خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن؛ اواسط ماه مبارک رمضان است که از طرف برنامه تلویزیونی «پناه»، برای بازدید از پشت صحنه این برنامه به مشهدالرضا (ع) دعوت میشوم. بی هیچ ارادهای با همه جان لبیک می گویم به این دعوت که قرار است به «پناه» امام رضا (ع) برسم …
«پناه» ویژهبرنامه افطار شبکه دو سیماست که از ابتدای ماه مبارک رمضان با اجرای مصطفی امامی روی آنتن رفته است و در همین مدت هم حضور برخی مهمانانش خبرساز شده است. از اذان بنیامین بهادری خواننده پاپ که روز اول رمضان برنامه را مورد توجه قرار داد تا خاطراتی که هر یک از مهمانان برنامه درباره احوالات دلشان با امام رضا (ع) و حال و هوایی که زمانی آنها را به حرم و صاحبش گره زده است، میگویند.
ساعتی قبل از اذان است که به نزدیکی حرم امام رضا (ع) میرسم. در هیاهوی آدمها و ترافیک ماشینها کمی دیرتر از موعد مقرر نزدیک بارگاهش میشوم. قرار است حدود ۴ و نیم عصر سر برنامه باشم اما جمعیتی که به سوی این بارگاه ملکوتی روان است از شتاب روزمره ام می کاهد و در عین حال با خودم فکر میکنم وسط این همه زن و مرد و پیر و خردسالی که سالک راهش است من را هم می بیند و به من هم توجه دارد یا نه...
از خیابان نواب صفوی وارد صحن کوثر میشوم. در گوشه سمت چپ صحن استودیوی صاحب الزمان وجود دارد؛ استودیویی که برنامه افطارگاهی «پناه» شبکه دو و برنامه سحرگاهی شبکه خراسان از آنجا پخش میشود. وارد استودیو میشوم پلهها را که دور میزنم به لوکیشنی میرسم که در یک طرفش اتاقی برای تیم محتوایی برنامه قرار دارد. یک طرفش رژی و اتاق فرمان است و در طرف دیگر نیز استیج اصلی برنامه است که ۲ پنجره بالکنهایش رو به صحن آزادی باز میشود.
مهمان امشب برنامه حاج آقای قرائتی است، من که میرسم بعد از دقایقی مهمان هم میرسد. روی ویلچر نشسته است و چند نفری از یک روحانی تا خادم حرم و دیگران همراهیاش میکنند. حجت الاسلام محسن قرائتی را به اتاقی میبرند تا درباره برنامه امشب صحبت کنند.
در پشت صحنه برنامه با تیم برنامه ساز مواجه میشوم که پیش از این نامی از آنها مطرح نشده بود. یکی از این چهرهها مهدی عرفاتی است که سالها مدیریت رسانههای مختلف را بر عهده داشته و آخرین حضورش در عرصه تلویزیون، سردبیری برنامه «به افق فلسطین» بوده است. خیلی سریع گفت و گو با حاج آقای قرائتی را شروع میکند. همراه او محمدرضا خندان هم که سال هاست کارگردانی برنامههای معارفی تلویزیون از جمله «مخاطب خاص» را بر عهده دارد، حضور دارد. همچنین حسام جمارانی تهیه کننده برنامه که او هم چند سالی است فعالیتهایی از این جنس را در حرم امام رضا (ع) داشته است. هر سه در حال گفتوگو با حاج آقای قرائتی هستند. حدود ۱۰ دقیقه بیشتر تا آنتن باقی نمانده و برنامه قرار است ۱۷:۱۵ به صورت زنده آغاز شود. گپ و گفت هایی مطرح میشود که قرار نیست و نباید همه را اینجا منتشر کنم.
توضیح کوتاهی از برنامه میدهند، اینکه مجری چه کسی است و شعار برنامه که «امام رضا برای همه» است. عرفاتی با این توضیحات به محورهای گفتوگوی مجری با قرائتی اشاره میکند. حاج آقای قرائتی که حالا کهولت سن کمتر اجازه سخنان طولانیتر به او میدهد خاطراتی از امام رضا (ع) و زائران ایشان تعریف میکند. با این سن و سال همچنان حاضر جواب است و همچنان سخنانش ملاحت و طنازی ای دارد که حاضران را به خنده میآورد. از مردی میگوید که سه حاجت از امام رضا (ع) خواسته است و بعد برای حاج آقای قرائتی گفته که امام رضا (ع) حاجاتش را برعکس برآورده کرده است یا از دختری که به او گفته امام رضا (ع) حاجاتش را برآورده نمیکند و بعد او جواب داده است که امام رضا (ع) آقای توست یا نوکر پس اگر آقاست نباید انتظار داشته باشی هرچه میخواهی برائت برآورده کند. همه این ماجراهای جدی را به گونهای میگوید که هم شیرین است هم از زبان او شنیدنی.
