به گزارش خبرنگار مهر در سالهای اخیر، مساحت کلانشهرها تغییری نکرده است. درحالی که براساس سند آمایش سرزمینی تنها یک درصد از مساحت کشور تاکنون برای سکونت مورد استفاده قرار گرفته است. کافی است در شب سوار هواپیما شویم و حجم تراکم نور منازل را در شهرهای کشور ببینیم. درست یک انفجار نور تو در تو و در هم که به یکباره تمام میشود.
انگار یک الزام نانوشتهای شکل گرفته که حتماً باید شهرها در همان محدوده مرزی شکل بگیرند و اگر افرادی خارج از آن سکنی کنند؛ حاشیهنشین شوند. به قدری به این مرزها توجه داریم که ۳۰ سال است قبول کردهایم، شهرها و شهرکهای اقماری کنار شهرها بسازیم؛ اما همان شهرها را وسعت ندهیم.
مرز بندی شهری مانع از توسعه زمینی شهرها
درحالی که رساندن امکانات به امتداد شهرها بسیار راحتتر و کمهزینهتر از رساندن همان امکانات به شهرهای تازه است. ایران وسیع است، چرا خود را محدود کنیم؟ به قدری به تراکم عادت کردهایم که همان شهرهای تازه را نیز عمودی میسازیم و به کل فراموش کردهایم ایران کشوری وسیع است و خداوند با بخشندگی زیاد به ما زمین قابل سکونت عطا کرده است.
به بیان دقیقتر از ۱۶۵ میلیون هکتار مساحت کشور، تنها یک میلیون هکتار آن سهم اراضی شهری و روستایی شده است. مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی در این زمینه دارد که نشان میدهد؛ ظرفیت توسعه سکونتگاههای شهری کشور در حدود ۴۳ هزار و ۶۲۴ کیلومتر مربع یا معادل ۴ میلیون و ۳۶۲ هزار و ۴۰۰ هکتار است. یعنی معادل ۲.۶۹ درصد از اراضی کشور.
در افکار بسیاری از شهروندان ایرانی این گونه نقش بسته که کلان شهر تهران بسیار بزرگ است و دیگر نمیتوان آن را گسترش داد. به این دسته از افراد میتوان باید پاسخ داد؛ خیر. کافی است تهران را با شهر پاریس از نظر مساحت مقایسه کنیم و ببینیم پایتخت ایران بسیار کوچکتر از پایتخت فرانسه است. به بیان جزئیتر کلانشهر پاریس مساحتی بالغبر ۱۸ هزار و ۹۴۱ کیلومتر دارد، درحالی که کلانشهر تهران تنها مساحتی بالغ بر ۹ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع را دارا است. راه حل اساسی معضل مسکن کشور همان اضافه کردن به محدوده شهرها و توسعه افقی است. فرهاد بیضایی کارشناس مسکن در خصوص توسعه افقی شهرهای کشور عنوان کرد: «مساله تراکم یا عدم تراکم یا افزایش محدوده شهرها نه یک ملاک مثبت است و نه یک ملاک منفی است.
محدوده شهری فقط روی نقشه باشد
این امر بسته به نیاز هر منطقه و هر جایی که امکانپذیر است؛ میتواند متفاوت باشد. به بیان دیگر، هر جایی که امکان توسعه باشد میتوان آن را ایجاد کرد و در هر جایی که دچار محدودیت هستیم؛ باید از مساله افزایش محدوده شهری جلوگیری کرد. باید توجه کرد که پهنه کشور ایران در مقایسه با کشورهای اروپایی یک پهنه بیابانی است که خیلی ارزش زیست محیطی و کشاورزی بالایی ندارد. اکثر کشور در این وضعیت است و در این جاها میتوان محدوده شهرها را افزایش داد.»
لزوم توجه به برنامهریزی و آمایش سرزمینی البته که با توسعه هر شهر مقصود حاصل نمیشود و باید دولت و صاحبان اجرایی این امر به توزیع جمعیت نیز توجه کافی را داشته باشند.
بیضایی در این خصوص گفت: «مهمتر از توسعه شهرها و حریم آنها مساله توزیع مناسب جمعیت در پهنه کشور و اهمیت آن است. به عنوان مثال در شهرهای جنوبی کشور که تقریباً ۲ هزار کیلومتر مربع سطح آبی دارد؛ تنها حدود ۳ میلیون نفر در این پهنه وسیع ساکن هستند. دولت باید برای جاهایی که امکان سرمایهگذاری دارد؛ برنامهریزی کند تا در این مکانها توزیع جمعیت بهتری انجام شود. در این فضاها امکان سرمایهگذاری اقتصادی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی وجود دارد و با یک برنامه درست و توزیع مناسب جمعیت میتوان از این فرصتها نیز بهترین استفاده را کرد.»به طبع هر طرح و نظر دقیق اگر با یک برنامهریزی درست و جامع همراه نباشد؛ با شکست مواجه است.
وقتی زمین هست چرا ساخت و سازهای عمودی؟
این کارشناس مسکن با تاکید بر این موضوع ادامه داد: «با یک برنامهریزی کاربردی و یک طرح آمایش منطقهای میتوان، جمعیت را بر مبنای موقعیتهای اقتصادی هر منطقه کرد.» شهر وسیعتر، تعداد خانه ویلایی بیشتر نکته مهم دیگری که با وسعت شهرهای کشور ایجاد میشود؛ فاصله گرفتن از ساخت و سازهای عمودی است. یکی از دلایلی که امروز باعث شده شهرها در انحصار آپارتمانها و برجها قرار بگیرند؛ نبود زمین برای ساخت و ساز است. در حالی که همانطور که پیشتر بیان شد؛ ایران کشوری وسیع است و تنها از یک درصد ظرفیت خود برای ساخت شهر و روستا استفاده کرده است.
اگر دست از این محدود کردنهای شهری برداشته شود؛ به راحتی میتوان خانههای ویلایی و سبک معماری ایرانی را جایگزین ساخت و سازهای عمودی کرد. بیضایی درباره مشکلات ساخت و سازهای عمودی اظهار کرد: «با توجه به اینکه بیشتر زمینهای کشور بیابانی و بلااستفاده هستند؛ مشکلی در زمینه استفاده از آن وجود ندارد. زمانی که قیمت زمین از ساخت کم شود خود عاملی خواهد شد تا هزینههای مسکن کاهش پیدا کند. همچنین، باید توجه کرد که ایران یک کشور زلزلهخیز است و هرچه تراکم آن کم شود و خانهها به صورت تک طبقه یا دو طبقه ساخته شوند؛ مقاومت آنها نیز بیشتر خواهد شد.»