیرینه منطقه آذربایجان در قالب نمایش و اجرای موسیقی به صورت تلفیقی برگزار میشد. تکم یا همان «تکهtaka-» در زبان ترکی به معنی بز نر قوی هیکل با شاخهای بلند اطلاق میشود. این حیوان زیبا نماد قدرت در پیشرو رمه گوسفندان جایگاه ویژه دارد.
شخصی که تکم را میرقصاند «تکم چی» نام دارد که اشعار منتسب به تکم را با ریتم و آهنگ منحصر به فرد در قالب نمایش اجرا میکند. تکم چی ها با اجرای موسیقی و شعر در مقابل خانههای مردم فرا رسیدن نوروز و بهار طبیعت را نوید میدهند در ازای این خبر خوش از طرف صاحب خانه هدیه میگیرند.
آنچه بهوسیله تکمچی حمل میشود نمادی از پیکره بز نر با پارچههای رنگارنگ، زنگوله است. نکته جالب اینکه مردم تکم چی ها را دوست میداشتند و هر عید انتظار میکشند تا آنها از راه برسند. نمونهای از اشعار تکمچیها:
بیزیم یِرده یومورتانی یووالار
اونی دونوب یِددی رنگَ بویارلار
یددی سینده تحویل اوسته قویارلار
سیزین بو تازه بایرامیز مبارک
آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز مبارک
قورشاق آسدی یا شال ساللاماق
«شال ساللاماق» یا «قورشاق آسدی»، رسم زیبایی که به فراموشی سپرده شده است و گاهی به صورت نمادین اجرا میشود. در گذشته وسط سقف خانه ها٬ روزنهای کار میگذاشتند که غرض اصلی تهویه هوا و بیرون کردن دود تنورها بوده است. در این رسم بعد از اینکه همه در خانههای خود جمع میشدند افرادی به طور ناشناس به پشت بام خانهها رفته و شال های رنگین خود را از روزنه سقف خانه آویزان میکردند. به این معنی که عیدی میخواهم ٬صاحبخانه باید نسبت به فراست خود حدس میزد که این ناشناس کیست تا چیزی به فراخور بضاعت خود و متناسب با او به رسم عیدی به شال او ببندد، اغلب تخم مرغ رنگی، آجیل، شیرینی و پول به عنوان عیدی میدادند.
چنانچه پسر دم بختی خواهان دختر خانواده بود شال را بالا نمیکشید و اگر خانواده دختر راضی بودند نشانهای از دختر را برای اعلام رضایت به شال میبستند.
قولاغ آسدی؛ از نیت شنیدن حرف خوب تا تعبیر سال نیکو
«قولاغ آسدی» فال گوش وایستادن جز مراسم شب چهارشنبه سوری است اهل خانه آن شب را کمتر حرف بی ربط میزدند و بیشتر حرفهای شاد و خیرخواهانه در خانه به میان میآمد زیرا عدهای با نیت به پشت در همسایه رفته و فال گوش میایستادند تا جمله شنیده را در مورد نیت خود تفسیر کنند به همین جهت مردم مواظب بودند که حرف ناامیدکننده ای بر زبان نیاورند شنیدن حرف خوب و گوشنواز بیانگر سال نیکو و پر میمنت برای کسی است که به فال گوش ایستاده است.
نو اوستی؛ از جشن نو شدن آبها تا گشایش بخت
در هنگام طلوع آفتاب روز چهارشنبه سوری، اهل خانه لباسهای عید را پوشیده کنار رودخانه یا چشمه میرفتند و با پریدن از روی آب تولد و نوشدن دوباره آبها را جشن میگرفتند.پریدن از روی آب کاری است که همه آن را انجام میدادند و همچنین آب تازه با خود به خانه میآوردند اکنون نیز بعضی از خانوادهها این رسم را به جا میآورند. در این روز مردم در رویارویی با هم چهارشنبه سوری را به همدیگر تبریک میگویند.
عید نوروز؛ کهن جشن ایرانی
اغلب اعضای خانواده از کوچک و بزرگ که روزها انتظار رسیدن لحظات تحویل سال را کشیدهاند لباسهای تازه ای که به بهانه عید خریدهاند را میپوشند تا دور هم و همگام با همه ایرانیان وارد سال جدیدی شوند. بچهها بیشتر از دیگر اعضای خانواده خوشحالی میکنند. دقایقی قبل از تحویل سال در اتاقهای خانه شمعی روشن میشود تا استقبالی از بهار و سال نو باشد.
همه دست بدست هم میدهند تا سفره عید «بایرام سفره سی» پهن شده و همه دور سفره جمع شوند. در گذشته در منطقه «پیله چایی» هفت برکت سر سفره عید گذاشته میشد. گندم، سیب، سبزه، تخم مرغ رنگی، آب، آینه، سکه و همچنین قرآن و شمع میگذاشتند. اکنون این سفره به سفره پذیرایی تبدیل شده است. تجملاتی و رنگارنگتر شده است.
دید و بازدید در این منطقه از همان لحظات تحویل سال شروع میشود دید و بازدید از بزرگ فامیل شروع شده و چهار تا پنج روز اول عید ادامه مییابد. نوروز علاوه بر ایام تحول و شادی ایام کدورتزدایی از بین اهالی نیز هست که ریش سفیدان عهده دار این امر مهم هستند.
در این ایام جوانها دسته دسته در مکانهای عمومی و وسط روستاها گرد هم می آیند به بازی میپردازند و عروس و دامادهای جوان در ایام عید از بزرگان فامیل پاگشا و هدیه میگیرند تا زندگی خویش را با خاطراتی خوش آغاز نمایند.
بایراملیق و عیدانه
در گذشته از خانه داماد یک دست لباس و شیرینی و خواربار به خانه پدر عروس میبردند. عیدانه را در مجمعهای مسی میچیدند و روی آن پارچهای قرمز رنگ میپوشاندند دختران و نوعروسان جمع شده و آن را بر سر گرفته خانه پدر عروس میبردند فاصله بین دو خانه را با آواز و نغمه خوانی همراهان میپیمودند. زمانی که به مقصد میرسیدند خانواده عروس از آنها به خوبی استقبال میکردند و پس از دریافت عیدانه به هریک از آنها خلعت «دستخوشی» میدادند.
مردم ایران همه ساله نو شدن طبیعت را با جشن نوروز تجربه میکنند نوروز در گذشته بدون تجملات بود و بیشتر به دید و بازدید و خوشی میگذشت رسومی که هر کدامشان رنگ و بوی خاصی داشت که اکنون بیشتر این آداب و رسوم به فراموشی سپرده شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، «پیلهچای» منطقهای است کوهستانی، که با ۱۲ روستای کنار هم در ۳۵ کیلومتری شهرستان نمین واقع شده است.