خبرگزاری مهر -گروه هنر-آزاده فضلی؛ ۳۶۵ روزی که پشت سر گذاشتیم برای هنرهای تجسمی روزهای پر افت و خیزی به حساب میآمد البته پس از چندین سال کرونا و حوادث اجتماعی که رخ داده بود، در سال ۱۴۰۲ به ثبات نسبی رسیدیم. هنرمندان عموماً در محافل و مناسک خود همیشه یکی از مهمترین دغدغههایشان را «مردم» قلمداد میکنند و طی دو سه سالی که شرایط اجتماعی خاصی بر جامعه حاکم بود، تعدادی از هنرمندان خود را منزوی کردند و به گوشه آتلیههای خود پناه بردند اما در سال ۱۴۰۲ این انزوای خودخواسته هنرمندان کمرنگتر شد و برخی درصدد بروز و ظهور برآمدند؛ همچنان که تعداد رویدادها و نمایشگاههای غیردولتی و برگزاری ۳ حراج تهران، گواهی بر این ادعا است.
از آنجایی که در قاطبه جامعه هنری، هنرمندی که اثری جدید خلق نکند یا در مسیر تولید و خلق پیش نرود، هنرمندی مؤثر نخواهد بود، بنابراین خوش بین هستیم که هنرهای تجسمی در سال ۱۴۰۲ نیز همچون سالهای گذشته، حرکتی رو به عقب نداشته است. در ادامه، کارنامه چهرههایی را مرور کنیم که هر یک در حوزه فعالیت خود توانستند تأثیرگذار ظاهر شوند و بخشی از تحولات را برای «هنرهای تجسمی» یک سال گذشته رقم بزنند.
کاظم چلیپا؛ هنرمندی که از نقش استادی و پدرانهاش مایه گذاشت
نام کاظم چلیپا قطعاً برای هنرمندان رشتههای نقاشی و دانشجویان این رشته نامآشنا است. چلیپا به همراه تعدادی دیگر از هنرمندان حرفهای نقاش که لقب هنرمندان انقلابی را بر آنان نهادهاند، نقشی اساسی در تربیت نیروهای هنرمند جوان و نقاشان زبردست از دهه ۶۰ تاکنون داشته است.
نقاشیهای او برآمده از اندیشهها، عقاید و آرمانگرایی هایش است چه آنهایی که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رویکردهای آرمانگرایانه و میهنپرستانه با مضمون تقویت روح شهادتطلبی و ایثار خلق شدهاند که شاید تاثیرگذارترین این آثار تابلوی «توبه حر» و «کویر» است و چه آثار متأخرش که عموماً انتزاعی هستند.
این هنرمند تأثیرگذار و قابل اعتماد برای هنرمندان، در شانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به کمک مدیران این رویداد آمد تا بتوانند عملکرد جشنواره را بهبود ببخشند که اتفاقاً بخش نقاشی جشنواره شانزدهم فجر با حضور این استاد باسابقه هنرهای تجسمی توانست عملکرد خوبی را رقم بزند.
ایرج طهماسب و سیروس مقدم؛ مشق متفاوت ۲ هنرمند تلویزیونی
در یکی دو دهه اخیر شاهد برگزاری نمایشگاههای هنری بسیاری توسط سلبریتیها که عمدتاً از هنرمندان و فعالان رشته سینما و نمایش بودند، هستیم از کارگردانهای مطرح گرفته تا بازیگران شناخته شده سینمای ایران و خیلیهای دیگر که هر کدام به نوعی به برپایی نمایشگاههای تجسمی اقدام کردند؛ خیلیها با تحصیلات و تجربیات مرتبط و آثار درخور و برخی نیز بدون تحصیلات و تجربه در هنرهای تجسمی با آثاری ضعیف.
