خبرگزاری مهر، گروه استانها - عباس کشاورزیان*: ورزش و جوانان تلفیق ارزشمندی است که میتوان بر پایه آن ارزشهای ناب انسانی و اسلامی را در جامعه ایرانی نهادینه ساخت و آینده این مرز و بوم را از امنیت، انسانیت زیبایی و رشد لبریز ساخت. جامعه پذیری به بیان ساده فرایندی است که در آن ارزشها و هنجاریهای یک جامعه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
در هر جامعهای که این فرآیند به هر دلیلی به طور کامل عملی نشود و یا به کندی و با اختلال صورت گیرد، شاهد شکاف ارزشی و فکری در آن جامعه خواهیم بود. عوامل متعددی میتوانند در فرآیند جامعه پذیری اختلال ایجاد کنند که یکی از آنها کاستی در عملکرد ساختارها و نهادهای مستقر است.
ایران کنونی از جمله جوامعی است که در حال گذار از سنت به مدرنیته است و این فرآیند چند وجهی و تاریخی آثار عمیق و گستردهای بر اجتماع میگذارد که یکی از آنها ایجاد اختلال در انتقال الگوهای فکری، ارزشی و رفتاری است.
بر همین اساس امروز شاهد تفکر احساسات و رفتار متفاوت و حتی متضاد بین نسلها و دهههای سنی هستیم که به شدت در حوزههای مختلف از جمله آسیبهای خانواده روابط مختل عاطفی و اجتماعی و بسیار پرواضح در مسئله حجاب نمایان است.
در چنین جامعهای نهادهای مستقر وظیفه خطیر مبتنی بر حراست از ارزشها و هنجارها و انتقال متناسب آن به نسلهای آتی را عهده دارند. لذا جامعه پذیری یا همان انتقال ارزشها و هنجارها به نسلهای بعدی رسالت مهمی است که بر عهده ساختارها و نهادهای اجتماع به خصوص دستگاههایی است که با جوانان نوجوانان و کودکان در ارتباط هستند و وظیفه دارند با توجه به جامعه مخاطب و ویژگیهای آن با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله هنر، رسانه، ورزش و.... به این مهم بپردازند.
از جمله این نهادها وزارت ورزش و جوانان و نهادهای مرتبط با آن سازمان تربیت بدنی است. دستگاهی که غالب جامعه مخاطب آن را جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند و از میدانهایی است که میتواند در زمینه درونی سازی ارزشها و هنجارها بسیار مؤثر باشد.
هر چند در ورزش حرفهای با همه چالشها قهرمانان ما، مرزبان ارزشهای بانوی مسلمان ایرانی بودهاند. ولی در همین عرصه نیز نتوانستهایم الگوهای درخشانی را برای دختران کودک و نوجوان جامعه ارائه کنیم.
در ورزش همگانی نیز امروز شاهد شکلگیری گروههای کوه نوردی، دوچرخه سواری و …هستیم که بستر بسیار مناسبی برای فعالیتهای اصیل فرهنگی و تربیتی است، ولی آنچه در این گروهها غالب است، ترویج روابط عاطفی خارج از چارچوب و مخاطرهآمیز برای اعضا است.
اکثر تحقیقات صورت گرفته در جامعه نشان میدهد که بیشتر افراد شرکت کننده در ورزش نه تنها حجاب را مانع از ورزش کردن نمیدانند، بلکه آن را فرصتی برای شکوفایی خود میدانند.
فلذا در توسعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نباید تنها زنان مخاطب قرار گیرند و نقش و مسئولیت مردان فراموش شود بلکه باید عفاف و حجاب به عنوان امری که به هر دو جنس زن و مرد مربوط میشود، تلقی شود و فضای فرهنگی و ورزشی جامعه میبایست به نحوی ساخته شود که افراد به صورت طبیعی در آن فضا به رعایت حجاب و عفاف رغبت نمایند و بدان عادت کنند.
*کارشناس ارشد جامعه شناسی