خبرگزاری مهر- گروه استانها- حسین مظفری*: گردشگری نقش مهمی در توسعه و توسعه پایدار دارد و امکان تغییرات فرهنگی در نتیجه بهبود روابط انسانی و اجتماعی را در پی خواهد داشت، تعاملاتی بین جامعه میزبان و میهمان پدید میآورد که پیامد طبیعی آن بروز تغییر و تحول در کیفیت و سطح زندگی، کار، الگوهای فرهنگی - رفتاری و نظام ارزشی، زبان، روابط خانوادگی، نگرشها، آداب و سنن، ساختار جامعه و بهطورکلی، تأثیر بر فرهنگ و روابط ساکنان محلی و یا گردشگران است.
نکته مهم در بررسی اثرات گردشگری توجه به تمام متغیرها و عواملی چون نوع گردشگر، میزان و تفاوت کمّی جمعیت میزبان و گردشگر، نگرشهای گردشگران و میزبانان نسبت به یکدیگر، نوع تعامل بین گردشگران و جامعة میزبان، تفاوت فرهنگی بین گردشگر و جامعه میزبان، بافت فرهنگی و اجتماعی دو طرف، موقعیت اقتصادی نسبی میزبان و میهمان، موضوعات موردعلاقه گردشگران، میزان رغبت بازگشت دوباره و یا ماندگاری در محل و اثرگذاری بر محیطزیست و… است که میزان و کیفیت اثرگذاری را مشخص میکند. گردشگر، هم میتواند بر مقصد تأثیر بگذارد هم میتواند از آن تأثیر بگیرد.
تعاملات اجتماعی بخش مهمی از زندگی انسان است که در فضای عمومی اتفاق میافتد و کیفیت زندگی او را از بسیاری از جهات تحتتأثیر قرار میدهد. بنا بر اهمیت برقراری تعاملات اجتماعی و تأثیر آن در سطح کیفیت زندگی مردم، یکی از ضروریات محققان و پژوهشگران پرداختن به این موضوع و ابعاد آن در ساختار کالبدی و بافت انسانی شهرهای امروزی است. یکی از شهرهایی که با وجود فرهنگهای متفاوت، از نمونههای موفق در ایجاد تعاملات پایدار اجتماعی بوده، بندر بوشهر است.
پیشینه و تاریخچه بندر بوشهر نشان داده که این بوم و بر نقشی فرامنطقهای در عرصههای مختلف ازجمله اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته و به دلیل همسایگی با خلیجفارس و مراودات تجاری، سیاسی و فرهنگی، از قرنها پیش، دستاوردهای فراوانی در حوزههای مختلف به دست آورده است؛ گنجینهای که حکایت از اصالت مراودات انسانی در این سرزمین دارد. بی شک این گنجینه برای بسیاری جذابیتهای خاص خود را دارد و این خود میراثی ارزشمند است که میبایست زمینه را برای عرضه درخور آن فراهم کنیم. بی شک توسعه گردشگری در عرصههای مختلف فرهنگی و طبیعی میتواند به رونق این مهم کمک کند و نقش بندر بوشهر را همچون گذشته در تعامل با گردشگران احیا نماید و به رونق اقتصادی بینجامد.
بافت انسانی بندر بوشهر
یکی از مهمترین عوامل رشد و شکوفایی فرهنگ و تمدن بوشهر بهخصوص در دو مقطع «باستان» و «معاصر» را میتوان بهرهوری این شهر از اصل «تساهل و تسامح» دانست.
بدون تردید ریشه اصلی حاکمیت این روحیه در میان بوشهریها شرایط جغرافیایی یعنی همجواری با دریای پارس و در نتیجه رشد تجارت در این منطقه بوده است.
یکی از کارکردهای مهم تجّار، انتقال فرهنگها و تمدنها در میان ملل مختلف بوده است. در واقع این طبقه اجتماعی در کنار کار اصلی خویش که همانا انتقال کالا برای کسب سود و منافع مادی بوده است، همواره دانسته یا نادانسته به انتقال فرهنگها و کالاهای فرهنگی مبادرت میورزیدهاند و بدین ترتیب نقش آنها در اقتصاد و انتقال فرهنگها همواره در خور توجه بوده است.
بوشهر همواره این اقبال را داشته است که پذیرای تاجران و مسافران شهرهای دور و نزدیک باشد و این موضوع بهخصوص در دوران معاصر نمود بیشتری داشته است.
در این دوران بود که به واسطه رشد تجارت جهانی و اهمیت یافتن خلیجفارس در مناسبات بینالمللی، بوشهر موردتوجه کشورهای بزرگی همچون انگلیس، پرتغال، هلند، روسیه، آلمان، فرانسه و عثمانی قرار گرفت.
