به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی پیامدهای لایحه تعطیلات آخر هفته «شنبه یا پنجشنبه» به همت کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام برگزار شد.
قرار است ساعات کاری ادارات در هفته از ۴۴ ساعت به ۴۰ ساعت کاهش یابد و تعطیلی آخر هفته نیز به ۲ روز افزایش یابد؛ تعطیلی روز جمعه قطعی است ولی تعطیلی روز دوم، اینکه پنجشنبه باشد یا شنبه امروز یکشنبه ۲۰ اسفند در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.پیش از این نیز عضو کمیسیون اجتماعی مجلس از دستور کار قرار گرفتن بررسی لایحه افزایش تعطیلات آخر هفته و کاهش ساعت کاری ادارات از ۴۴ به ۴۰ ساعت خبر داده و گفته بود که مجلس و دولت مصمم هستند با افزایش تعطیلات هفتگی به ۲ روز در جهت ارتقای منزلت کارکنان و تقویت کیفیت کار، حضور بیشتر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و تقویت خانوادهمحوری در جامعه بر اساس ارزشهای ایرانی و اسلامی گام بردارند.
کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام به این مناسبت در نشستی حضوری به بررسی پیامدهای لایحه تعطیلات آخر هفته با عنوان «شنبه یا پنجشنبه» پرداخت.
حجتالاسلام حسین مهدوی زاده مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی، حجتالاسلام مهدی سلطانی عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام، علیرضا شفاه عضو شورای علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق، علی سعیدی عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی دانشگاه قم و حجتالاسلام سیدعلی موسوی رئیس پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام دیدگاههای خود را در این زمینه مطرح کردند. از دیگر اساتید حاضر در این نشست حجتالاسلام علی محمدی مدیر اندیشکده معنا، سرکار خانم معصومه سادات سالک پژوهشگر مرکز پژوهشهای اسلامی معصومیه، علی مؤمن مدیر کارگروه تجربهنگاری پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام، مهدی افراز پژوهشگر و دبیر نشست و معصومه اسماعیلی مدیر گروه فلسفه و کلام دانشکده هدی بودند.
گزارش مشروح این نشست تقدیم مخاطبان عزیز میشود:
استفاده از مفهوم تعطیلات بجای مفهوم تغییرات تقویمی باعث میشود که کسی نسبت به آن حساس نشوند
در ابتدای این نشست علی مؤمن مدیر کارگروه تجربهنگاری پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام در خصوص دلیل عدم توجه سیاستگذاران به تبعات اینگونه مصوبات گفت: علت اول دانشی است؛ کمبود و ضعف دانش ما عموماً در پدیدههای پیچیده به سطوح روئین کارشناسی اکتفاء میشود و آنچه که عملاً در قانونگذاری ملاحظه میشود ارادههایی است که پشت چنین تصمیماتی قرار دارد و نظام کارشناسی دانشی آن. دلیل دوم مفاهیمی که سیستم سیاستگذاری برای ما به کار بردند، مفاهیم حساسیت برانگیزی نبوده بلکه از مفاهیم سادهسازی شده و مورد اقبال استفاده میشود. استفاده از مفهوم تعطیلات بجای مفهوم تغییرات تقویمی باعث میشود که عرصههای دانشی دانشگاهی و حوزوی نسبت به آن حساس نشوند.سومین مطلب چفت و بست رسانهها در مرز تصمیمگیری است. اقناع رسانهای به گونهای که حساسیتها را کاهش داده و عطش دانستن در موضوعات سیاستگذاری را اشباع میکند. ارائه کارشناسی با ارایههای رسانهای که مبتنی بر برخی منافع شکل گرفته و روایت شده است جایگزین میشود.