صحبت مجری میشود، مصطفی امامی مجری برنامه را صدا میزنند. حاج آقا قرائتی با مجری هم خوش و بشی میکند. حالا یکی دو دقیقه تا شروع برنامه مانده است، کارگردان و مجری اجازه میگیرند و میروند. مجری به استودیوی اصلی برنامه میروند جایی که شبیه یک استیج ساخته شده است استیج کوچکی رو به ضریح حضرت. حالا رفت و آمد تیم برنامه در پشت صحنه شتاب میگیرد. در اتاق رژی شمارش معکوس برقرار است و تصاویر را روی مجری و حرم امام رضا (ع) تنظیم میکنند.
مصطفی امامی پلاتوی شروع برنامه را میگوید که به ولادت امام حسن (ع) اشاره دارد. از کرامت ایشان شروع میکند و این چنین ادامه میدهد که «این کرامت عادت صاحب امشب امام حسن (علیه اسلام) است» و جمله آخرش را به نام برنامه پیوند میزند که «به نومیدی از این در مرو … پناه اینجاست!» دوربین میرود داخل حرم و آدمها را با رنگها و سنین مختلف نشان میدهد و تیتراژ برنامه با صدای محمد علیزاده آغاز میشود. این طرف حاج آقای قرائتی را آماده میکنند.
ساعت ۱۷:۲۲ دقیقه است. می پرسد دیگر چه سوالی پرسیده میشود؟ آخرین مباحث مورد نظر را در میان میگذارند و بعد او را به داخل استودیو میرسانند. مجری قصهای از ماجرای کرامت امام حسن (ع) تعریف میکند، کارگردان اعلام میکند که سه دقیقه تایم داریم. در همین دقایق حاج آقا قرائتی به کمک اطرافیان از روی صندلی چرخدار برمی خیزد و روی صندلی مقابل مجری مینشیند.
بخشی از برنامه مربوط به نامههایی است که خیلیها از دور و نزدیک به حرم فرستادهاند؛ نامههایی که مجری بخشی از هر یک را میخواند که از آرزوی پلیس شدن تا رسیدن به معشوق بعد از هفت سال تا آرزوی داشتن گوشی لمسی را در برمی گیرد و یک آرزو هم در اکثر نامهها مشترک است اینکه صاحب این حرم بطلبدشان و وارد حرم امنش شوند. امامی بعد از اینکه بخشهایی از این نامهها را میخواند میرود تا گفت و گو با حاج آقای قرائتی را آغار کند. یک بار هم روی آنتن خود را معرفی میکند و بعد میگوید هر جور دوست داشتید، صدایم کنید. حالا یک وقفه کوتاه میدهند و برنامه میرود روی یکی از آیتمها.
همزمان در پشت صحنه صدای خانمی را میشنویم که دارد با یکی از مشتاقان حرم امام رضا (ع) گفت و گو میکند. این بخش مربوط به همان نامه هاست و یکی از این مردمانی را که تا به حال نشده است به حرمش بیایند به برنامه دعوت میکنند. آن طرف خط صدای مردی میآید که بغض کرده و با شنیدن اینکه میتواند زایر حرم باشد سلام میدهد به امام رضا (ع).
میخواهم با مهدی عرفاتی سردبیر برنامه گفتوگو کنم که به دلیل فشار کاری و تمرکز روی گفتوگو با مهمان به زمانی بعد موکول میکند. در فرصت کوتاهی اما میتوانم بخشی از سوالاتم درباره برنامه را از حسام جمارانی تهیه کننده برنامه بپرسم.
وی درباره ایده «پناه» توضیح میدهد: قرار بود ما یک برنامه چهارشنبههای امام رضایی در شبکه دو داشته باشیم و من این ایده را با شبکه و دیگر دوستان در میان گذاشتم. دوستان دیدند این طرح خوب است و خواستند که استارت آن از ماه رمضان زده شود. این ایده به شکل جامعتری مطرح شد و با دوستان در حرم امام رضا (ع) هم در میان گذاشته شد که استقبال کردند.
این تهیه کننده درباره انتخاب مجری عنوان میکند: شاید از میان ۵۰ گزینهای که مطرح شد و در بین شأن چهره و بازیگر هم بود به مصطفی امامی رسیدیم. همانطور که شعار برنامه «امام رضا (ع) برای همه بود» میخواستیم مجری قابلیت تخاطب با مخاطب عمومیتری را داشته باشد، یعنی هم جوان و شاداب باشد و هم به حوزههای معرفتی و دینی اشراف داشته باشد.
