به گزارش خبرگزاری مهر، شبکه خبری الجزیره در مجموعهای از مقالات خود به بررسی نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در روند ۶ ماهه جنگ پس از عملیات طوفان الاقصی پرداخت و نوشت که موضوع فلسطین امروز در مرحلهای سرنوشتساز قرار دارد. آمریکاییها اعلام کردهاند که نیازمند تشکیلات خودگردان به روز شده هستند. در همین رابطه محمد أشتیه نخستوزیر سابق تشکیلات خودگردان اعلام کرد که تشکیلاتی که اسراییلیها و متحدان آن میخواهند، تشکیلات ما نیست. وی در عین حال پس از اعلام این موضوع استعفای خود را به محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان تقدیم کرد، چرا به بنا به نقل قول وی «مرحله آینده و چالشهای آن نیازمند ساختار حکومتی و سیاسی جدیدی است که اوضاع جدید در نوار غزه را مدنظر قرار دهد.»
به این ترتیب تشکیلات خودگردان سیگنالهای موافقت خود را با نوآوری آمریکایی- اروپایی در درون خود اعلام کرد تا بتوانند در آنچه طرح غرب برای روز پس از جنگ معرفی شده، نقشی داشته باشند.
در این مجموعه تلاش خواهیم کرد مقالاتی که در رابطه با اقدامات مثبت و منفی تشکیلات خودگردان در روند جنگ غزه انجام داده را بررسی کنیم.
چرا تشکیلات خودگردان به روند جنگ غزه ملحق نشد؟
وزارت خارجه آمریکا در دسامبر سال گذشته بیانیه جالبی منتشر کرده و گفت که انتظار دارد تشکیلات خودگردان بعد از حوادث هفتم سپتامبر نقش سازندهای در حفظ ثبات در کرانه باختری داشته باشد. پیش از آن نیز آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا از محمود عباس رییس تشکیلات خود گردان نسبت به نقش بسیار مهمی که این تشکیلات در کنترل و مهار کرانه باختری و جلوگیری از تبدیل شدن آن به جبهه جدید درگیریها داشت، تشکر و قدردانی کرد.
پیگیری روند تحولات کرانه باختری با توجه به اینکه از ابتدای عملیات طوفان الاقصی بیش از ۴۰۰ نفر در این منطقه به ویژه در مناطق شمالی آن به شهادت رسیدهاند، نشان میدهد که میزان التهاب در کرانه باختری بسیار بالا است و این چیزی است که رژیم صهیونیستی به خوبی از آن آگاهی دارد. صهیونیستها در ژانویه گذشته یگان دوفدوان نیروهای ویژه خود را از غزه به کرانه باختری فراخواندند تا بتوانند واکنش خوبی در برابر ارزیابیهای سرویسهای اطلاعاتی خود داشته باشند که نشان میداد کرانه باختری در آستانه انفجار قرار دارد.
سیاست تشکیلات خودگردان فلسطین در تعامل با خشم عمومی مردم در کرانه باختری در جریان جنگ غزه نیز قابل توجه است. این سیاست از مدارا و تلاش برای کاستن خشم افکار عمومی آغاز شد و در ادامه با سرکوب مفرط اعتراضات مسالمتآمیز فلسطینیها ادامه پیدا کرد و در نهایت تشکیلات خودگردان تلاش کرد زیرساختهای گروههای مسلحی که در مناطق مختلف کرانه باختری فعالیت میکنند را از بین ببرد.
در ادامه به بررسی مفصل هر کدام از این سه مرحله خواهیم پرداخت:
اول: سیاست کنترل و مهار
با گذشت ۴ ماه از تعطیل شدن حدود ۲۰۰ هزار کارگر از کرانه باختری که در شهرکهای صهیونیستنشین کار میکردند و عقب افتادن حدود ۴ ماه حقوق بیش از ۱۴۰ هزار نفر از کارمندان بخش دولتی در تشکیلات خودگردان، حسین الشیخ دبیرکل کمیته اجرایی جنبش آزادی بخش فلسطین با رییس سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و رییس شاباک و هماهنگ کننده فعالیتهای کابینه اسراییل در کرانه باختری دیدار کرد. از مناصب افراد دیدار کننده مشخص بود که اسراییلیها خواستههای امنیتی از تشکیلات خودگردان دارند و میخواهند این تشکیلات جلوی افزایش تنش در کرانه باختری را بگیرد.
حسین الشیخ نیز در مقابل خواستار توسعه اقتصادی و صدور مجوز برای بازگشت کارگران به سرزمینهای اشغالی شد و اسراییلیها بدون پاسخ مثبت، قول دادند که این موضوع را بررسی میکنند.
به این ترتیب تشکیلات خودگردان با دریافت برخی تسهیلات اقتصادی، تلاش کرده التهاب در کرانه باختری را کاهش دهد.