وی ادامه داد: در این داستان حجم بسیار عظیمی از گفتگوهای رسانهای به بخشی از بعد اقتصادی و تجاری پرداخته و اینگونه انگاره ساخته است که تعطیلی شنبه یک پیامد دارد و آن هم منفعت تجاری است که عایدمان خواهد شد و از بقیه ابعاد آن به عمد غفلت شده است.؛ بخشی از وضعیت زیست زمانی ما به دورهای بر میگردد که در آن زندگی میکنیم. مباحث مربوط به خدمت به مردم و… همه فضای ذهنی ایجاد کرده است که چنین ادعایی به فضای ذهنی مردم برسد. اثرات این تغییرات دلیل دیگری است. قانونی است که بلافاصله ملموس خواهد بود برای مردم. بلافاصله میفهمد که روزی دو ساعت کمتر سرکار رفته و یک روز هم بیشتر تعطیل خواهد بود. این خیلی ملموس است و باحال. این نگاه است که از قانونگذاری و مقررهگذاری بجای ریلگذاری راهبردی استفاده میکند. اگر قرار است که بگوییم انقلاب اسلامی یک فرهنگ جدید و تمدن جدیدی را به ارمغان آورده باشد، باید از اینگونه نگاهها جدا شویم تا از این سهلاندیشی ها خلاص شویم.
مفهوم زمان بسیار پیچیده است
حجتالاسلام مهدی سلطانی عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام در ادامه این نشست گفت: یکی از مفاهیم بسیار مهم نیچه بر علیه هگل مفهوم کار است. مفهوم کار به شدت ذیل الهیات یهودی مسیحی است. یکی از مشکلاتی که برای الهیات شیعی پیدا شده از سوی مفهوم کار است. یک مجموعهای مثل معاونت استخدام کشوری بر روی مفهوم کار بایستد آمده روی مفهوم زمان گذاشته است. مفهوم کار در حال زمان فروشی است. جالب است که منت بر سر خانواده هم میگذارد که.... بلاهایی که سر خانواده آمده بسیار از مفهوم کار نشأت گرفته است. این همان منطق سرمایهداری است تا شخص بتواند برود و برگردد دوباره به سیستم سرویس دهد. فعلاً هیچکس در این باره سخن نگفته است. زبان ریاضی را انسان اقتصادی با خودش ایجاد کرده که همه آنات زمان مثل هم هستند و تفاوتی بین آنها وجود ندارد. اعداد اصلاً حامل معنا نیستند و خالی از معنا شدند. اما در زبان صدرایی زمان حامل معناست. ما نباید معانی زمانها را از آن بگیریم. ابعاد متعالی و طبیعی زمانها نباید مغفول باشد. اروپاییها هم زمان را با معنا گره زدهاند. اما در اینجا زمان را معنای آن خالی کرده و تصمیم میگیرند.کار انسانها را به زندگی گره میزند. اما باید زمانی که این گره اتفاق میافتد بر اساس معانی زمانی شما باشد. بدون توجه به این معانی زمانی هر گونه تصمیمگیری سهلاندیشانه و مضر خواهد بود. خیلی از مشکلات ما ذیل مفهوم کار شکل گرفته است که به شدت منتقد معنای هگلی است. ساختارهای اداری و استخدامی آلمان بر اساس معانی قرن بیستم بازسازی شده است.
وی افزود: ما وجههای معانی زمان را حذف کردیم. زمان نحوه خاصی از تکون انسان را معنا میکند. اینکه به راحتی تصمیمبگیریم و یک سوی را انتخاب کنیم در حال شکلدهی به نحوه وجودی خاصی از انسان هستیم. به این راحتی نمیتوان ذیل اعداد ریاضی ریخته و در مورد آن با دلایل تجاری یا اقتصادی تصمیم بگیریم؛ لحظه و زمان ۵ شنبه یک لحظه و انسان فرهنگی تور است و شنبه یک لحظه و انسان اقتصادی تور است حتماً این انتخاب ما را در اولویتگذاری دنبال منطق خاصی میفرستند. یک قسمت بر میگردد به ترجیحات ما. اگر ترجیح ما انسان فرهنگی است دنبال ۵ شنبه خواهیم رفت و اگر انسان اقتصادی را ترجیح دهیم شنبه گزینش خواهد شد. مصوبه نشان میدهد که دولت به سمت انسان اقتصادی ایستاده است. دلیل آنهم شاید وضعیت کنونی تحریم و … باشد که متکفلان لایحه انتخاب کردهاند. هر چند این نامسأله است و مسأله اصلی ساختن هویت کار است تا دچار این تعارضات و گزینشها نشویم. اما حال که این اتفاق افتاده است باید سیاستگذار بین انتخاب منطق، لحظه و انسان فرهنگی که نمود آن در ۵شنبه ایستاده است، و یا گزینش منطق، لحظه و انسان اقتصادی که در شنبه نمود پیدا میکند اختیار کنند. ادعای فرهنگی کردن از قبیل تعالی خانواده و … و گزینش منطق، لحظه و انسان اقتصادی. تعطیلی از ادبیات الهیات مسیحی یهودی آمده است. ما عبارت قرانی استعملک فیها دارید که تعطیلی معنا ندارد. ما نحوههای مختلف کار را میتوانیم داشته باشیم اما اینکه انسان یک روز استراحت کند مال همان ادبیات است.