ایرج طهماسب که چهرهای شناخته شده در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون است، پس از چهل سال دوری از نقاشی، در تابستان ۱۴۰۲، نمایشگاهش را با عنوان «هیجان نقطه و خط» در گالری ثالث برگزار و از آثار منحصر به فردش رونمایی کرد. ایرج طهماسب را میتوان یکی از موفقترین هنرمندان سینما و تلویزیون در حوزه کودک دانست. وی با ساخت و تولید مجموعههای عروسک محور توانست جایگاه ویژهای را در میان مخاطبان پیدا کند. نکته قابل توجه تحصیلات طهماسب در هنرستان در رشته نقاشی و در دانشکده هنرهای زیبا در رشته تئاتر است که همین امر میتواند سبب شود مخاطبان، نمایشگاه را جدیتر دنبال کنند.
طهماسب در استیتمنت نمایشگاهش نوشته بود: «قرنها قبل از آنکه سبک امپرسیونیسم در اروپا شکل بگیرد نقاشان ایرانی در «مینیاتور» پردازش انجام میدادند. پردازش گذاشتن نقطههای رنگی در کنار خطوط بود که نقاشی را جذابتر میکرد. اروپاییها از لکه گذاری سریع رنگ برای ثبت یک لحظه نور استفاده میکردند اما ایرانیها آن را آزاد و برای افزودن بر جذابیت نقاشی به کار میبردند. من فقط میخواستم یادآوری کنم که اصل نقاشی ایرانی بازی جذاب خط و نقطه بوده است. در سال ۱۳۵۷ به کلی نقاشی را کنار گذاشتم با اینکه دیپلم نقاشی از هنرستان هنرهای زیبا گرفته بودم و در دانشگاه باید آن رشته را ادامه میدادم، ناگهان از این همه سبک نقاشی خارجی دلزده شده بودم و نمیفهمیدم چرا من باید یک پیکاسوی تقلید کار دیگر باشم بعد از حدود چهل سال دوری، خط و نقطه نقاشی ایرانی سراغم آمد و این بار تلاش کردم از نقاشی لذت ببرم.»
سیروس مقدم نیز در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ اقدام به برگزاری نمایشگاه نقاشی با عنوان «شرجی» کرد که شامل تابلوهای نقاشی و طراحی قدیمی و تازه خلق شدهاش بود. مقدم را با سریال پر مخاطب «پایتخت» میشناسیم و شاید مخاطبان اصلاً ندانند که تحصیلات او در دانشگاه، نقاشی بوده است! وی با اساتیدی همچون مرتضی اسدی، جواد بختیاری و ایرج اسکندری همکلاسی و شاگرد هانیبال الخاص بوده است.
سیروس مقدم در دوران جوانی جزو نسلی از هنرمندان انقلابی بود که دانشجوی نقاشی دانشکده هنرهای زیبا بودند و با حمایت استاد محبوبشان هانیبال الخاص، تلاش کردند از مدیوم نقاشی به مثابه ابزاری انقلابی در جهت تغییر جهان و به عبارتی برای تسخیر دیوارهای شهر استفاده کنند. سیروس مقدم در طول حدود ۴ سال از ۵۷ تا ۶۱ جزو حلقه اصلی این گروه از هنرمندان بود. او در آثار این دوره اش از سادهترین و البته تاثیرگذارترین ابزار برای بیان هنری یعنی طراحی استفاده میکرد.
وی در گفتوگویی درباره آثارش به مهر توضیح داد: موضوع اصلی آثار من، انسان است و رنج و زحمت انسان را در محیطهای مختلف روایت میکنم. اساساً سبک اکسپرسیونیست، هیجانات درونی هنرمند را نسبت به رویدادها، اتفاقات پیرامونش و انسانها روایت میکند اما با تکنیکهای فردی نقاش اجرا میشود. از طرف دیگر، چون انسان موضوع اصلی کارهای من است، فیگور نقشی اساسی ایفا میکند که به همین دلیل آثار نمایشگاه فیگوراتیو هستند که عامل ارتباط مخاطب با این جنس از نقاشی است و درک و فهم را آسانتر کرده و مخاطب میتواند ارتباطی انسانی برقرار کند.
