خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: جنگ یمن سال گذشته سالی متفاوتی را پشت سر گذاشت. پایان جنگ رسماً اعلام نشد، اما عملاً جنگ متوقف شد و حملههای زیاد و جدیای از سوی ائتلاف سعودی ضد یمن انجام نشد. در واقع، اوایل سال ۲۰۲۳ مشخص شد که عربستان به این برداشت رسیده است که در جنگ علیه یمن دستاورد نظامی معتبری نخواهد داشت.
در این نوشتار دلایل ناکامی عربستان در جنگ یمن و حرکت در مسیر سازش با دولت نجات ملی در یک سال گذشته به اختصار بررسی میشود.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی ۲۶ مارس ۲۰۱۵ برای مقابله با قدرت گرفتن انصارالله در یمن تشکیل ائتلاف داده و به یمن حمله کردند. برداشت و ادعای عربستان سعودی این بود که طی کمتر از یک ماه میتواند انصارالله را شکست داده و عبد ربه منصورهادی، رئیس جمهوری مستعفی وقت یمن را بار دیگر به رأس قدرت در صنعا باز گرداند. با وجود این، جنگ یمن ۸ سال به طول انجامید و سعودیها نه تنها موفق نشدند انصارالله و متحدانش را شکست دهند بلکه عملاً در باتلاق یمن گرفتار شده و آسیبپذیریهای آنها علنی شده و به نوعی پذیرفتند که توان شکست دادن یمنیها را ندارند. این در حالی است که بیش از ۱۰۰ هزار یمنی در این جنگ شهید و مجروح شدند، حدود ۴ میلیون نفر در داخل و خارج آواره شدند و بخش زیادی از زیرساختهای یمن از بین رفت. با این حال، انصارالله و ارتش یمن نه تنها عقبنشینی نکرده و تسلیم نشدند بلکه با ارتقای قدرت بازدارندگی خود، ضربات سنگینی را به عربستان و امارات وارد کردند و حتی شریانهای اقتصادی دو کشور به خصوص عربستان را هدف حملههای موشکی و پهپادی قرار دادند.
سوال مهم این است که با وجود سکوت جامعه جهانی و حتی حمایت قدرتهای غربی از عربستان، چرا جنگ یمن مطابق ادراک و منافع عربستان سعودی پیش نرفت؟ در پاسخ به این سوال، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. برتری هویت ملی یمنی بر مزدوران اجارهای سعودی
بر خلاف عربستان سعودی که از مزدوران خارجی برای جنگ با یمن استفاده کرد و نیروهای عربستانی به خصوص در جنگ زمینی حضور نداشتند، جبهه یمن متشکل از نیروهای بومی بود که برای دفاع از تمامیت ارضی و هویت ملی خود وارد جنگ شدند. طبیعتاً در چنین شرایطی، نیروی بومی از انگیزه بالایی برای دفاع از تمامیت ارضی و وطن خود برخوردار است، اما نیروی مزدور و اجارهای که صرفاً با انگیزه مادی در جنگ شرکت کرد، از قابلیت نظامی بالایی برخودار نیست. جنگ یمن ثابت کرد که عربستان سعودی به عنوان یک قدرت منطقهای با ضعف نیروی انسانی در بعد نظامی مواجه است.
۲. باور و ایمان یمنیها به پیروزی
دلیل دیگرِ ناکامی سعودیها در جنگ یمن، باور و ایمان یمنیها به پیروزی بود. گزاف نیست اگر بگوییم که مردم یمن پدیده عجیب و جدید سیاسی و اجتماعی در صحنه غرب آسیا هستند. این مردم از یک سو، ۸ سال تمام در مقابل بمباران روزانه این کشور توسط ائتلاف سعودی مقاومت کردند و از سوی دیگر پس از جنگ رژیم صهیونیستی علیه یمن، به صورت هفتگی میلیونها یمنی به خیابانها آمده و ضمن حمایت از اقدام نظامی علیه کشتیهای عازم اراضی اشغالی، حمایت خود را از مردم غزه اعلام میکنند. این الگوی رفتاری بیش از همه ناشی از ایمان مردم یمن و همچنین باور آنها به قدرت مقاومت است. عربستان سعودی چنین شاخصه مهمی را در نظر نگرفته بود و وارد جنگ علیه یمنیها شد.