ادله موافقین و مخالفین تعطیلی شنبه
معصومه اسماعیلی مدیر گروه فلسفه و کلام دانشکده هدی سخنران دیگر این نشست بود. اسماعیلی در خصوص ادله موافقین و مخالفین تعطیلی شنبه گفت: در زمان بودن یکی از اعراض تمام موجوداتی است که در جهان مادی زندگی میکنند. این یکی از حالات موجود در جهان است که در تمامی دورههای تکون مادی حضور داشته است. ساحات وجودی انسان با در زمان بودن منطبق است، استکمال انسان یا تضعف انسان هر دو با در زمان بودن انطباق دارد. انسان برای برنامه استکمالی خودش در بستر زمان برنامه خود را. زمان مفهومی دارد در ذات و ساخت انسان و ذات و ساخت هر چیزی که ساخته انسان است اعم از فرهنگ و اقتصاد و ….با توجه به گره خوردن این مفهوم با حکمرانی امکان اینکه در مورد آن سوگیری نکنیم را از بین برده است. لذا باید نسبت به آن سوگیری کنیم. وقتی قرار است مسألهای را توجیه کنیم، یا بر مبنای توجیه فرهنگی، دینی عقیدتی، مبنای انسان شناختی مانند ساحت فرهنگی اقتصادی اجتماعی سیاسی
وی ادامه داد: باید مسیر دلیل آوری برای یک مسألهای روشن باشد؛ از بین تمامی مبانی و مدخلهایی که وجود دارد تنها دلیلی که تعطیلی شنبهها را توجیه میکند توجیه اقتصادی دارد. نه توجیه اعتقادی، نه فرهنگی، نه سیاسی، نه خانوادگی و … دارد و تنها توجیه اقتصادی دارد که اتاقهای بازرگانی به آن میپردازند. در سنت اجتماعی مردم ایران همینک هم ۵ شنبهها روز نیمهکار بوده و مورد پذیرش فرهنگ و سنت دیرین ماست. لذا وقتی ما شنبه را تعطیل میکنیم ۵ شنبه همچنان نیمه تعطیل باقی خواهد ماند و آن توجیههای اقتصادی هم از بین خواهد رفت. مبانی اعتقادی ما ما را به سمت آزادتر بودن ۵ شنبه جهت اعمال عبادی و معنوی و … رهنمون میکند. لذا توجیه دینی برای ۵ شنبهها وجود دارد و برای شنبهها چنین توجیهی وجود نخواهد داشت. توجیه سیاسی هم مسأله تعطیلی ۵ شنبهها در اذهان متبلور شد و در مدارس اجرا شده است. تغییر این تعطیلی از نظر فرهنگی با تعطیلی شنبه، نوعی القای تذبذب و تزلزل رأی در حکمرانی را روایت خواهد کرد. مانند تغییر ساعات کاری.
وی در پایان سخنان خود گفت: یکی از ادله شاید از نظر اقتصادی همسانسازی با بازارهای جهانی است. در بحث دهکده جهانی ما خیلی مسائل را همسانسازی کردهایم. باید بررسی کنیم این همسانسازی برای ما آورده داشته یا برای ما مفسده داشته است. مانند مسأله رسانه با یکسانسازی مشاهده کردیم که مفسدههای آن بیشتر از فایدههای آن است. پشتوانه سنت و عادت در نیمه تعطیلی ۵ شنبه قرار گرفته و تضادهایی را در جامعه در پی خواهد داشت. وجود باورهای دینی اجازه خرق این سنت و عادت را ندهد و همچنان ۵ شنبه به صورت نیمه تعطیل ادامه خواهند داد.
