خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: طی سالیان گذشته، نیروهای آمریکایی به طرز خفت باری از افغانستان، عراق و مناطق دیگر خارج شدهاند اما در سال ۱۴۰۲ همچنان شاهد تداوم حضور نظامیان آمریکایی در خاک سوریه بودیم. تداوم حضور نیروهای آمریکایی در شرق فرات و به ویژه در استان استراتژیک و مهم حسکه و همچنین حضور آنان در مرز سوریه و اردن، از نکات مهمی است که همچنان امنیت و ثبات سوریه را در چنبره تهدید نگاه داشته است.
کاخ سفید همچنان به بهانههای واهی، ماندن نیروهای نظامی خود در سوریه را توجیه میکند اما شواهد عینی نشان دهنده این است که این حضور برای واشنگتن، فرجامی جز شکست نداشته است. حالا حتی استراتژیستهای سیا و پنتاگون نیز ادامه حضور در سوریه را به نفع آمریکا نمیدانند و معتقدند که دولت جو بایدن باید درباره ترک سوریه تصمیم بگیرد.
برخی تحرکات بقایای داعش در استانهای دیرالزور، حمص و رقه سوریه و همچنین موضوع ادلب، به عنوان اصلیترین بهانههای ادامه حضور آمریکا در سوریه مطرح شدهاند اما واقعیت این است که آمریکا جنگ و دعوایی با داعش ندارد و پایان کامل کار داعش و بازگشت امنیت و ثبات به سوریه را به عنوان وضعیتی علیه منافع خود تحلیل میکند.
قرار گرفتن تنف در چند کیلومتری گذرگاه مرزی ولید عراق و سوریه، این نقطه را به عنوان یک پایگاه شنود اطلاعاتی در مورد فعالیتهای روسیه تبدیل کرده که برای آمریکاییها ارزش ویژه دارد. چاس فریمن سفیر سابق ایالات متحده در عربستان سعودی و مقام پنتاگون گفته است: «در روابط بین الملل، سیاست اعلام شده و سیاست واقعی به ندرت منطبق هستند. حضور آمریکا در سوریه اهداف زیادی دارد که تنها یکی از آنها مبارزه با افراط گرایان است اما حمایت از اسرائیل، و تضعیف سوریه و ممانعت از خطوط تدارکاتی ایران به حزبالله و دولت اسد اهمیت حیاتی دارد».
همچنین رابرت فورد سفیر سابق آمریکا در سوریه در مصاحبه با شبکه خبری روداو گفته است: «دولت بایدن نمیخواهد پول بیشتری خرج کند و ارتش بیشتری به سوریه بفرستد یا آنجا را کاملاً ترک کند. در واقع، واشنگتن مایل است منابع سوریه را کاهش دهد و مقامات ارشد مانند رئیس جمهور، وزیر دفاع، وزیر امور خارجه و رئیس سیا زمان کمتری را صرف کار در سوریه میکنند، زیرا آنها مشغول کار هستند. آنها با اولویت بالاتری مانند اوکراین و غزه درگیر هستند».
آمریکا و ترس از رقیب
اثرگذاری مهم و استراتژیک روسیه و جمهوری اسلامی ایران بر معادلات سیاسی – امنیتی سوریه، یکی از سنگینترین شکستهای سیاست خارجی آمریکا در یک دهه اخیر بوده است چرا که حضور روسیه و به ویژه ایران، مانع از سقوط دولت سوریه شد و مشارکت جمعی بسیاری از کشورهای منطقهای، غربی و تروریستهای تکفیری، نتوانست بر تصمیم و اراده تهران – مسکو غالب شود.
پایگاههای نظامی روسیه در سوریه و دسترسی ارتش روسیه به دریای مدیترانه از طریق حضور در سوریه، یکی از موضوعات مهمی است که نه تنها آمریکا، بلکه همه اعضای ناتو را نگران کرده است و همین موضوع است که باعث شده علاوه بر چهرههای نظامی و امنیتی آمریکا، برخی از سران ناتو نیز از جو بایدن بخواهند که سوریه را به طور کامل ترک نکند. البته لازم است به این نکته نیز اشاره شود که ادامه حضور در سوریه به خودی خود یک رانت مالی عظیم برای برخی از مقامات پنتاگون و پیمانکاران شریک نهادهای دفاعی و امنیتی آمریکا به وجود آورده و سالانه، میلیونها دلار درآمد پیدا و پنهان عاید آنها میشود. بنابراین، ترک کامل سوریه به معنای از دست رفتن این رانت عظیم است و بسیاری از کارشناسان عالیرتبه پنتاگون، نمیخواهند از این درآمد کلان محروم شوند.