۳. تقویت قدرت بازدارندگی یمنیها
دیگر فاکتور مهمی که سبب ناکامی عربستان سعودی در صحنه نظامی علیه یمن شد، ارتقا قدرت بازدارندگی یمن طی ۸ سال جنگ بود. یمنیها که در سالهای ابتدایی جنگ حرف چندانی مقابل سعودیها نداشتند و بیشتر شاهد بمباران روزانه بودند و از توان چندانی برای ضربه زدن نظامی به عربستان و متحدانش برخوردار نبودند، با گذر زمان موفق شدند به پهپادها و موشکهایی دست یابند که در دورترین نقاظ عربستان فرود آمده و ضربات سنگینی به این کشور وارد کردند.
حملات علیه تأسیسات عربستان در بقیق و خریص در شرق عربستان در سپتامبر ۲۰۱۹ از مهمترین حملههایی بود که ظرفیت تولید نفت این کشور را تحت تأثیر قرار داد و حتی عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی گفت شب حمله به بقیق و خریص، تلخترین شب زندگی وی بود. وی تاکید کرد که «در شب حادثه بزرگترین شکست زندگی خود را احساس میکرد، زیرا عربستان سعودی به خود میبالید که منبع امن و قابل اعتماد انرژی در جهان است، اما به دلیل انفجار، نیمی از ظرفیت تولیدش از بین رفته بود و در مورد ناتوانی آرامکو در تأمین صادرات نفت هراس وجود داشت.»
بنابراین، ارتقا قدرت بازدارندگی یمنیها عامل مهمی بود که سعودیها را به این جمعبندی رساند گذر زمان نه تنها سبب پیروزی آنها در جنگ علیه یمن نخواهد شد بلکه شکستهای سنگینتری را برای آنها رقم خواهد زد. با توجه به طرحهای توسعهای که محمد بن سلمان برای عربستان در نظر دارد از جمله طرح ۲۰۳۰، تداوم جنگ با یمن بر این طرحها اثر منفی میگذاشت زیرا ارتقا قدرت پهپادی و موشکی یمنیها عملاً امنیت عربستان سعودی را تحت تأثیر قرار داده بود.
۴. اختلاف نظر میان عربستان و امارات در صحنه جنگ یمن
دلیل دیگری که در این خصوص وجود دارد، علنی شدن اختلافها میان عربستان و امارات در صحنههای مختلف از جمله در جنگ یمن بود. امارات مهمترین شریک عربستان سعودی در جنگ ۸ ساله علیه یمن بود، اما این کشور به تدریج به سمت سهمخواهی از عربستان و حتی استقبال از فرو رفتن عربستان در باتلاق یمن حرکت کرد.
رسانهها در این خصوص نوشتند امارات در یمن راه خود را میرود و اختلاف با عربستان در پی سلطه نیروهای طرفدار آن در شورای انتقالی جنوب بر عدن در سال ۲۰۱۹ نمود بیشتری داشت. حتی میتوان گفت امارات همکاری با رژیم صهیونیستی را به همکاری و همسویی با عربستان سعودی ترجیح داد و سعی کرد پای تلآویو را در یمن باز کند. در همین حال، حملههای انصارالله و ارتش یمن نیز به خصوص در دو سال گذشته به سمت عربستان متمرکز شد و امارات به نوعی از این حملهها در امان ماند. بنابراین، ریاض به این جمعبندی رسید که در جنگ علیه یمن عملاً تنها مانده است و هزینههای این جنگ را به تنهایی پرداخت میکند. لذا ترجیح داد که به سمت متوقف کردن جنگ و سازش با انصارالله حرکت کند.
نتیجه
واقعیت این است که جنگ یمن در پایان هشتمین سال عملاً متوقف شد. این جنگ خسارتهای سنگینی برای یمنیها و حتی عربستان به خصوص زیر سوال رفتن اعتبار نظامی آن داشته است، اما یکی از مهمترین پیامدهای جنگ نیز تثبیت موقعیت انصارالله و دولت نجات ملی در ساختار قدرت یمن بود. همین موضوع نیز سبب شد عربستان سعودی مذاکره و گفتوگو با دولت نجات ملی یمن و مقامات انصارالله را در دستور کار قرار دهد.