شاهبیت اصلی روشنفکران این است که راه نجات جامعه ایرانی انطباق حداکثری با تحولات بینالمللی است
در ادامه حجتالاسلام علی محمدی مدیر اندیشکده معنا در خصوص تغییر مناسبات اجتماعی گفت: تلقی من این است که جریان روشنفکری در ایران بعد از ۲۰۰ سال، و در پی رفت و برگشت شاهزادگان از غرب، به اینجا رسیده است که امروز به یک قرار بهینهای رسیده است. بعد از تجربههای روشنفکری از حدود ۲۰ سال پیش در فضای روشنفکری ما یک اتفاقی افتاده است و آن اینکه مبارزه با انقلاب اسلامی به نحو مبارزه حاد سیاسی غلط است و این باعث میشود که انقلاب اسلامی در این منازعه لحظه به لحظه نیروهای خودش را به روزتر و مهیاتر خواهد کرد. به همین خاطر از این نوع مبارزه با جمهوری اسلامی دست برداشتند. از شاهبیت اصلی روشنفکر که راه نجات جامعه ایرانی انطباق حداکثری با تحولات بینالمللی است، دست بر نمیدارند. این انطباق با همه ملاحظات دیگر هم که باشد باید اتفاق بیفتد و باید تلاش کنیم این انتقال را فقط کمهزینه کنیم و گرنه اصل انتقال حتمی است.
محمدی افزود: مهمترین کاری که باید میکردند ایستادن بر فناوریهای اجتماعی و تغییر آنها به نفع تحولات و نهادهای بینالمللی است. با ایجاد و دمیدن در آن باید به سمت آن حرکت کنیم؛ مسأله دوگانه توسعه پیشرفت اساسیترین دوگانه برای ایستادن بر انقلاب اسلامی است. امر اداره باید در مر سیاست بایستد. اداره یک بحث صرفاً کارشناسی نیست بلکه مبتنی بر دو جریان و دو نظام دانشی صورت میگیرد. این بیمبالاتیهایی که دیده میشود جای تعجب دارد که مجلس انقلابی در این صحنه همراه با خیز جریانی، روشنفکری ایستاده است. اینکه مجلس انقلابی با این مصوبه دقیقاً در جایی ایستاده است که جریان روشنفکری در شیفت سیاستی خودش نسبت به انقلاب اسلامی، در آنجا ایستاده، عجیب است. جریان روشنفکری از تعارض و تضاد حاد سیاسی با انقلاب اسلامی و نیروهای آن به سمت یک حرکت بنیادین دیگر حرکت کرد. در این حرکت باید به عنصر ایرانی و حتی عنصر انقلابی این را القا میکرد که راه نجات جامعه ایرانی «انطباق حداکثری با تحولات و نهادهای بینالملی» است. تمامی تلاشهای جریان روشنفکری پس از آن دقیقاً در پی این مهم است تا بتواند به تحول بنیادین در ایران منجر شده و انقلاب اسلامی را در مسیر توسعه هضم نماید. این مصوبه به صورت اساسی چنین کاری را انجام میدهد.
وی ادامه داد: چیزی که پدافند ما را پایین میآورد؛ توجه به این مطلب است که در فلسفه نسبت ما با تشخص موجود را روشن کنیم. در متعالیه پذیرفتیم که شیء دارای ابعاد زمانی هم هست که به نحو تدریج و اشتداد در حال حرکت به سمت غایت خودش است. آنچیزی که خوب بدان پرداخته نشده است و اگر به آن بپردازیم مسأله تقوم مسیر حرکت و دسترسی به غایات و مطلوب یا تقوم زمان به مکان است. ما نه مکان بدون زمان داریم نه زمان بدون مکان داریم. وقتی این دو به هم متقوم هستند یعنی ما در هر مکانی ما به هر غایتی دست نمییابیم و.... در مقام تشخیص و در مقام طراحی ملاحظه غایت حتماً اصل در تشخیص مناسبات اجتماعی و فردی است. چه کسی به چه غایتی برسد تا بگویم الزامات و مناسبات اش با خود و پیرامون چگونه میشود. کاری که جریان فقاهت باید انجام دهد ملاحظه اقتضایات باشد نه صرفاً نظم بخشی.
اقتصاد بیمار با افزایش تعطیلات میخواهد بحرانهای خود را حل کند
حجتالاسلام حسین مهدوی زاده مسؤول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی نیز در این نشست با اشاره به ضربالمثل «برو کار میکن مگو چیست کار»، گفت: هیچ ذینفعی برای افزایش تعطیلات دو روزه غیر از یک نهاد بیمار اقتصادی به نام اقتصاد مالی وجود ندارد؛ اقتصاد بیمار با افزایش تعطیلات میخواهد بحرانهای خود را حل کند و این اقدام همه را قربانی خواهد کرد.
