خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: سرانجام شامگاه یکشنبه چهاردهم آوریل، یگانهای موشکی و پهپادهای واحد هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با شلیک بیش از ۳۰۰ موشک بالستیک، کروز و پهپادهای تهاجمی اهداف نظامی را در سرزمینهای اشغالی هدف قرار دادند. با وجود مقابله سیستم پدافندی رژیم صهیونیستی با بخشی از حمله ایران اما برخی منابع از هدف قرار گرفتن پایگاهها نواتیم و رامون در صحرای النقب خبر میدهند.
موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه در حالی بار دیگر به نفع جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت تغییر کرد که در جریان این «حمله مشروع»، مقامات تصمیم گیر بر مبنای ماده ۵۱ منشور سازمان ملل عمق سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دادند. نکتهای که شاید بیش از هر جلوهای از عملیات «وعده الصادق» توجه برخی تحلیلگران و مخاطبان عام را به خود جلب کرده، آن است که نیروهای مسلح ایران برای پاسخ به صهیونیستها هیچ مرکز غیرنظامی و حتی دیپلماتیکی را هدف قرار نداده و به اصول ابتدایی جنگ کلاسیک پایبند بودند. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی پاسخ مسئولیت پذیرانه ایران در قبال حمله غیرقانونی و تروریستی دمشق بپردازیم.
طی بیستوچهار ساعت اخیر سرخط تمام رسانهها و اندیشکدههای معتبر منطقهای- بینالمللی پرداختن به پاسخ مشروع ایران به حمله تروریستی اسرائیل در دمشق و پیامدهای احتمالی آن برای امنیت خاورمیانه بوده است. گروهی از تحلیلگران این حمله را به مثابه اقدامی لازم و ثباتساز دانستند که میتواند جلوی زیادهخواهی و تجاوزطلبی صهیونیستها را در برابر کشورهای منطقه بگیرد.
گروهی دیگر اما با رد این نظریه معتقدند پاسخ متقابل ایران میتواند مورد سوء استفاده صهیونیستها قرار گرفته و سبب آغاز فصل جدید از درگیری مستقیم میان تهران- تلآویو شود. فارغ از دو رویکرد فوق آنچه قطعی به نظر میرسد آن است که جمهوری اسلامی ایران به وعده «انتقام» خود عمل کرده و در عین حال اصول اخلاقی در حفظ جان غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی را برخلاف خط مشی سنتی ارتش اسرائیل، رعایت کرد.
با وجود برخی تشکیکها در خصوص تفسیر حمله اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران در دمشق اما نهایتاً رهبران ارشد نظام در کنار کارشناسان حقوق بین الملل، حمله تروریستی صهیونیستها در سوریه را به مثابه حمله به خاک ایران دانسته و براساس اصل «دفاع مشروع» مطابق با ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، نه «حمله» به اقدام ارتش اسرائیل پاسخ دادند.
در جریان این حمله سپاه پاسداران با آنکه توان نابودی کامل زیرساختها و پادگانهای نظامی اسرائیل را داشت اما ترجیح داد تا براساس ضرورت و صرفاً برای بازگرداندن موازنه میان دو طرف، سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دهد. به عبارت دیگر حمله شامگاه یکشنبه اقدامی برای وارد کردن «ضربه نهایی» به اسرائیل نبود بلکه حملهای با هدف ایجاد بازدارندگی و ترسیم مجدد خطوط آتش با تلآویو بوده است. فهم نکته فوق کمک شایانی به تحلیل درست حمله ایران به اسرائیل و لزوم پرهیز از گسترش دامنه جنگ در اختیار مخاطب قرار خواهد داد.
اما شاید مهمترین نکته در جریان عملیات «وعده الصادق»، الزام جمهوری اسلامی ایران به حفظ امنیت غیرنظامیان بوده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برخلاف جنایات ارتش اسرائیل در باریکه غزه هیچ منطقه مسکونی، عبادتگاه، بیمارستان، نانوایی، مدرسه، مخزن آب یا حتی مهد کودک را به بهانه هدف قرار دادن پایگاه دشمن هدف قرار نداده است.
با توجه به آسیب پذیری قابل توجه سامانههای پدافندی اسرائیل در برابر حملات انبوه و ترکیبی مقاومت، تهران اگر ارادهای برای گرفتن تلفات جانی از صهیونیستها داشت، برنامه ریزی برای تحقق این هدف با تکیه بر تجربیات گذشته کار بسیار سهلی بود. با این حال تهران تصمیم گرفت تا با رعایت اصول حرفهای جنگ و حمله به اهداف نظامی بار دیگر اخلاق جنگی را به صهیونیستها یادآوری کرده و الگوی مناسب برای برخورد با مردم بیدفاع غزه به سران بیمسئولیت اسرائیل نشان دهد.
کشتار بیش از ۳۳ هزار زن و کودک غیرنظامی و تخریب اکثر زیرساختهای حیاتی در باریکه غزه شاید مهمترین سند برای اثبات سیستم آپارتاید و غیراخلاقی رژیم صهیونیستی باشد. در چرخه نسل کشی ساکنان غزه نه تنها مردم بومی بلکه نیروهای وابسته به بخشهای مختلف سازمان ملل یا سایر گروههای غیردولتی و مردمی بینالمللی تبدیل به اهداف متحرک برای ماشین ترور اسرائیل شدند.
به عنوان مثال دو هفته پیش هفت نیروی «آشپزخانه مرکزی جهانی» که برای توزیع غذا راهی باریکه غزه شده بودند در نهایت توسط صهیونیستها به قتل رسیدند. نکته جالب توجه آن است که سخنگوی رسمی ارتش اسرائیل این حمله تروریستی را صرفاً یک اشتباه طبیعی در میدان نبرد میداند و دولت اسرائیل از عذرخواهی رسمی برای جبران بخشی از این جنایت غیرانسانی خودداری میکند.
بیماریهای واگیردار، ایپدمی گرسنگی و عدم تأمین نیازهای ابتدایی مردان و زنان فلسطینی، غزه را تبدیل به بزرگترین آوردگاه وجدان و اخلاق بشری کرده است. میزان جنایات صورت گرفته از سوی دشمن اسرائیلی به قدری آشکار و شدید است که دولتهای اروپایی و آمریکا نمیتوانند به نوجوانان و جوانان خود درباره وقایع جاری در غزه دروغ بگویند و بار دیگر پرچم حقوق بشر را به ریا بلند کنند.
بهره سخن
تشدید بیسابقه تنشها میان تهران- تلآویو به مثابه زنگ خطر و بیدارباشی برای قدرتهای جهانی و حامیان غربی اسرائیل بود که اگر جنگ غزه دیر یا زود پایان نیابد، جامعه جهانی باید خود را آماده به آتش کشیده شدن خاورمیانه کند.
به عبارت دیگر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل برای بقا در قدرت و رسیدن به اهداف غیر واقعی رژیم در غزه نشان داد که از هیچ اقدام غیراخلاقی مانند کشتار زنان و کودکان یا هدف قرار دادن ساختمان کنسولی ایران در کشوری ثالث خودداری نخواهد کرد. در چنین کارزاری برخورد «انسانی» و «جوانمردانه» نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی و عدم برنامهریزی برای وارد کردن تلفات انسانی به رژیم نشان دهنده اصول اخلاقی قوای مسلح ایران در برابر متجاوزان صهیونیست است.