خبرگزاری مهر -گروه استانها، محمد صیفیکار: رمضان به معنای سوزاننده گناهان، ماهی است که میتواند برای انسان، موجب آمرزش و مغفرت باشد.
وقتی که عمل به واجبات و ترک محرمات سرلوحه اعمال باشد. رمضان و همه مناسبتهای دینی و ملی فرصتی است مناسب تا مردم با بهره جستن از فرصت پیش آمده بخشی از خواستگاههای درونی خود را با استفاده از قابلیتهای اجتماعی و احساسی خود که منشأ آن فرهنگِ جامعه است، به بروز و ظهور عینی برساند.
در این بین مردمان همدان ما به عنوان شهری کهن و تاریخی، با توجه به نقطه استقرار و پیشینه غنی، محل تضارب اقوام، ادیان و فرهنگها بوده و است.
همین به هم تنیدگی باعث تشکیل بافت جمعیتی خاص شده و خود به تنهایی دارای داراییهای یک کشور میباشد.و توجه و دقت در لایههای فرهنگی، ذهن پژوهشگر را هر از گاهی به سو و دیار و حتی کشورهای دیگر میکشاند و هر مناسبتی که پیش می آید، جامعه متوجه بخشی، حتی ناچیز از آن قابلیتها میشود.
رمضان که خود ماه استغفار و دست یازیدن به ریسمان الهی و دوری جستن از گناه و مهمان شدن بر خوان پر برکت الهی، به گونهای که میشود، رزق معنوی یک سال خود را برداشت گرد، است و در این مسیر انسانها برای طی این طریق دست به دامان عقاید، باورها، ریشهها، ساقهها و تک تک برگها و میوههای فرهنگی شدهاند. و این نگاه موجب زایش رسوم و سنتها و آدابی شده که در مسیر خود بعضاً دچار تحریف و افراط و تفریط هم شده. اما بسیاری از این رسوم به واقع تبلور عینی هنرِ نیاکان ما در به نمایش درآوردن خواستگاههای درونی است. که به شکل رسومی مثل کلوخ اندازان، سفره چینی، چاووش خوانی و… درآمده است.
و این مهم (به زعم بنده) با توجه به پیش گفتهها در همدان ما از جایگاه ویژهتری برخوردار و از تعدد و گوناگونی بیشتری برخوردار است. با تحقیق بر روی یک رسم مثل چاووش خوانی به انواع گویشها، زبانها، قومها و… می رسیم و نیست این، مگر بخاطر موقعیت متفاوت و خاص جغرافیایی و شرایط اجتماعی همدان.
وقتی قرار باشد در این شهر به یک رسم توجه شود، بی درنگ متوجه گوناگونی زیاد در همان رسم در جغرافیایی کوچک میشویم. فارسها، ترکها، لرها، لکها، کردها و… هر یک به شکلی به برپایی آن رسم همت گماردهاند.
و قرابت هر یک از اقوام موجب پیدایش گونهای جدید از آن رسم مشتق از تفکرات و فرهنگ (مثال لرها و لکها) شده و به خودی خود یک زایش و گونه جدید از همان رسم به وجود آمده.
القصه رمضان و رسوم مردمانه همدانیها نیز از این مقوله مستثنی نیست. مقدمه اگر چه طولانی شد، اما بستری است برای تبیین چرایی و تنوع و تعدد رسوم و اختلافهای کوچک و بزرگی که در این دفتر بوده و هست و چه زیباست اگر بتوانیم، با توجه و مداقه در پیشگیری از تحریف و تضاد آفرینی، به حفظ و نشر آنها همت کنیم.
رمضان است و سفره افطارش، سفره سحر، میهمانیهایش به تاسی از ماه میهمانی خدا، سه وعده نمازش و چند و چون برپایی مراسم عبادت و احیا و بزرگداشت بزرگمرد تاریخ مولا امیرالمومنین علی علیه السلام از قدیم همدانیها با شروع ماه شعبان، با روزه گرفتن اول، وسط ماه و سه روز آخر ماه شعبان به استقبال رمضان میروند.