أشتیه بیکار شدن کارگران را فرصتی برای بازگشت آنها به کشاورزی در کرانه باختری دانست، اما مردم به خوبی میدانستند که این سخنان واقعی نیست، چرا که اکثریت قریب به اتفاق زمینهای کشاورزی در کرانه باختری مورد سرقت روزانه صهیونیستها قرار میگیرد، علاوه بر اینکه رژیم صهیونیستی به سختی مجوز استفاده از این زمینها در کشاورزی و ساختوساز را صادر میکند و از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ تنها ۹۸ مجوز در این زمینه صادر شده است.
تشکیلات خودگردان فلسطین در ابتدای بحران برای جلوگیری از تنش، مخالفت ویژهای در مورد زمزمههای ضد صهیونیستی در کرانه باختری انجام نمیداد، به عنوان سال وزارت اوقاف و امور اسلامی وابسته به این تشکیلات سخنرانی در خصوص غزه و مشکلات آن را منع نکرده بود و بیشتر خطبهها به این موضوع اختصاص داشت. البته در آن زمان نیز برخی خطیبان به علت انتقادات تند و تیز خود از سخنرانی منع شدند و از آنها خواسته شد تا به جای تحریک نمازگزاران به جمع آوری کمکها و دعا برای اهالی غزه بسنده کنند.
تشکیلات خودگردان نه تنها تاثیرگذاری مسجد در رویکردهای انقلابی اهالی کرانه باختری را از بین برد، بلکه تاثیرگذاری اعتصابات مردمی را نیز به حاشیه راند. بعد از شهادت هر شهید در استانهای کرانه باختری، تشکیلات خودگردان در حالی اعلام اعتصاب عمومی میکرد که این اعتصاب تنها با بسته شدن مراکز تجاری دنبال میشد و هیچ فعالیتی در مخالفت با رژیم صهیونیستی در آن گنجانده نمیشد. به این ترتیب انرژی مردم و خشم آنها فروکش میکرد و شرایط زندگی اجتماعی آنها نیز فلج میشد تا نتوانند به تقابل با رژیم صهیونیستی بپردازند.
تشکیلات خودگردان همچنین تظاهرات و اعتراضهای برنامهریزی شدهای را برای مهار خشم عمومی مردم تدارک دیده بود که با شعارهایی که از یک سقف مشخص فراتر نمیرود، بتواند عموم مردم را تحت کنترل داشته باشد و آنها را به غلیان احساساتشان نکشاند، به این ترتیب تظاهرات اعتراض آمیز آنها نیز وارد فازی روتین و بیمحتوا شد.
در نهایت میتوان گفت که تشکیلات خودگردان با استفاده از سیاست نرم و هوشمندانه، خشم عمومی مردم کرانه باختری را کنترل کرده و در عین حال خود را هوادار و همراه با آرمانهای ملت توصیف میکند، ولی از ایجاد خیزشهای عمومی ضد رژیم صهیونیستی جلوگیری کرده تا اسراییلیها درگیر جبههای جدید در کرانه باختری نشوند.
دوم: سرکوب اعتراضات مردمی
این مرحله از ۱۷ اکتبر آغاز شد و وقتی مردم در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی در کشتار بیمارستان معمدانی که بالغ بر ۵۰۰ شهید بر جای گذاشت، به خیابانها ریختند؛ تشکیلات خودگردان از گاز اشک آور برای متفرق کردن مردم استفاده کرد. نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان نیز در این تظاهرات میان مردم نفوذ کرده بودند تا زمینه سرکوب مردم را بیش از پیش مهیا کنند.
در شرایطی که مردم کرانه باختری از ترس گلولههای جنگی و صوتی و گاز اشکآور در خیابانهای این مناطق که توسط نیروهای امنیتی تشکیلات شلیک میشد، به این طرف و آن طرف فرار میکردند، محمود عباس در امان پایتخت اردن با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا دیدار داشت. او این سفر را نیمه کاره رها کرده و به رام الله برگشت و در یک سخنرانی هفت دقیقهای! سعی کرد خشم عمومی از جنایت معمدانی را فروکش دهد.
در اعتراضات مربوط به جنایت معمدانی، نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان از هیچ ابزاری برای سرکوب اعتراضات فروگذار نکردند و طی کمتر از دو هفته ۴ فلسطینی به دست نظامیان تشکیلات خودگردان به شهادت رسیدند. نیروهای فتح در یک هفته بیش از صد معترض فلسطینی را بازداشت کرده بودند که روند محاکمه برخی از آنها همچنان ادامه دارد. افراد بازداشت شده در زندانهای تشکیلات خودگردان مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتند.
نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فشار بر اهالی کرانه باختری را از طریق تهدید آنها به جریمههای مالی و تخریب منازل افزایش داده و مانع از شکلگیری اعتراضات آنها ضد رژیم صهیونیستی شدند. البته این سرکوبگری تنها به مرحله بعد از عملیات طوفان الاقصی معطوف نشد ودر مجموع سال ۲۰۲۳ تشکیلات خودگردان ۵ فلسطینی را به شهادت رسانده و ۹۰۰ نفر را بازداشت کرده و در ۵۰۰ مورد آزادی مدنی مردم را نقض کرده و ۲۷۷ مورد سرکوب تظاهرات نیز در پرونده آن ثبت شد.