هراس آمریکا از تحولات غزه
یکی از رویدادهای سیاسی بسیار مهم سال ۱۴۰۲ حمله مبارزان فلسطینی به رژیم صهیونیستی تحت عنوان عملیات طوفان الاقصی بود. پس از این حمله، شاهد کنشهای مبارزاتی گستردهای علیه اسرائیل و آمریکا در منطقه بودیم و حالا کم نیستند مفسران و اندیشکدههایی که به تیم جو بایدن میگویند ترک سوریه دست کم در شرایط کنونی، به صلاح آمریکا نیست و نباید منطقه را به قدرت منطقهای مهمی همچون ایران سپرد. جورجیو کافایرو، استادیار دانشگاه جورج تاون و عضو کمکی در پروژه امنیت آمریکا، آشکارا موضوع غزه و سوریه را به هم ربط داده و معتقد است که با توجه به تحرکات نیروهای همسو با ایران علیه آمریکا و اسرائیل، ممکن است جان ۹۰۰ نظامی آمریکایی در سوریه هم به خطر بیفتد و به همین دلیل، خروج نظامی از این کشور، منطقی نیست.
کافایرو اعلام کرده که عقب نشینی ناموفق آمریکا از افغانستان در آگوست ۲۰۲۱ یک رویداد تلخ برای آمریکا بود و حالا دولت بایدن نمیخواهد با اعلام تصمیم خروج کامل از سوریه، بهانه به دست مخالفان بدهد.
آمریکا اسیر دست داعش!
یکی از اشتباهات استراتژیک آمریکا در دوران بحران سوریه، سپردن زندانیان داعشی به دست شبه نظامیان کُرد در شمال سوریه بود. این خطای راهبردی باعث شد که عملاً به جای آنکه داعشیها اسیر شوند، خود آمریکا در دام اسارت بیفتد و همه تصمیمات خود را با حفاظت از زندانیان تروریست تنظیم کند!
مونا یاکوبیان، مشاور ارشد مؤسسه صلح ایالات متحده، گفته است: «محل بازداشت نیروهای داعشی تحت کنترل کردها در عمل به عنوان یک تهدید پنهان و مهم علیه خود آمریکا تلقی میشود. به عنوان مثال، اگر کُردها تحت حمله بزرگ ترکیه قرار بگیرند یا آمریکا از سوریه خارج شود، ۱۰ هزار زندانی داعشی به یکباره همچون یک ارتش خطرناک به میدان جنگ باز میگردند. باید قبول کنیم که یک ارتش واقعی داعش در بازداشت است که در صورت آزاد شدن میتواند به سرعت، تهدیدی بزرگ علیه منافع جهانی باشد».
آرون لوند، یکی از پژوهشگران سیاسی Century International میگوید: «تصمیم در مورد سوریه آسان نیست. اگر ناگهان ببینید که هزاران جنگجوی سرسخت داعش از زندانهای تحت کنترل کردها آزاد میشوند، به زودی در این مناطق با مشکل مواجه خواهید شد».
کریم امل بیطار، استاد روابط بین الملل در دانشگاه سنت ژوزف بیروت، استدلال احیای خطر داعش در سوریه درصورت عقب نشینی آمریکا از این کشور را «کاملاً مضحک» میداند و میگوید: «به نظر میرسد کسانی که این بحثها را مطرح میکنند در سی سال گذشته در سیاره دیگری زندگی کردهاند. ما اکنون شواهد زیادی داریم که چه در عراق و چه در سوریه، حضور نیروهای آمریکایی، داعش را توانمند میسازد. اظهارات باراک اوباما درباره جایگزین شدن داعش به جای القاعده را به خاطر بیاورید و فراموش نکنید که آمریکا از دوران جورج بوش پسر، چه خطاهای بزرگی مرتکب شد و چه نقش مهمی در شکلگیری گروههای تروریستی و افراطی داشت».
پیامدهای حضور آمریکا در سوریه
بدون شک، یکی از مهمترین پیامدهای منفی حضور آمریکا در سوریه، اشغال مناطق استراتژیک سوریه و تداوم تاراج منابع نفتی این کشور توسط متحدان واشنگتن است. بنابراین، خروج آمریکا از سوریه میتواند موجب شود تا دولت دمشق کنترل ثروتها و منابع خود را در دست گرفته و از بحران اقتصادی خارج شود. نکته دوم این است که شبه نظامیان کُرد نزدیک به گروه تروریستی که با نام «قسد» یا «نیروهای سوریه دموکراتیک» شناخته میشوند، حاکمیت سیاسی دولت مرکزی را در شمال سوریه مختل کردهاند و رفتن آمریکا میتواند شکست آنان و بازگشت نیروهای دولت اسد به کل مناطق شمالی را میسر کند.