گفتوگوی امامی با حاج آقا قرائتی همچنان ادامه دارد. میرسد به بخشی از خاطراتش که متعلق به جوانی است. میگوید: شما ماه عسل به مشهد آمدید و اتفاقی رخ میدهد که به علی بن موسی الرضا (ع) متوسل میشوید …
آقای قرائتی به برخی از این خاطرات و حرفها که میرسد از بیان شأن امتناع دارد. بعد میگوید که از همین حضورش در تلویزیون هم نگران است. «می ترسم زیادی باشه» این را میگوید و اشاره میکند که بعد از افطار هم برنامه درسهایی از قرآن از شبکه یک پخش میشود و میگوید که ممکن است این تکرار، مناسب نباشد.
نزدیک اذان مشهد است و امامی میگوید که در رواق امام خمینی سفرهای انداختهاند که به ۴۰ هزار نفر افطاری داده میشوند. یک آیتم کوتاه پخش میشود و صدای مؤذن حرم در بلندگوها پخش میشود. محمدرضا خندان کارگردان برنامه در همین فاصله از حاج آقا قرائتی میخواهد کمی بیشتر وارد خاطرات شخصی خود شود. مینشیند و خیلی کوتاه و آرام حرف میزند.
بعد از این سخنان گفتوگویی هم با او دارم که درباره طراحی برنامه و کارگردانی «پناه» توضیح میدهد: در طراحی به نظرم، ما فقط به آنچه مورد نظرمان بود فکر کردیم و خود امام رضا (ع) طراحی کرد. در انتخاب حرم هم به عنوان لوکیشن و جغرافیا آن را ندیدیم و اگر تصویری از حرم میبینیم برای این است که مخاطب با برنامه همراه شود. خواستیم از این تصویر و از این جغرافیای متبرک به جا و اندازه بهره بگیریم.
وی ادامه میدهد: ما نخواستیم از گنبد به شکلی که در اغلب برنامهها استفاده میشود بهره بگیریم. برنامه ما مجاور حرم است اما بیشتر تصاویر و اتفاقات در استودیو میگذرد چون به نظرم در بیشتر برنامهها این اتفاق افتاده است که گنبد حرم امام رضا (ع) در پس زمینه بوده است و ما تلاشمان این بود که در لحظهای وارد حرم شویم و دوربین این مکان را نشان دهد که قرار است حس و حال مخاطب را با آن پیوند دهیم نه اینکه حرم صرفاً دکور باشد.
خندان در پایان میخواهد از تیم تولید آیتمها و سردبیری و همه اعضای برنامه تشکر کند که شبانه روزی پای کار بودهاند.
حالا برنامه دوباره شروع میشود. ماجرا میرسد به کرامت امام رضا (ع) و بخشش و ویژگیهای ایشان.
قرائتی حالا خاطرهای میگوید از عدهای که عمامه اش را بوسیدهاند و وقتی از آنها دلیل این حرکت را پرسیده، گفتهاند به جبران حرکت زشت پرتاب کردن عمامه بعضی روحانیون که سال گذشته اتفاق افتاد این کار را کردهاند.
امامی بعد از این خاطره میخواهد که حاج آقا قرائتی رو به دوربین با آنها که نادانسته و هیجانی عمامه برداشتهاند و حالا پشیمان هستند، صحبت کند. قرائتی به سیدمحمد بهشتی اشاره میکند و میگوید خدا رحمت کند دکتر بهشتی را که میگفت در زمین دنبال فرشته نگردید؛ یکی بددهن است یکی … از یکدیگر بگذریم.
به ساعات پایانی برنامه می رسیم و نزدیک به اذان تهران است. مجری پلاتوی پایانی را میگوید. اذان میدهند. یک طرف استودیو سفره افطار را پهن کردهاند. سوپ و نان پنیر و سبزی و شله زرد. با پایان برنامه میخواهند عکسهای یادگاری با حاج آقا قرائتی بگیرند. همه تیم برنامه در قاب می آیند و عکس یادگاری میگیرند.
آخر این گفت و گو میخواهم با حاج آقای قرائتی گفت و گو کنم که برای مصاحبه استخاره میگیرد. تسبیحش را از داخل جیبش درمی آورد و ذکری میگوید و بعد میگوید بد آمد. من هم دیگر اصرار نمیکنم. او را کم کم آماده میکنند که از استودیو خارج شود.
شب حرم از داخل پنجرههای صحن آزادی که رو به استودیو باز است خیلی دلرباتر شده است.