هم زمان با رشد تجارت و سیاست در این دوران، صنعت چاپ نیز پیشرفت قابلملاحظهای کرده بود و روزنامههای پرتیراژ و ارزشمند «حبلالمتین» و «مظفری» در این شهر بندر، مخاطبان فراوانی به خود جلب کرده بودند و وجود این ملیتها و قومیتها با فرهنگهای گوناگون لاجرم مستلزم رشد روحی» تساهل و تسامح» بود و اینچنین شد که بوشهریان در متن این شرایط به دادوستد فرهنگ با ملل دیگر پرداختند.
نکته ارزشمند و احترامانگیز برای نگارنده این است که فرهنگ بوشهر در تعامل با این فرهنگها، بنمایههای خود را که همانا احترام به انسان، مهربانی، ایرانی و مسلمان بودن بود از دست نداد و این ویژگی باعث شد که بسیاری از فرهنگشناسان و مردمشناسان داخلی و خارجی از فرهنگ این شهر به نیکی و بزرگی یاد کنند.
اگر از وجه بینالمللی فرهنگ بوشهر گذر کنیم، قابلتوجه است که بسیاری از متخصصان، دانشمندان، تجّار و کسبه نیز که از اقصینقاط ایران به بوشهر آمدند، در این شهر ماندگار شدند و درحالیکه بسیاری از این اشخاص امکان نقلمکان به نقاط خوش آب و هوا و موطن خویش را داشتند، ماندن را بر رفتن ترجیح دادند و این موضوع البته عمدتاً بهخاطر جذابیت فرهنگ بوشهر و حاکمیت روحبه مردم این شهر است.
جالبتوجه است که فرزندان اشخاص یاد شده دیگر کازرونی، شیرازی، بهبهانی، تهرانی و… نیستند؛ بلکه آنان بوشهری هستند و به بوشهری بودن خود افتخار میکنند؛ بنابراین در یک جمعبندی نهایی میتوان گفت اصلیترین خصلت فرهنگی مردم بوشهر «تساهل و تسامح» است، این خصلت عمدتاً ناشی از همجواری با دریا است و مردم بوشهر در دادوستد فرهنگی با اقوام مختلف، هنرمندی فوقالعاده به خرج داده، شرایط زیستن مهاجران و مسافران را فراهم کرده، نسبت به آنها عطوفت ورزیده و ضمن استفاده از داشتهها و تجاربشان، همه آنها را در خود حل و جذب کرده و به نام بوشهر ثبت و ضبط نمودهاند.
ظرفیتهای عمده بندر شهر بوشهر در بسیاری از زمینهها درخور توجه است؛ خلیجفارس، معماری، خوراک، آئین، آداب و رسوم، ادبیات شفاهی، شخصیتها و مشاهیر، رویدادها، مراکز اقامتی و پذیرایی، مراکز تجاری و خرید و بسیاری دیگر که هر کدام در جای خود محملی ارزشمند جهت توسعه چندجانبه در مسیر گردشگری است. عملاً دست بوشهریها در بسیاری از جهات باز است و این آزمون بسیار سختی است که آیا از آن سربلند بیرون خواهیم آمد یا خیر؟!
شناخت و آگاهی
شناخت و درک تنوع عقاید، نگرش و تصور جامعة محلی در رابطه با توسعه گردشگری و حضور گردشگران، گامی پایهای در برنامهریزی توسعه گردشگری پایدار محسوب میشود. بر این اساس سنجش نگرش جامعه محلی بهمنظور آگاهی از دیدگاه آنان در مورد توسعه گردشگری و برنامهریزی برای آینده گردشگری بسیار حائز اهمیت است و نیاز شناخت و درک عمیق را در زمینه گردشگری ضروری میداند. در بندر بوشهر بهصورت بنیادین روحیه مهماننوازی وجود دارد و بخش عمده مسیر را درنوردیدهایم؛ اما نکته قابلتوجه شناخت نوع خدمات متفاوت و متنوع یک بوشهری در حوزه تخصصی گردشگری به جامعه مهمان است که جای بحث و مداقه دارد.
آموزش
شکلگیری، پایداری و توسعه گردشگری در هر جامعه نیازمند امر آموزش است. درک و شناخت گردشگری و همچنین چگونگی توسعه و پایداری آن نهتنها در گسترش دانش گردشگری برای درک نیازمندیهای آن بلکه در آموزش زمینههای موفقیت در پیرامون صنعت گردشگری و همچنین نیازمندیهای هر جامعه به امر گردشگری نهفته است که این خود یک نگرش و رویکرد انسانی را نسبت به گردشگری ضروری میسازد.