سوم: مهار اعتراضات ضد صهیونیستی توسط تشکیلات خودگردان
ماجد فرح رییس سرویس اطلاعات تشکیلات خودگردان فلسطین در سال ۲۰۱۶ در گفتگویی مطبوعاتی تاکید کرد که سرویسهای امنیتی تشکیلات خودگردان در کمتر از چهار ماه دست کم ۲۰۰ حمله احتمالی ضد اسراییل را ناکام گذاشته و بیش از ۱۰۰ فلسطینی را در این خصوص بازداشت کردهاند. دستاوردی که این تشکیلات به آن افتخار میکند، در نتیجه حضور ۶۵ هزار نیروی امنیت در تشکیلات به وجود آمده که در واقع برای هر ۴۹ فلسطینی یک نیروهای امنیتی وجود دارد.
این مصاحبه نشان دهنده میزان اهمیت تشکیلات خودگردان برای آمریکا و اروپا است. یک ماه قبل از آغاز عملیات طوفان الاقصی، آمریکاییها برای جلوگیری از تقویت فعالیتهای گروههای مسلح در کرانه باختری، خودروهای زرهی و تسلیحات برای این تشکیلات ارسال کردند که بنابر اذعان رسانههای صهیونیستی بالغ بر ۱۵۰۰ قطعه سلاح بود که از جمله آنها سلاحهای لیرزی ام ۱۶ و کلاشنیکف و ۱۰ خودروی زرهی برای سرکوب اعتراضات مردمی بود.
درست به همین علت است که یواف گالانت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در بحبوحه عملیات طوفان الاقصی وجود تشکیلات خودگردان را بخشی از منافع امنیتی اسرابیل توصیف میکند و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز میگوید: ما نیازمند تشکیلات خودگردان هستیم و اجازه فروپاشی آن را نمیدهیم. بنی گانتس عضو کابینه جنگی اسراییل نیز تصریح میکند که تلآویو نیازمند حفظ مناسبات خود با تشکیلات خودگردان برای حفظ امنیت خود است.
تشکیلات خودگردان فلسطین در چهارچوب ماموریتهای امنیتی خود برای رژیم صهیونیستی، اقدام به خنثی سازی بمبهای دستساز و کمینهای متعددی کرده است که نیروهای مقاومت ضد نظامیان رژیم صهیونیستی آن را ایجاد کردهاند. این نیروها همچنین چندین نفر از افراد تحت تعقیب رژیم صهیونیستی را بازداشت کرده و به این رژیم تحویل دادهاند.
تشکیلات خودگردان طی ۲۰ سال گذشته با ریاست محمود عباس به دنبال تغییر جامعه فلسطین برآمده و تلاش دارد در چهارچوب توطئههای آمریکا و اسرائیل مانع از تکرار انتفاضه دوم شود. درست به همین علت بود که آمریکا بعد از انتفاضه دوم یعنی بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ بیش از نیم میلیارد دلار برای تجهیز و آموزش ۲۹ هزار نیروی امنیتی تشکیلات خودگردان هزینه کرد و کیت دایتون ژنرال آمریکایی را مأمور اصلاح سرویسهای امنیتی تشکیلات قرار داد.
تشکیلات خودگردان از آگوست سال ۲۰۰۷ فعالیتهای جنبش حماس در کرانه باختری را ممنوع اعلام کرده و هر کسی که به این جنبش کمک کند را مجازات کرده و اموال حامیان آن را مصادره میکند. بازداشت عناصر وابسته به حماس از دیگر خدمات تشکیلات خودگردان به رژیم صهیونیستی است. نیروهای امنیتی فتح همچنین بیش از ۹۰ موسسه زکات و ۱۳۰ موسسه خیریه که کمکهای خود را به گروههای مقاومت اختصاص میدادند را از بین برده است.
سیاست اصلاحات اقتصادی که سلام فیاض نخست وزیر سابق تشکیلات خودگردان مطرح کرده، این بود که به بهانه رفاه اقتصادی، وامهای گستردهای را به اهالی کرانه باختری داده و آنها را به شدت بدهکار کرد، این در حالی بود که این وامها تنها برای کالاهای مصرفی داده میشد و امکان استفاده از آنها در زمینههای تولید و استقلال از رژیم صهیونیستی وجود نداشت. بخشی از این وامها برای واردات خودروهای لوکس به کرانه باختری ارائه شده تا جایی که در سال ۲۰۱۸ اعلام شد که ۲۲ درصد از خودروهای کرانه باختری در رهن بانک هستند.
مجموع این وامها در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار اعلام شده است. به این ترتیب با باج خواهی اقتصادی از مردم کرانه باختری، امکان فعالیتهای سیاسی از آنها گرفته میشود و آنها در برابر سیاستهای اشغالگران و شهرکسازی صهیونیستی حرفی برای گفتن نخواهند داشت.