نتیجه اینکه برگزاری نمایشگاههای تجسمی توسط هنرمندان شناخته شده حوزههای دیگر هنر، میتواند جنبههای مثبتی را برای رونق هنرهای تجسمی ایجاد کند به ویژه اینکه در ایجاد رونق بازدیدکنندگان گالریها به ویژه زمانی که هنرمندان از رشتههای دیگر اقدام به برپایی نمایشگاه میکنند و خود تجربیات و دانش هنری این رشته را داشته باشند.
سیدمسعود شجاعی طباطبایی؛ طوفانی که با آمریکای لاتینیها به پا شد
سیدمسعود شجاعی طباطبایی که سالهاست در عرصه کارتون و کاریکاتور کشور میدرخشد و ارتباطات و تعاملات بسیاری نیز با هنرمندان جهانی برجسته عرصه کاریکاتور دارد، در سال ۱۴۰۲ نیز خوش درخشید و کاری را رقم زد که قطعاً کمتر کسی میتواند آن را انجام دهد. این هنرمند که ارتباط خوبی با هنرمندان کاریکاتوریست جهانی دارد، توانست اهداف بخش بینالملل حوزه هنری را تحقق بخشد و نمایشگاهی از آثار هنرمندان برجسته آمریکای لاتین با محوریت مقاومت و استکبارستیزی در ایران برگزار کند.
نمایشگاه کارتون و کاریکاتور «آمریکای لاتین» را شاید بتوان یکی از منحصر به فردترین نمایشگاههای بینالمللی عرصه هنرهای تجسمی و کاریکاتور و کارتون در منطقه برشمرد، چراکه کارتون و کاریکاتور آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی یکی از قطبهای اصلی این هنر محسوب میشود. ارتباطات و تعاملات خوب بین هنرمندان بینالمللی و هنرمندان ایرانی را میتوان یکی از نکات مثبت دانست تا یکی از رویدادهای خوب کاریکاتوری در چند سال گذشته در ایران اتفاق بیفتد. این رویداد سبب شد تا کاریکاتور ایران که همیشه جزو بهترینهای جهان به شمار میآمد، یک گام دیگر بالا رود و به وزنهای سنگینتر تبدیل شود و همین موضوع نمایشگاه را حائز اهمیت میکند.
در این نمایشگاه نزدیک به ۴۰۰ اثر از ۱۵ کشور همچون آرژانتین، اکوادور، هندوراس، مکزیک، کوبا، شیلی، کاستاریکا، کلمبیا، جمهوری دومینیکن، پرو اروگوئه، ونزوئلا و نیکاراگوئه ارائه شد اما غالب آثار از ۵ کشور کوبا، برزیل، آرژانتین مکزیک و ونزوئلا بودند.
شجاعی طباطبایی همچنین در سال ۱۴۰۲ یکی از هنرمندان پیشتاز در خلق آثاری با موضوع «طوفانالاقصی» و مبارزه با رژیم صهیونیستی و آمریکا بود که آثار بسیاری با این موضوع از او در فضای مجازی منتشر و وایرال شد. همچنین، حضور او و آثارش در نمایشگاههای داخلی و خارجی از جمله نمایشگاه بینالمللی کاریکاتور سوریه و نمایشگاه گروهی کاریکاتور «طوفان الاقصی» در بصره از دیگر اقدامات ضدصهیونیستی وی به شمار میآید.
هنرمندان تجسمی بسیاری در ایران و جهان نسبت به حملات وحشیانه رژیم اشغالگر به غزه بیتفاوت نبودند و جلوههایی از جنایات این رژیم جعلی را به منصه ظهور گذاشتند. این هنرمندان هنوز هم طرحهای جدیدی را در صفحههای شخصی خود به تماشا میگذارند تا دنیا نیز نسبت به این اتفاق بیتفاوت نباشد. یکی از این هنرمندان، سیدمسعود شجاعی طباطبایی است که پس از گذشت بیش از چندین ماه از آغاز حمله صهیونیستها به غزه، طرحهای جدیدی را به اشتراک میگذارد.