نقش برجسته منابع انسانی در توسعه گردشگری که ناشی از امر آموزش است میتواند با رشد مهارتها و دانش ساکنان محلی از آنان در رشد اقتصاد محلی و ملی بهره فراوان برد. برای دستیابی به یک نظام آموزش گردشگری پویا در وهله اول بایستی زیرساختها و بنیانهای اجتماعی آن را بنا نهاده و براین اساس نگاه به آموزش گردشگری در راستای افزایش کیفیت و کمیّت باید علاوه بر برتری عملکردی، دستیابی به اهداف استراتژیک و موفقیت درازمدت بر مبنای ویژگیهای بومی – محلی هر منطقه نیز مدنظر قرار گیرد.
ازاینرو مفهوم ارتقا مستمر و ابزارهای آن معرفی و به کار گرفته میشود و از طرف دیگر توجه به فرهنگ جاری تغییر داده شده تا تغییرات ناشی از ارتقای مستمر را پذیرا باشد.
در بسیاری از کشورهای دنیا برای فعالیتهای تور گردانی و گردشگری قوانینی اخلاقی تعیین کردهاند. این قوانین باهدف توسعه پایدار و بر اساس استانداردهای جهانی تدوین میشود و قصد دارد با استفاده پایدار از منابع، کاهش اثرات منفی زیستمحیطی و توجه به فرهنگ بومی، اثرات منفی گردشگری را به حداقل رسانده و باعث رشد و توسعه گردشگری شود که اهداف اقتصادی آن با اصل حفاظت از میراثفرهنگی و طبیعی جامعه مقصد هماهنگی داشته باشد.
کدهای اخلاقی در سفر برای کلیه افرادی که به نحوی با صنعت گردشگری مرتبط هستند -بهویژه تورگردانها و گردشگران - تدوین میشود و محتویات آن بر اساس نوع مقصد و نیازهای گردشگر آن مقصد، متفاوت است.
کدهای رفتاری و اخلاقی گردشگری
کدهای جهانی اخلاق گردشگری در پی آن است تا اصول نهادینهای را که هم در جامعه میزبان و هم در بین مهمانان میتواند منجر به ایجاد رفتارهای بهینه شود معرفی و آنها را بسط و گسترش دهد
همچنین بر اساس کدهای دهگانه گردشگری، اصول هشتگانه «گردشگر مسئول» هم طی قطعنامهای در مجمععمومی سازمان جهانی گردشگری در سال ۲۰۰۵ به تصویب رسید که در ادامه به آن میپردازیم
در این بیانیه، گردشگری بهعنوان ابزاری برای تکامل فردی و اجتماعی معرفی شده است و در آن آمده است که گردشگری عاملی غیرقابلجایگزین در زمینه خودآموزی، ارتباطات دوجانبه و درک اختلافات موجود میان افراد بشمار میآید.
در ایجاد یک تجربه مطلوب سفر هر کس (اعم از میزبان یا مهمان) نقشی را بر عهده دارد، در این میان نقش مهمان (گردشگر) در ایجاد این تجربه و کمک به توسعه گردشگری مسئولانه بهقرار زیر است.
- چشمان خود ر ا به روی فرهنگ وسنتهای دیگر بگشایید.
- به حقوق بشر احترام بگذارید.
- به حفاظت از محیطزیست کمک کنید.
- به منابع فرهنگی احترام بگذارید.
- سفر شما میتواندموجب توسعه اجتماعی و مشارکت در اقتصاد محلی شود؛ با خرید صنایعدستی و کالاهای محلی به اقتصاد محلی کمک کنید.
- در خصوص وضعیت فعلی سلامتی مقصد مورد نظر و دسترسی به امکانات ضروری پزشکی اطلاعات به دست آورید.
- در خصوص مقصد مورد نظر تا حد ممکن اطلاعات به دست آورید.
- با قوانین و مقرراتم قصد مورد نظر خود آشنا شوید.
در شیوههای اجرایی مدیریت شهری بندر بوشهر در مواجهه با گردشگران بایستی از تجارب شهرهای دیگر همچون کاشان، قشم، رشت، ساری و شهرهای میانه اندام دیگر استفاده برد و از ساختارهای تطبیقی بهره گرفت چرا که بیتوجهی به راههای رفته دیگران در تصمیمسازی، عواقب غیرقابل جبرانی را برای جامعه محلی بوشهر در پی خواهد داشت.