وی با بیان اینکه اقتصاد ما تولیدی و تجاری نیست و به تعبیری در این اقتصاد دیگر نه تولید کردن سود دارد و نه تجارت کردن و وقتی سود نباشد نمیتوانید خرج کنید و طرف خریدار این بازار قرار بگیرید، خاطرنشان کرد: سود و درآمد اصلی اقتصاد ایران درآمدهای مالی است، همه چیز دارد تبدیل به سفتههای مالی میشود و سود زندگی کردن از سفتههای مالی میآید.
مسؤول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به اینکه در هر ۲۴ ساعت هفت همت خلق پول صورت میگیرد و مردم ایران با این خلق پول باید زندگی کنند، افزود: مشکل عمده این است که هفتاد درصد این خلق پول به یک درصد سپردهها میرسد و این درآمد ناچیز پاسخگوی زندگی مردم نیست، وقتی درآمد درون یک نظام اقتصادی کم باشد و خریدار قدرت خرید نداشته باشد، رکود حاصل میشود.
وی با بیان اینکه با دو روزه شدن تعطیلات رونق فعالیتهای نهادهای فرهنگی کم میشود، مقاومت نکردن در برابر تعطیلات دو روزه را بسیار خطرناک توصیف و تصریح کرد: آنچه باید برای آن بجنگیم این است که نپذیریم شغل اصلی اقتصادی ایران دو روز تعطیلی داشته باشد.
بخش مهمی از افلاطونگرایی مال زیست نفتی ما هست
علیرضا شفاه عضو شورای علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق که به صورت مجازی در این نشست حضور یافته بود گفت: استقلال حوزه فرهنگ هم از جهت منطق درونی خودش است و هم از جهت معنا و محتواش است. نوعی افلاطون گرایی در مورد فرهنگ داریم که حتماً نیاز به اصلاح در جامعه ما دارد و طبقه متوسط ما قربانی این تلقی از فرهنگ است. هم در طرفدار جمهوری اسلامی و هم غربگرایان اینگونهاند.بخش مهمی از افلاطونگرایی مال زیست نفتی ما هست. اینکه ما فرهنگ را مستقل از اقتصاد فرض میکنیم. این طبقه متوسط حزباللهی و اپوزیسیون هر دو را در یک انفعالی برده است. این انفعال باعث میشود که فرهنگ و نیروی فرهنگی قربانی صحنه باشد. جلسه کنونی شما یک صحنه کوچکی از قربانی شدن میتواند باشد. در حالتی که مجلس شما و دولت شما با شعارهای فرهنگی بالا آمدهاند اما دارد اتفاقی میافتد که دارد نیروی طبقات متوسط را قربانی میکند. برای من غمانگیز است که از ما از سر محتواهای فرهنگی اعتراض کنیم به اتفاقاتی که منطق بیرونی پیدا کرده است. تمام منطق و اقتضائات بیرونی مناسبت دارد با اینکه روز شنبه تعطیل شود ولی متفکرینی متوجه هستند که اتفاق بدی میافتد و واکنش نشان دهند. وقتی بحث از این میشود که تعطیلات چه وضعیتی دارد این به معنای عقبنشینی نظم عینی حیات ماست که مضمحل شده و یک مرحله از اضمحلالش خودش را در این مصوبه نشان میدهد. این مصوبه نشان میدهد که آنجا دیگر به جز خاطره خوش تعطیلی ۵ شنبه و جمعه معنای دیگری وجود ندارد و عینیت ندارد که به آن بپردازیم. هیچ رابطه واقعی از زندگی ما مخدوش نمیشود.
