استاد دانشگاه تهران گفت: مساله غزه باعث شده گرایش به اسلام در غرب افزایش یابد چرا که برای خیلی‌ از غربی‌ها این سوال مطرح می‌شود که چطور مردم با وجود این همه درد و رنج صبور هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «طرح طوفان؛ علوم انسانی و تأملی در مساله غزه» عصر دیروز (چهارشنبه ۲۳ اسفند ماه) در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری برگزار شد.

سجاد صفارهرندی مدیر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در ابتدای مراسم ضمن تشکر از حضار و خیر مقدم به آنها گفت: غرض اصلی از این گردهمایی‌ها تجدید دیدار دوستان، ملاقات مجدد استادان و به وجود آمدن فضایی برای گفت و گوی اهالی هنر و اندیشه است.

وی افزود: امروز پانزدهمین گردهمایی اصحاب علوم انسانی است و اتفاقاً ۵،۶ دوره از این گردهمایی‌ها در ایام ماه رمضان بوده، امیدواریم برگزاری این نشست‌ها بسترساز بسیاری از همراهی‌ها و همکاری‌ها شود و این سنت نیکو استمرار داشته باشد.

صفارهرندی در پایان ادامه داد: موضوع گردهمایی‌های هر سال درباره مسائل روز آن زمان است. امسال با توجه به ماجرای غزه و فلسطین و آنچه که در کرانه باختری رخ داده تصمیم گرفتیم راجع به قضیه غزه نشستی برگزار کنیم و جوانب مختلف این مساله را مورد بررسی قرار دهیم.

پس از صفارهرندی، مهدی فدایی مهربانی استاد دانشگاه تهران گفت: به مساله غزه از چهار منظر می‌توان پرداخت. به عبارت دیگر می‌توانیم بگوییم در رابطه با مساله غزه چهار بحران وجود دارد. اولین بحران، بحران الهیاتی است به این معنا که در این ایام که شاهد چنین طوفانی در غزه هستیم همان پرسشی مطرح می‌شود که درباره هولوکاست و اردوگاه‌های کار اجباری هم مطرح بود و آن پرسش مهم این است که خدا کجاست؟ طرح این پرسش سوال مهمی است اما اساس آن ریشه در الهیات مسیحی دارد چرا که وقتی مسیح به صلیب کشیده شد این سوال را مطرح می‌کند که خدایا کجایی؟ چرا مرا رها کردی؟ این درحالی است که در الهیات اسلامی این ماجرا کاملاً متفاوت است. مرحوم مجلسی حدیثی نقل کرده که در آن آمده وقتی حضرت ابراهیم در آتش نمرود بود خیلی‌ها خطاب به او گفتند که پس خدایی که از آن دم می‌زدی کجاست و ابراهیم پاسخ داد خداوند مرا می بیند و به حال من علم دارد.

وی افزود: تصویری که ما امروز از غزه می‌بینیم هم گویای همین الهیات است. اینکه مردم چقدر توکل دارند و با این همه درد و رنجی که بر آنان وارد شده طمانینه به خرج می‌دهند چند وقت پیش پژوهشی صورت گرفته بود که در آن اشاره شده بود مساله غزه باعث شده گرایش به اسلام در غرب افزایش یابد چرا که برای خیلی‌ها این سوال مطرح می‌شود که چطور مردم با وجود این همه درد و رنج صبور هستند. اصحاب علوم انسانی در مورد مساله شر بیشتر دنبال صورت بندی نظری و تئوریک هستند اما درباره موضوع غزه معلوم شد عامه مردم جلوتر از علوم اصحاب انسانی هستند و اهالی علوم انسانی عقب مانده اند.

این نویسنده و محقق در ادامه به دومین بحران پرداخت و گفت: بحران اخلاق یکی دیگر از بحران‌هایی است که درباره مساله غزه وجود دارد. مساله غزه به نوعی شکست ایده نسبی گرایی اخلاقی است. مساله اخلاق هنوز در دنیا بحث زنده‌ای است اما در لحظه‌ای که انسان‌ها دچار رنج می‌شوند مساله اخلاق دوباره مطرح می‌شود و همه از خود می‌پرسند که اخلاق کجاست و ما چطور می‌توانیم اخلاقی باشیم.

فدایی مهربانی ادامه داد: بحران سوم بحران کار فرهنگی است. تصور من این است که در خصوص ماجرای غزه ما در کار فرهنگی شکست خوردیم، دلیلش هم نوع نگاه ما به کار فرهنگی است. در همه جای دنیا کار فرهنگی روی دوش همه مردم است اما در کشور ما متولی کار فرهنگی فقط حاکمیت و سیاست گذاران هستند که این کار اشتباهی است. در تمام ایام جنگ غزه ما شاهد راهپیمایی‌های صدها هزار نفری در دنیا علیه اسرائیل بودیم اما در ایران فقط روز جمعه بعد از نماز جمعه چنین راهپیمایی‌هایی برگزار شد. دلیل این انفعال این است که ظرفیت کار فرهنگی را از جامعه گرفتیم و جامعه منفعل شده است. بسیاری از دوستان من در غرب در فضای مجازی خیلی زیاد درباره غزه حرف می‌زنند اما ایران با اینکه همیشه به عنوان اولین پشتیبان هم بوده درباره غزه، جامعه آنطور که باید نتوانست نقش خود را ایفا کند و ظاهراً در مورد موضوع فلسطین و غزه ایران فقط هزینه می‌دهد.

این استاد دانشگاه تهران در پایان به آخرین بحران در خصوص مساله غزه پرداخت و گفت: بحران علوم انسانی یک بحران دیگری است که در مورد ماجرای غزه وجود دارد. متأسفانه در حوزه علوم انسانی ما صورت بندی درستی در این حوزه وجود ندارد. با اینکه اهالی علوم انسانی موضع گیری هایی داشتند اما صورت بندی شأن خیلی درست نبود. یکی از بدترین موضع گیری های علوم انسانی هم که موضع گیری هابرماس بود که حرف‌های عجیب و غریبی زد و در نهایت هم پویش‌هایی علیه او شکل گرفت. به نظر می‌آید ما اهالی علوم انسانی در یک دور باطلی گیر افتادیم که ادبیاتش شکل نمی‌گیرد.علوم انسانی غرب هم که بیشتر به انسان اروپایی توجه می‌کند. نتیجه اینکه بعد از این همه سال جنگ در غزه این چهار بحران همچنان باقی است و به نظر من مهمترین کاری که می‌توانیم کنیم تقویت بخش فرهنگی است. 

*داریوش فتحی