گردشگری تعاملی
همیشه ویژگیهای طبیعی و ساختار فیزیکی نیست که یک مقصد گردشگری را از دیگری متمایز میکند؛ بلکه ویژگیهای منحصربهفرد جامعه میزبان است که چنین تمایزی را در بین مقاصد گردشگری به وجود میآورد. روابط گردشگر و میزبان در طول سفر یک رخداد غیرقابلاجتناب است، گردشگران بر این عقیده هستند که تعاملاتشان با جامعه میزبان منجر به تجربیاتی مثبت در طول سفر میشود، اما زمانی که با تجارب منفی مواجه میشوند، نگرشهای متضادی نسبت به جامعه محلی و به طور بالقوه نسبت به مقصد گردشگری در آنان شکل میگیرد؛ بنابراین نگرش گردشگران نسبت به جامعه میزبان با کیفیت تجربه آنان مرتبط است که خود این امر از محصولات مقصد گردشگری بهویژه رفتار جامعه میزبان تأثیر میپذیرد. آنچه مسلم است روحیه مهماننوازی و ارتباط عمیق در بندر بوشهر بایستی رویکردی هدایتشونده به خود بگیرد چرا که در طول سال و در برخوردهای متفاوت و متنوع با گردشگران و مهمانان امکان تحلیلرفتن روحیه و انرژی جامعه میزبان به اشکال مختلف بروز پیدا کند و در نتیجه باعث سرخوردگی و بیزاری شود.
مطالعات در رابطه با نگرش گردشگران بر روابطی که بین گردشگر و میزبان اتفاق میافتد و کیفیت تجربه گردشگری متمرکز شده است. به دلیل اهمیتی که تجربیات گردشگران در شکل دادن به نگرش آنان نسبت به جامعه میزبان و به ویژه مقصد به دنبال داشته است.
جغرافیای انسانی بندر بوشهر گواه آن است که از طرق مختلف میتوان به درک و دریافت روابط عمیق انسانی در یک جامعه بهشدت عاطفی دست پیدا کرد. اقبال به درک مردمان این کهنبندر در کنار مؤلفههایی چون گفتگو، معماری، موسیقی، خوراک، آئین و … خود مبین ارزش درک گردشگران و روابط متقابل با بافت انسانی جامعه میزبان دارد. روابطی که در کمتر از یک ساعت ایجاد شده و شما را سحر میکند که تا سالها مسافر این باریکه خاکی در همسایگی خلیجفارس شوید!
اقتصاد خلاق
صنعت گردشگری در خلأ شکل نمیگیرد؛ بهشدت وابسته به وجود رویکرد استراتژیک در برنامهریزی چه در سطح ملی و چه در سطح اقتصادی و بهویژه در برنامهریزی منطقهای و فضایی است. اکنون در ادبیات توسعه گردشگری گزارهای پذیرفته شده است که رشد و توسعه اساساً در منطقه شکل میگیرد و نیاز به تفکر و ابزارهای خاص خود دارد، چیزی که در کشور ما مورد غفلت است و با مدل برنامهریزی ما نیز سازگاری ندارد.
در زیرساختهای حملونقلی، اقامتی، اطلاعاتی، ارتباطی(ICT)و شهری باید در سطح گستردهای سرمایهگذاری شود. صنعت گردشگری در جهان امروز خصوصاً اگر بخواهد ارزشافزوده بالایی داشته باشد که بتواند با رقبای جهانیاش رقابت کند، بهشدت وابسته به اقتصاد خلاق است که اقتصاد دانشبنیان تنها بخشی از آن است و استراتژیهایش دارای ظرافتهای خاص خودش است. وقتی از اقتصاد خلاق سخن میگوئیم منظور اقتصادی است که فرهنگ عامه و هنر بومی در آن نقش ویژه دارد، برنامهریزی شهری برای رسیدن به شهر و یا مناطق خلاق در شهرها اهمیت بالایی پیدا میکند.
سرمایهگذاری در حوزه گردشگری سرانجامی جز صرفه اقتصادی ندارد، چرا که اگر این مهم وجود نداشت سرمایهگذاری در این حوزه معنا و مفهومی در بر نداشت. به دلیل گستردگی و وسعت بالای صنعت گردشگری افراد مختلفی در یک جامعه میتوانند سرمایههای حتی اندک خود را عرضه کنند، این یک کار سهل و ممتنع هست که دولتها را همیشه سرگردان کرده چرا که در ساختارهای مختلف صنفی قوانینی وجود دارد که ماهیتاً گردشگری آن را نادیده انگاشته و آوردههای خاص خودش را داشته که مدیریت محلی و یا منطقهای را در یک دور تسلسل وار قرار داده است.