شجاعی طباطبایی همچنین، در مرداد ۱۴۰۲ نمایشگاه هنری با هدف افشای پشتپرده بیحرمتی به قرآن و در واکنش به توهین به قرآن کریم در سوئد با عنوان «جدال نار با نور» برگزار کرد.
صابر شیخرضایی؛ بازگشت حنظله قهرمان
از دیگر هنرمندان پیشتاز در جریان «طوفانالاقصی» و اتفاقات بعد از آن در خلق آثار هنری، صابر شیخ رضایی است. این هنرمند جوان که آثار خاص بسیاری را در قالب پوستر و طرح گرافیکی منتشر کرد، در یکی از طرحهایش به «حنظله» که نمادی از مبارزات فلسطینیها است، اشاره داشت اما این بار حنظله را با بدنی قوی و مشتی گره کرده و آماده برای مبارزه با رژیم جعلی تصویر کرد که بسیار وایرال شد و مورد توجه قرار گرفت. شیخ رضایی در زبان تصویری که خلق میکند، لهجه دارد؛ ظرافت قلم در تصویرسازی و استخدام تصاویر با اینکه تنوع تصویرسازی و شناخت تایپوگرافی دارد، قلمش را منحصر به فرد میکند.
این هنرمند جوان درباره خلق آثاری مرتبط با موضوع فلسطین و به ویژه غزه گفت: حقیقتاً حالم خوب نیست چون شرایط بسیار پیچیده است و سطح جنایات رژیم صهیونیستی و توحش آنها به سطح غیرقابل قیاسی با جنایات گذشتهشان رسیده است و میزان کشتهها که کودکانش نیز بیشتر هستند حتی درصد اندکی از آن نیز در رسانههای جهان منعکس نمیشود. در حدی که خیلی از سلبریتیها تصاویر مصدومیتهای کودکان غزه را منتشر میکنند و حملات رژیم صهیونیستی به فلسطین به اشتباه در حال مخابره به عنوان حملات به اسرائیل مخابره میشود. طبیعتاً به دلایل جغرافیایی، فاصله زیادی با افق فلسطین داریم و دستمان کوتاه است اما در عرصه هنر و رسانه، این فاصله به اندازه گلوله سربازان مجاهد با شقیقههای اشغالگران است. نفس این انگیزه همین است که فاصله قلم ما با اشغالگران فاصله بسیار کمی است و هم ما میتوانیم در این پیروزی بزرگ که قریب به ۱۰۰ سال طول کشیده است، سهم داشته باشیم.
وی یادآور شد: حال بدم را برای تولید اثر هنری و در عرصه تولیدات هنری مدیریت کردم؛ خیلی از هنرمندان معمولاً در این شرایط دست از کار میکشند و توجه شأن به اخبار جلب میشود. به شکل بی سابقهای رسانههای فارسی زبان صهیونیستی که اذهان مردم را با دروغهای بسیار متکثر کردهاند، در این روزها مشی خلاف ادبیات جهانی پیش گرفتند و سطح دروغ پردازیها و عملیات فریب اینها، ایجاد مسؤولیت و وظیفه میکند. من به اندازه خودم سعی کردم در این روزها به واسطه بازنشر آثار قبلی و خلق آثار جدید، کاری انجام دهم.
همچنین، صابر شیخرضایی با همراهی گروه هنری «سه خط» به دوحه قطر سفر کردند تا تجربه کنشگری در فضای بینالمللی حول موضوع فلسطین را از جام ملتهای آسیا آغاز و ظرفیت سنجی کنند و بتوانند گسترش ارتباطات و گفتن از مسائل فلسطین و بررسی شیوههای کارآمدتر نشر آثار و اندیشهها و برنامهها در فضایی متفاوتتر از ارتباط دولتها را انجام دهند.