به گزارش خبرگزاری مهر، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: در بهمن سال گذشته، زن جوانی هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت، جسد زن همسایه را به نام شهناز کشف کردم؛ لطفاً برای کمکرسانی اقدام کنید.
وی افزود: با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با جسد زن ۴۲ ساله در تختخوابش مواجه شدند. از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت و علت مرگ خفگی اعلام شد. آثار خراش روی دست زن میانسال حکایت از درگیری او با قاتلش داشت. همچنین بررسیها نشان میداد که طلاهای مقتول نیز به سرقت رفته است.
این مقام انتظامی اظهار کرد: زن جوانی که کشف جسد را به پلیس گزارش داده بود در جریان تحقیقات ماجرا را اینطور توضیح داد، شهناز و همسرش همیشه با هم اختلاف داشتند و با وجود اینکه یک بار جدا شده بودند اما به خاطر بچههایشان دوباره ازدواج کردند، آنها اغلب اوقات با هم دعوا و درگیری داشتند. شوهر شهناز که کارمند بانک است با من تماس گرفت و گفت بچههایش مدرسه هستند و هر چه به تلفن همسرش زنگ میزند، پاسخ نمیدهد. به همین دلیل نگران همسرش شده بود و از من خواست که به او سر بزنم. من هم خودم را به آپارتمان آنها رساندم چندین بار زنگ زدم اما کسی در را باز نکرد. بعد در را هل دادم که باز شد وقتی وارد خانه شدم ناگهان در اتاق خواب جسدش را پیدا کردم.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ متذکر شد: گرچه در بررسیهای اولیه به نظر میرسید که زن میانسال قربانی سرقت شده است، اما سالم بودن درهای ورودی خانه، حکایت از ورود قاتلی آشنا داشت. از سویی اختلافات زوج میانسال و تماس همسر مقتول با زن همسایه، احتمال جنایت خانوادگی را مطرح کرد.
وی افزود: با این فرضیه کارآگاهان به همسر مقتول شک کردند و در بازبینی دوربینهای مداربسته بانک محل کار همسر مقتول دریافتند وی روز حادثه سه بار بانک را ترک کرده و مدام تلفنی در حال صحبت و مکالمه بوده است.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: کارآگاهان در اقدامات اطلاعاتی متوجه شدند که نوید با ۲ مرد غریبه تلفنی صحبت میکرده و چند روز قبل از این جنایت به آنها برای انجام یک کار وعده پول داده است.
سردار گودرزی گفت: کارآگاهان خیلی زود نوید را بازداشت کردند؛ او در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد و مدعی شد، تمام داراییام را در اختیارم همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام میلیونی برای شهناز گرفتم اما او اقساطش را پرداخت نکرد و من مجبورم شدم اقساط وام را پرداخت کنم.
وی گفت: شهناز حتی حاضر نمیشد اموالی که به نامش زده بودم را به من برگرداند. همین موارد باعث شد که اختلافات ما روز به روز بیشتر شود و با اینکه یک بار از هم جدا شده بودیم به خاطر بچههایم دوباره ازدواج کردیم ولی دیگر نمیتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و از یک سال قبل، تصمیم به قتل همسرم گرفتم. برای قتل او سناریوهای زیادی طراحی کرده بودم. اول میخواستم که با خوراندن قرص او را به قتل برسانم، اما ترسیدم که لو بروم. بعد تصمیم گرفتم آدمکشی را برای این کار اجیر کنم. سه ماه قبل از قتل همسرم، موضوع را به یکی از دوستانم گفتم و او دو خلافکار را به من معرفی کرد. بعد از چندین جلسه به توافق رسیدیم و آدرس و کلید خانهام را به آنها دادم تا همسرم را به قتل برسانند. با آدمکشها در تماس بودم و بعد از دقایقی آنها به من اطلاع دادند که همسرم را با روسری خفه کرده و طلاهایش را که حدود ۵۰۰ میلیون تومان ارزش داشت سرقت کردهاند.
وی افزود: کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم با اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه ۲ قاتل را شناسایی کردند و پس از هماهنگیهای لازم با مرجع قضائی موفق به دستگیری آنها شدند که متهمان در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر قتل زن جوان در ازای دریافت پول اعتراف و عنوان کردند طلاها را به کشور افغانستان برده و فروختهاند.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.