در روزهای پایانی شعبان به شستشو و نظافت مساجد، تکیهها، حسینیهها، امامزادگان، مزارها، سقاخانهها و… میروند.
این مهم توسط هیأت امنای اماکن پیش گفته و متعبدین برنامه ریزی و غالباً کودکان و نوجوانان (برای جذب بیش از پیش آنها) به کار گرفته میشوند.
فرشها، گلیمها، زیر فرشیها، پادریها و… به حیاط یا بام برده میشوند و در صورت لزوم شستشو و یا خوب تکانیده میشوند. یکی دو روز یک طرف و یکی دو روز طرف دیگر را در معرض هوای آزاد و آفتاب میگذارند.
ظروف چایخانه و قهوه خانهها (شامل سماورها، کتری قوری ها، استکان و نعلبکیها، پیش دستیها و …همگی به خوبی شسته میشوند.
اماکن مقدس پیش گفته با کتیبهها و پرچمها برای برپایی جشن دینداری مزین میشوند. عطر خوش پاکی اماکن را پر میکند. کلاسهای آموزش قرآن و احکام به صورت منظم، منسجم (بیش از ماههای دیگر) برپا میشود.
جز خوانی در روزهای ماه با حضور پرشور روزه داران پیر و جوان و زن و مرد و نوجوانان برگزار میشود.
کودکان در کنار بزرگان با آداب و رسوم آشنا میشوند تا خود در آینده میزبان و برگزار کننده مناسک باشند.
کودکان با بیدار شدن در سحر و خوردن سحری، و اقامه نماز، و همچنین اذان ظهر با برپایی نماز ظهر و عصر و خوردن ناهار و نوشیدنی، و همزمان با بزرگان با اذان مغرب نماز و افطار روزه (کله گنجشکی) میگیرند.
بیدار باش سحر در گذشته که رادیو، بلندگو و رسانههای امروزی نبود، توسط چاووش خوانها رقم میخورد. چاووش خوانها معمولاً انسانهای متعبدی بودند که از صدای خوش نیز برخوردار بودند و با رفتن به ماذنهها، پشت بام خانهها و کوچه و برزن ها با صدای خوش، مردم را با بیدار باش به استقبال سحر میبردند.
غالب چاووش خوانها یا خود کاروان دار بودند و یا از عوامل کاروانهای زیارتی مشهد، عتبات و مکه مدینه بودند. تفاوت اینها فقط در نوع فراخوان و آواها و اشعارشان متبلور بوده که اکنون رو به منسوخ شدن و فراموشی کامل است.
بیان متون و اشعار خارج از حوصله این متن است.
لیکن ذکر صلوات چهارده معصوم از مشهورترین آن هاست. نوع غذاها، نوشیدنیها و… زاییده اقلیم، فصل، ذوق، سطح شناخت مزاج و آشنایی با گیاهان و داروهای گیاهی و… کدبانوهای همدانی بوده.
لذا تنوع در این مورد بیش از بقیه موارد خود را نشان میدهد. پایین رفتن قند ناشی از فاصله وعده غذایی موجب شده خوراکیهای شیرین بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
سرمای همدان که عموماً بیش از هفت هشت ماه به طول نی انجامید، موجب بهره بردن از مواد غذایی گرم در کنار سردیها بوده
لذا انگشت پیچ، حلوا زرده، شیربرنج، حلوا، کماج، شله زرد و… همگی با دارچین، هل و… ترکیب و استفاده می شده. سوپها و آشهای مقوی و بومی شامل آش رشته، پتله بلغور، حلیم پای ثابت سفره افطار بودهاند و عطر و طعمی متفاوت داشت که نشان از گرسنگی و عشق مادرِ روزه دار خانه در پخت آن بود که به شکل آش خودنمایی میکرد.