بدون برنامه اقتصادی و سیاسی نمیشود حرف از فرهنگ زد
وی ادامه داد: ما اگر مسأله داریم در مورد عقبنشینی های فرهنگی که دارد اتفاق میافتد باید حرکت سیاسی و اقتصادی کند. هر کس در این مملکت حرف از فرهنگ میزند و برنامه سیاسی و اقتصادی ندارد دارد حرف مفت میزند. ما باید برنامههای اقتصادی و سیاسی داشته باشیم بیشتر از اینکه به نوستالوژی فرهنگ تعلق داشته باشد باید به اقتضایات سیاسی جمهوری اسلامی ایران و وضع آن مربوط باشد. اگر ما طرحریزی نقشه اتصالات و برنامههایی که بتوانیم حرکت کنیم، نیروهای مولد تولید کنیم میتوانیم هویت درونی جمهوری اسلامی ایران به منصه ظهور برسانید. اگر چنین پلن و برنامه و تشکیلاتی نداریم فقط یک وضعیت رقت بار تولید میکند که طبقه متوسط حزباللهی توان حزبی و اجتماعی ندارد و نمیتواند برنامه سیاسی داشته باشد. برنامههایی که بیشتر از ارجاع به جمهوری اسلامی به دین یا ایران میدهند. در مقابل شما با ایستادن در لحظهای که جمهوری اسلامی نیاز دارد باید بتواند مجدد آن هویت را کشف کنید. با این ایستادگی مهارت و دانش از نو کشف میشود. ما دو راه غلط داریم که میرویم یکی ارجاع دادن به هویتها پیش از صحنه سیاسی اجتماعی ایران، دوم گروهی هستند که دانشگاهیتر که میشوند تبدیل میشوند به کارشناسانی که دنبال راه حل پیدا کردن و جنگیدن برای آن است. در هر دو مورد امر سیاسی و اقتصاد سیاسی قربانی میشود.
شفاه افزود: تا به حال هویت ما نشان میداد که ما باید جمعه و نهایتاً ۵ شنبه تعطیل شویم. سابقه نداشته که به تعطیلی شنبه حتی عنصر ایرانی فکر کند ولی وقتی ما در صحنه اقتصاد و سیاست جهان قرار گرفتیم محاسبه کردیم میشود به شنبه فکر کردن و حتی مصوبه گرفتن. این سستی است که محصول این اقتضائات برآمده از ضعف در جهان اقتصاد و سیاست بوده و به آن تن میدهیم؛ ما نظمهای عینی خودمان را به جهت اتکاء به نفت است که به هم میزنیم و نظمهایی که ما را بیشتر به آن اتکاء کند را بر میگزینیم. راه حل این است که جبهه فرهنگی علاوه بر جبهه فرهنگی، جبهه اقتصادی و سیاسی تشکیل دهد تا بتواند هویت را مبتنی بر مبانی جمهوری اسلامی بازتولید کند؛ ما مادامی که اقتصاد و علم را از هم جدا میکنیم و فکر میکنیم اقتصاد یعنی سود و علم یعنی چیز دیگر وضعمان همین خواهد بود. اقتصاد فقط سود ایجاد کردن نیست. اقتصاد با اراده ایجاد میشود و دلالتهای سیاسی قدرتمندی دارد. مفهوم اقتصاد سیاسی دفاع از نهاد علم است. نهاد علم با این وضعی که هست باید بی معنا شود. نهاد علم باید متوجه تاریخ شود. باید بتواند درباره مسائل عینی جمهوری اسلامی در صحنه اقتصادی و سیاسی حرف بزند. نه صرفاً به عنوان کارشناس. ما الان نهاد علم را بردیم تو حوزه فرهنگی و کارشناسی زندانی کردیم. نهاد علم باید موضعگیری داشته باشد، نه اینکه بنشیند و علم را تبدیل به فضل میکند نمیتواند ادعایی در مورد مسائل انسان داشته باشد. این بودن جمعی ما باید دلالتی داشته باشد برای بودن ما. اگر در مورد عقبنشینی های فرهنگی که دارد اتفاق میافتد، مسأله داریم باید حرکت سیاسی و اقتصادی کنیم. هر کس در این مملکت حرف از فرهنگ میزند و برنامه سیاسی و اقتصادی ندارد، حرف بدون اثر میزند. ما باید برنامههای اقتصادی و سیاسی ای داشته باشیم که بیشتر از اینکه به نوستالوژی فرهنگ تعلق داشته باشد، به اقتضائات سیاسی جمهوری اسلامی ایران و وضع آن مربوط باشد.
مدیران مشکل تعاملات بینالمللی را با خلاقیت خود حل کنند
معصومه سادات سالک پژوهشگر مرکز پژوهشهای اسلامی معصومیه با طرح این سوال که چند درصد از کشورهای هدف ما تعطیلی شنبه یا یکشنبه دارند و چند درصد طرف اقتصادی ما محسوب میشوند که بخواهیم تعطیلات خود را با آنها همسان کنیم، گفت: آداب و مناسک دینی ما فراتر از مناسبات است و اگر جابهجایی پنجشنبه به شنبه اتفاق بیفتد پیامدهای بسیاری خواهد داشت.
