ما برای رسیدن به عمق فناوری خلق «روایت رسانه‌ای _میدانی هویت بخش»، نیازمند عبور از کلیشه‌ها و زدن رکوردهای جدید هستیم.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام سید علی موسوی مدیرعامل پژوهشکده باقرالعلوم در یادداشتی نوشته است:

۱. مساله جاری در خیابان‌های ایران، مساله هویتی است. دشمن ما آخرین تکنولوژی‌هایش را در این جدال در ایران به کار می‌گیرد. این مساله ابزارهای پیچیده‌ای در پدید آوردن یک روایت باورپذیر و گسترده دارد. آنچه این مساله را جذاب و دیدنی کرده است آن است که جبهه انقلاب مظلوم تر از جنگ تحمیلی ۸ ساله در حال مقاومت و حتی پیش روی و فتح قله‌های تکنولوژیک این عرصه است.

۲. فتنه ۸۸ چشم ما را نسبت به قدرت شبکه‌های اجتماعی باز کرد و جبهه انقلاب توانست رکوردهای چشمگیری را در این حوزه بزند. توقع برتری یافتن مطلق جبهه انقلاب در مقابل هژمونی رسانه‌ای جهانی با دیکتاتوری پلت فرم‌ها و حاکمیت اینترنت، توقع بی جایی است. جنگ است جنگ. اگر ضربه‌ای بزنی، حریف ساکت نمی‌نشیند. هنوز قدرت پهبادی_موشکی ما به نقطه اوج خودش نرسیده است. مهم این است که طهرانی مقدم‌ها مشغول کارند. نفس مقاومت ما در مقابل این هجمه، پیروزی بزرگی است. همانطور که در جنگ ۸ ساله مهم نبود چقدر از خاک عراق را با جنگ تصرف کردیم. مهم این است که امروز مقاومت عراق در جبهه مقاومت علیه اسرائیل می جنگد. ما به دنیا قواعد و شیوه پیروزی در این جنگ نابرابر را نشان دادیم.

۳. واقعیت این است که فتنه ۱۴۰۱ تکنولوژی پیشرفته‌تری از فتنه ۸۸ داشت. ترکیبی از ساخت رویداد در شهر و خیابان و سوار کردن روایت مطلوب خود بر آن و توسعه این رویداد_روایت برای ساخت یک هویت پیش رونده. این هویت در حال حاضر با تظاهر افتخارآمیز به کشف حجاب، فضای شهر را به اشغال خود درآورده و جایی برای هویت مذهبی و محجبه ما به عنوان رقیب باقی نگذاشته است. رقیب مؤمن محجبه هرچند نسبت به جماعت مکاشفه، اکثریت است، اما همچنان فاقد پروژه هویتی فراگیر و غالب است.

۴. در این میدان، قواعد مواجهه با آن متفاوت است. ما در این نزاع هویتی، ناچار دست به عصا و محتاطانه تلاش می‌کنیم. چرا که هر زیرساختی از وحدت ملی که نابود شود، منبعی از قدرتمان را از دست داده ایم. لذا هر نوع کنش تقابلی و شقاق آفرین هویتی نیز به ضد خود تبدیل خواهد شد و اتفاقاً جامعه مذهبی و محجبه را وارد زیست گتویی و بسته کرده و جماعت مکشفه را پرده در تر می‌کند.

پروژه هویتی ما وقتی موفق است که بتواند به قشر مذهبی انقلابی مرجعیت اجتماعی ببخشد. از این رو، پروژه هویتی تا قابلیت توسعه به تمامی گونه‌های اجتماعی را نداشته باشد، محکوم به شکست است. طبعاً همه اقشار تعلق یکسانی ندارند و ما با طیفی از وابستگی و تعلق نسبی مواجه خواهیم بود. به هر حال خلق هویت باید بتواند برای قشر مذهبی انقلابی افتخار بیافریند و لازمه این امر مقبولیت هویت در نزد توده و عموم مردم است. چرا که افتخار مرهون مقبولیت و تحسین عمومی است.

۵. از تولید سرود سلام فرمانده با محوریت هویت بخشی به دهه نودی ها تا گردهمایی‌های محلی و شهری و در نهایت ورزشگاه آزادی در خرداد ۱۴۰۱ و بازنمایی آن، یک پیشروی بی نظیر بود که بخش قابل توجهی از آن را باید ناخودآگاه دانست. دست عنایت غیبی حضرت ولی عصر (عج) را در آن می‌توان دید. محوریت امام زمان (عج) آن هم با بهره مندی از قدرت بی نظیر دهه نودی ها به عنوان فرزندان خانواده، به گونه‌ای بود که می‌توانست همه طیف عمومی را با هویت خانوادگی و با مرکزیت قشر مذهبی انقلابی هویت واحدی ببخشد. این پدیده همچنان در اوج فناوری ساخت رویداد _ روایت هویتی قراردارد و تجربیات بعدی هنوز نتوانسته به فناوری ناخودآگاه آن دست پیدا کند. همچنان نیازمند مطالعه آن تجربه هستیم. مطالعه‌ای برای بازسازی خودآگانه این تجربه. تجربه‌ای که با سریال‌های بعدی سلام فرمانده ۲ و ۳ نیز تکرار نشد و تنها به درجا زدن این کلیشه تبدیل شد.