محل شکلگیری و درک «اقتصاد خلاق» دقیقاً در این موقعیت است که یک مادر پیر روستایی برای گذران زندگی خود از باقیمانده برداشت گندم، محصولی (به قول امروزیها ارگانیک) را تولید کرده به نام «للک» یا «گمنه» که چیزی شبیه به بلغور گندم است و در بازار شهر آن را بساط میکند و توریستی که تابهحال با آن محصول آشنایی نداشته تهیه کرده طبخ آن را از همان مادر میآموزد، میپزد، میخورد و با یک جهان جدید در فرهنگ، روابط انسانی و طعم و خوراک آشنا میشود که رهآورد سفر بوشهر است.
یا چند جوان دغدغهمند تصمیم میگیرند فرهنگ موسیقایی نواحی مختلف سرزمینشان را در یک رویداد کاملاً مستقل گرد هم جمع کرده و یک رویداد خودمانی در شهرشان، بوشهر برگزار کنند و ماحصلش میشود «فستیوال کوچه» که از اقصینقاط کشور مخاطب دارد و در چند شب پیدرپی در فصل خوش آب و هوای بوشهر سانسهای سولدآوت شده (تکمیلشده) بسیار تجربه کند و نمیدانند چگونه اینهمه استقبال بالای مخاطبان را پاسخ دهند؛ چراکه بضاعتشان یک فضای اجرایی محدود بوده؛ ولی الان یک ایران بلیطهای این رویداد را میخواهدکه در پایان آورده اقتصادی بسیاری را در زنجیره توسعه گردشگری استان بوشهر داشته است.
اقتصاد خلاق مدیریت نمیشود که اگر مدیریت میشد و در قالب بخشنامههای اداری میبود که دیگر خلاقیتی از او بر جای نمیماند.عملاً این نوع رویکرد نیازمند دست یاری است، همراهی و همکاری میخواهد، گفتگو و تصمیمگیری عقلانی با نگاه توسعه محور منطقهای میخواهد.
نتیجهگیری
در بررسی فرهنگ یک جامعه خاص باید توجه داشت که هیچ فرهنگی بهصورت خودبهخود به وجود نمیآید؛ بلکه هر فرهنگی در روندی تاریخی و در خلاق ارتباطات با سایر فرهنگها ترکیبی عقلانی از عناصر فرهنگی را به خود میگیرد و در بحث گردشگری، فرهنگها همواره به ارزیابی و گزینش فرهنگهای دیگر میپردازند. بههرحال، هر جامعهای ابزارهای دفاعی خود را دارد، لذا گردشگری چه وجود داشته باشد یا چه وجود نداشته باشد، فرهنگ تغییر میکند، البته باید دلایل تغییرات در یک جامعه را در عواملی دیگر چون مدرنگرایی، ورود تکنولوژی، تغییرات سریع و… نیز جست. و جو کرد.
پدیده گردشگری محیط، فرهنگ، هنر، سبک زندگی، ارتباطات، اعتقادات، سیاست، اقتصاد و نوع توسعه را در یک جامعه تحت تأثیر قرار میدهد که تمام اینها در جامعیت فرهنگ قرار میگیرند و معتقدیم در وضعیت پسا مدرنیته کنونی و غلبه پسا گردشگری بر گردشگری معاصر، توجه به تأثیرات گردشگری بر فرهنگ و اجتماع و رابطه گردشگری با فرهنگ در تعیین انگیزه گردشگری در محوریت قرار دارد و لذا توجه به تأثیرات مثبت و منفی فرهنگی و اجتماعی آنها به طور همزمان ضروری است.
بندر بوشهر در حال حاضر دوران شکلگیری و شکلدهی گردشگری را در خود تجربه میکند و در این حوزه چالشهای فراوانی را پیشرو دارد، حضور گردشگران با فرهنگهای متفاوت در این شبهجزیره فرصتها و چالشهای بسیاری را در پی دارد.
از سرریز ظرفیتی گرفته تا آورده اقتصادی بالا و شیوههای بازار سازی بومیان جهت ارائه خدمات مطلوب در حوزه گردشگری و انتفاع مالی، از نگاههای حاکمیتی و محلی گرفته تا تأثیرات فعالان و ذینفعان گردشگری در این بندر شهر، همگی نیازمند شناخت و درک درست از صنعت گردشگری هستند که دچار چالشهای بنیادین نشویم و در جهت توسعه، بهترین استفاده را از این موهبت ببریم و در نهایت همه ذینفعان از مزایای آن بهرهمند شوند.
*دانشجوی دکتری برنامهریزی شهری – دانشگاه شهید بهشتی