وی با بیان اینکه در جامعه ایرانی به این راحتی نمیتوانید شنبه را تعطیل کنید، چراکه پیشینه گذشته چنین اجازهای را نخواهد داد که فردی روز شنبه به استراحت بپردازد، اظهار داشت: این موضوع هم برای جامعه متدینین سنگین تمام خواهد شد و آن را برنمیتابند و هم جامعه غیر دینی نسبت به آن واکنش نشان میدهند چراکه مراسم فعلی جزو فرهنگ آنان شده است.
پژوهشگر مرکز پژوهشهای اسلامی معصومیه با بیان اینکه تعطیلی دو روزه در کشور و انتقال تعطیلی از پنجشنبه به شنبه جز اینکه یک دو قطبی را شکل میدهد، ثمره خاص دیگری ندارد، تصریح کرد: مدیران باید مشکل تعاملات تجاری و بینالمللی را با خلاقیت خود حل کنند.
مفهومی با عنوان تعطیلات در اسلام وجود ندارد
علی سعیدی عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی دانشگاه قم دیگر کارشناس حاضر در نشست، تغییر ساعت کاری و انتقال تعطیلات از پنجشنبه به شنبه را پدیدهای تکراری دانست و گفت: در مواجهه با تمدن غرب میبینیم که در برابر سنت، فرهنگ و سبک وارد شده از غرب مقاومتهایی میشود و بعد جریان غربگرا طرح خود را به پیش برده و جامعه را یک گام دیگر به سمت نگاه تمدن غربی پیش میبرند.
وی در ادامه با بیان اینکه در اسلام، اخلاق اقتصادی از منظر روایات، سیره اهل بیت علیهمالسلام و علما مفهومی با عنوان تعطیلات و یا تعطیلات آخر هفته وجود ندارد و تنها چیزی که نسبت به آن نهی شده، کار در ساعات نماز جمعه است، اظهار داشت: تعطیلی دو روز در هفته پدیدهای مدرن و فرهنگ خاص غربی است که برای کارها قاعدهگذاری کرده است.
عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی دانشگاه قم با اشاره به بیانیه انجمن اقتصادی و اتاق بازرگانی ایران در دفاع از تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه، استدلالهای مطرح شده را کافی ندانست و با برشمردن برخی از این دلایل گفت: باید چهارچوب نظری و دستگاه تحلیلی که براساس آن میخواهیم قضاوت اقتصادی کنیم را مشخص سازیم.
تعاملات و ساختارهای اجتماعی باید بر اساس زیست ایرانی شکل بگیرد
حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی موسوی رئیس پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام نیز در این نشست به بیان مقدمهای از تفکر مدرنیته برای استعمار مردم ایران پرداخت و گفت: پس از بحث تحریم تنباکو توسط آیتالله میرزای شیرازی و حضور روحانیت در زندگی مردم، مدرنیته به این جمعبندی رسید که به جنگ زندگی ایرانی برود.ما دچار یک فهم مکانیکی از مدرنیته هستیم که مرجعیت اساسی را به ساختارهای سخت میدهد و به خودش اجازه میدهد با آن فهم مکانیکی ساحتهای زیادی را تغییر دهد. ما از ابتدای ورود این فهم مکانیکی و سادهانگارانه و متحجرانه از مدرنیته شاهد این سطح از سطحی نگری بوده است. مثلاً رضا شاه متکی بر آرای روشنفکران با کلاه شاپوری و کشف حجاب سعی در مدرن شدن داشت.
وی ادامه داد: پشت صحنه کسی که این تلقی را برای ما پدید آورده یک هدفی دارد. استعمار بریتانیا با پشتوانه بخشهای مطالعاتی شرق شناسانه به این نتیجه رسیده بود که مهمترین عنصر مقاوم در مقابل استعمار زندگی شرقی است. ما اگر بتوانیم از نهادها و ساختارها عبور کنیم باید حتماً زندگی مردم را باید به گونهای سامان بدهیم که کمترین اتصال را با ساختارها و نهادها از قبیل روحانیت و دین و … داشته باشد. از این روی به جنگ زندگی ایرانی رفته است. مانند تغییر زندگی تولیدی روستا به زندگی مصرفی شهری. چون نگاه استعماری دارد ساختاری بنا میکند که خدمت به ایران مسأله اصلی شأن نباشد و خدمت به استعمار مسأله اصلیشان باشد. زندگی ایرانی اجازه چنین کاری را نمیدهد و لذا باید این زندگی تغییر پیدا کند و زیست شما بتواند زمینههای استعمارپذیری را ایجاد کند؛ انسانها قرنها تجربه میکنند تا زیستی را شکل میدهد. لذا شما نمیتوانی با یک ساختاری کل این زندگی را تغییر دهی بلکه باید به صورت بنیادین حرکت کنی تا بتوانی زیست انسانها را به سمت استعمارپذیری تغییر دهی و متحول کنی.