۶. طبعاً دشمن بی کار نمی‌نشیند. شهریور ۱۴۰۱ دشمن با ضربه قدرتمند و چند وجهی خود وارد میدان شد. او از سرمایه گذاری‌های خود در دوگانه‌های رسانه‌ای _ میدانی خرده روایت سازی چون دختر آبی و آزادی‌های یواشکی و دختران انقلاب بهره برد. در نهایت سوار بر نارضایتی‌های اقتصادی توانست روایت کلان خود را از زن، زندگی و آزادی بر خیابان‌ها و فضای مجازی مان تحمیل کند. عملیاتی بسیار هوشمندانه، صبورانه و حرفه‌ای.

جبهه انقلاب هم با فهم درست خود از مقوله هویت سازی دارای قدرت توسعه عمومی (و نه هویت سازی تقابلی) به دنبال تعریف پروژه‌ای رسانه‌ای _میدانی هویت بخش بود.

این بار نیز پروژه با محوریت دهه نودی ها جشن فرشته‌ها کلید خورد. اما به جای یک سرود، یک رویداد مذهبی حجاب محور در مرکزیت کنش جمعی محلی و شهری قرار گرفت و در اوج خود به دیدار جذاب و دیدنی فرشته‌های دهه نودی با رهبر معظم انقلاب رسید. این پروژه نیز سرودی را انتخاب کرد که البته قدرت هویتی توسعه به فضای عمومی را نداشت. خلأ فقدان محتوای محوری هویت بخش را معنای پیچیده در پدیده تاریخی «جشن تکلیف» تا حدی پر می‌کرد.

۷. در این میان رویدادهایی چون راهپیمایی جاماندگان اربعین، تا میهمانی ده کیلومتری غدیر توانست شکلی دیگر از این تجربه را محقق سازد. این شکل از سطح محلی و خرد آغاز نمی‌شد. یکراست وارد فضای عمومی شده بود و از این رو قدرت توسعه محلی را نداشت اما مشارکت عمومی مردم در میزبانی این دست میهمانی ها، خود فناوری جدیدی را پدید آورده بود. از این مهمتر فناوری یکپارچه سازی و هماهنگی میان سازمان‌های فرهنگی دولتی و بدنه گسترده مجموعه‌های مردمی بود. به هر حال هویت بخشی مذهبی با محوریت امام حسین و امام علی علیهماالسلام هم به قشر مذهبی انقلابی مرجعیت می‌دهد و هم عموم توده مردم را همراه می‌سازد. از این رو دشمن با کینه ورزی به دنبال تخریب این شکل از مناسک بود اما تمایلات عمیق مذهبی فضای عمومی به سهولت وارد این مسیر می‌شود.

۸. سوی دیگر این تجربه در فضای رسانه‌ای در حسینیه معلا و محفل رقم خورد. معنای حسینیه و محفل قرآنی توسعه‌ای گسترده برای فراگیری همه ذائقه‌ها را داشت. این پدیده نیز همچنان متمرکز بر یک بازیگر بزرگ بود. از این رو نیازمند گوشواره‌هایی برای توسعه هویتی خود در سطح محله بود. اما قدرت پای رسانه آوردن گستره عظیمی از مخاطب و در نهایت مانور میدانی توانست گونه‌ای دیگر از تجربه را رقم بزند. جمعیت گردهم آمده محفل امام حسنی‌ها یک پویش میدانی برآمده از یک برنامه تلویزیونی مذهبی است. این جنس از تجربه هویت بخش نیر پدیده‌ای بی نظیر را در تجربه ما ثبت کرد.
جبهه انقلاب در حال دستیابی به فناوری روایت سازی میدانی_ رسانه‌ای با قابلیت هویت بخشی است و برای رسیدن به قله‌های بالاتر هنوز نیازمند طی مسیر است.

ما باید توان هویت بخشی خود را وارد کنش‌گری محلی، محله‌ای، خانوادگی و حتی انفرادی تک تک نیروهای مذهبی انقلابی کنیم. باید هویت مذهبی و انقلابی به شکل افتخارآمیزی، فضای شهر را «به شکل چشم نواز و مقبولی» پر کند. الگوی رسانه‌ای_ میدانی نیازمند خلق الگو و مسیر پیاده سازی توسط هر مجموعه کوچک و محلی و حتی تک کنش‌های فردی است تا بتواند همه سطوح اجتماعی را فرابگیرد. این الگو باید بر محور محتوایی قدرتمند و هویت ساز ساخته شده باشد. تعلق عمیق و گسترده ای را نمایندگی کند. در عین حال تمایز از دیگری دست ساز دشمن را نیز حمل کند

۹. تنها راه حضور پر افتخار بانوی محجبه در فضای خیابان این است. در حال حاضر زن مکشفه است که با افتخار در خیابان قدم می‌زند و بانوی محجبه گاه با ترس و گاه زیر فشار اجتماعی با احساس ناامنی و حتی گاه جوان محجبه با شرمندگی در خیابان قدم میزند و در مدرسه و دانشگاه و محل کار. و محله و در جمع فامیل و دوست و آشنا حاضر می‌شود.

تجربه‌های موفق قبلی تبدیل به کلیشه می‌شوند و شهر هنوز در اشغال هویت رقیب است. ما برای رسیدن به عمق فناوری خلق «روایت رسانه‌ای _میدانی هویت بخش»، نیازمند عبور از کلیشه‌ها و زدن رکوردهای جدید هستیم. شگفتی آفرینی تجربه دو سال اخیر نوید بخش فتوحات بعدی است. انشا الله