با تعطیلی شنبه در واقع تعطیلی ما به ۴ روز تبدیل خواهد شد و اقتصاد ایران را به زودی فلج خواهد کرد
موسوی افزود: نهاد دولت و سازمانهای دولتی چون هزینهتراش است و برآمده از ساخت زندگی ایرانی نبوده و نیست تعطیلات بیشتر لازم دارد و گرنه نظام اقتصادی و تجاری که تعطیل بر نمیتابد. نظام اقتصادی زندگی بنیان با تعطیلات کلاً مخالف است اما سازمان بیمار بجای دو روز سه روز هم تعطیل شود اتفاقی نمیافتد. اتفاقی که دارد میافتد این است که این اتفاق زاییده یک واقعیت ساختاری هم نیست. معمول مراودات ما با دینار امارات است که جمعهها هم امکان خرید و فروش و مبادله وجود دارد چون مبتنی بر زندگی واقعی واقعی است که حتی برای منفعت هم که شده کاسبیاش را به راه میکند. فقط بانکهای دولتی است که کار نمیکند؛ دولت و سیستم دولتی چون مبتنی بر زندگی واقعی نیست با تعطیلیاش اتفاقی نمیافتد. ما اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید ساختاری را مبتنی بر زندگی خودمان تولید کنیم که متلائم با واقعیت زندگی واقعی ایرانی ما باشد. ساختارهای مدرن در زندگی ما بیش از انگل هستند که وجود خودشان را به زندگی ما تحمیل میکنند. اگر قرار است بر اساس این ساختارها زندگیمان را ویرایش کنیم، یا زندگیمان را مبتنی بر ساختارهای را ویرایش کنیم.
حجت الاسلام موسوی ادامه داد: تعطیلی شنبه به بهانه یکسانی با جامعه جهانی همان فهم ایدئولوژیک رضاشاهی با تلقی کاملاً مکانیکی از مدرنیته و ساختارها و برداشتی غیرواقعی از زندگی واقعی است که حتماً مقاومت خواهد کرد و مجدد تعارضهای اجتماعی تولید خواهد کرد؛ هدف ایدئولوژیک پشت صحنه این لایحه مقابله با سبک زندگی و زیست اجتماعی انسان ایرانی است تا با سبک زندگی و زیست اجتماعی مدرن همراه سازد. این آنچیزی است که میتوان درباره این لایحه سخن گفت.
نوع پدیدههایی که از عصر جمعه آغاز میشوند پیوند جدی با آنچه در باطن جمعه اتفاق قرار است بیفتد. اعم از انتظار فرج و دعاو معنویت و نماز جمعه و …؛ نویسنده این لایحهها حتی به سوال اینکه چرا مبدأ تقسیم زمان میانه ما هفته است و نه شش روز و نه هشت روز مواجه نشده است اصلاً نمیتوان به باطن این گونه لایحهها توجه کند. صرفاً برای همراهی با زیست جهانی است که چنین تصمیمی میگیرد؛ دعوای دینی بین مسیحیت و یهودیت باعث شد که برای همافزایی با همدیگر دو روز را تعطیل کنند. زیست انسانها عادت کرده بر این محور. در دبی الان شنبه و یکشنبه تعطیل رسمی شد. جمعه هم نیمه تعطیل شد. حتی پنجشنبه هم مردم به خودی خود و مبتنی بر سنتها نیمه تعطیل است چون نتوانستند زیست تاریخی آنها را تغییر دهند و با مقاومت اجتماعی مواجه شدند. با تعطیلی شنبه در واقع تعطیلی ما به ۴ روز تبدیل خواهد شد و اقتصاد ایران را به زودی فلج خواهد کرد.