به گزارش خبرگزاری مهر، علی جعفریان، در سخنرانی که در چهل و پنجمین کنگره جامعه جراحان ایران داشت، با بیان اینکه حوزه پزشکی به سه دلیل باعث افتخار برای کشور شده است، گفت: یکی اینکه جامعه پزشکی پیوسته به دنبال پیشرفت بوده است، دوم اینکه همه به دانش آموختگان جامعه پزشکی نیاز داشتند و سوم، مداخله دولت در آن کم بوده یا توانایی دخالت نداشته است. از روزی که حاکمیت و دولت در این مسیر مداخله کردند به عنوان مثال تعیین تعرفههای پزشکی، مشکلات جدی به وجود آمده است.
وی افزود: افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو مهم نیست، چون در این شرایط با پول مردم برای کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا، کانادا و استرالیا پزشک تربیت میکنیم و نتیجه آن مهاجرت خواهد بود.
جعفریان ادامه داد: هیچ تعهدی نیز برای عدم خروج آنان وجود ندارد، حتی جریمه و تعیین تعرفه نقدی کارساز نیست چون در نهایت امکان خروج قاچاقی پیدا میشود. راهکار این است که محیط کار فعالیت و معیشت برای جامعه پزشکی به طور متعارف و منطقی درست شود. یکی از ابزارها واقعی سازی تعرفه است که متأسفانه اختیار تعیین آن از وزارت بهداشت گرفته شد و به دولت رسید در نهایت شاهد پایینترین حق ویزیت در کشورمان در مقایسه با کشورهای منطقه و جهان هستیم.
وی افزود: ویزیت دو سه دلاری پزشک ایرانی در مقایسه با کمترین حق ویزیت پزشکان منطقه که ۱۵ دلار است. این پزشک وقتی مهاجرت کند همین ویزیت سه دلاری (کمتر از دویست هزار تومان در ایران)، به یک پزشک ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس ۳۰ دلار پرداخت میشود. کمبود پزشک در این کشورها باعث میشود تعرفه بالا برود چون طبابت و اشتغال در حرفههای وابسته پزشکی یک کار سخت و با مسئولیت بالا است.
جعفریان گفت: مسئولیت و دشواری شغلی یک پزشک با یک نفر بلاگر تفاوت دارد. همه نقاط دنیا به دنبال نیروی کار است و این یک چالش جهانی محسوب میشود. چرا آلمان این حجم تقاضای نیروی کار دارد، چون کمبود دارد. نکته اینکه از پرستاران ایرانی برای کار در آلمان فقط آشنایی با زبان آلمانی درخواست میشود، چون کمبود دارند.
وی افزود: این چالش یعنی کمبود پرستار در کشورمان جدی است و الان بسیاری از بخشهای درمانی آماده بهره برداری، به دلیل نبود پرستار همچنان تعطیل است. این بحران در آینده نزدیک به سراغ برخی رشتههای پزشکی خواهد رفت و روزی میرسد که حتی متخصص بیهوشی برای شروع یک عمل جراحی نداشته باشیم و با مدلی که مدیریت میشود همانند دهه شصت دچار کمبودهایی خواهیم شد. ولی اگر فضا مساعد شود همه نیروهای انسانی جذب خواهند شد.
فقدان انگیزه برای گرایش به رشتههای پزشکی
جعفریان گفت: رشتههای رزیدنتی چرا باید ظرفیت خالی داشته باشند؛ یک زمانی رقابتها فوق العاده سخت و دشوار بود ولی الان برخی رشتهها فاقد متقاضی است. تخصصهای اطفال، طب داخلی، طب اورژانس و بیهوشی در سالهای اخیر اصلاً متقاضی نداشته است. وقتی طب اورژانس متقاضی ندارد در اصل آینده این رشته تعطیل است و افزایش ظرفیت پذیرش معنایی ندارد. در رشتههای جراحی عمومی، نورولوژی (مغز و اعصاب)، کاردیولوژی (قلب و عروق) که از رشتههای پر طرفدار است، امسال ظرفیت خالی داشتیم و متقاضی وجود نداشت.
وی افزود: چالش جذب نیروی انسانی است و با این نسل جدیدی که داریم چالشها عمیقتر خواهد شد. الان فلوشیپ جراحی عروق در دانشگاههای علوم پزشکی کشور با ظرفیت خالی روبرو شده و تمایلی به تحصیل در این رشته وجود ندارد. آیا کشور به جراح عروق احتیاج ندارد، این رشته پر دردسر و پر زحمت با اورژانس زیاد ولی با درآمد پایین است، چرا و با چه انگیزه یک پزشک باید به این رشته ورود کند، به جای آن با مدرک پزشکی عمومی خود به جراحی و مداخلات زیبایی گرایش پیدا میکند چون بدون دغدغه و دردسر درآمد خوبی خواهد داشت. تا زمانی که هر چیزی در جایگاه خود قرار نگیرد، امکان مقابله و برخورد با رفتارهای غیر عرف و نا معمول در این حوزه برقرار نخواهد شد. راهی بجز تبعیت از مسیری که همه دنیا در آن قرار گرفتند و موفق شدن وجود ندارد.
چالش مهم حوزه بهداشت و درمان
دبیر علمی کنگره جامعه جراحان ایران گفت: بعد از چالش نیروی انسانی، چالش مهم بعدی دارو و تجهیزات پزشکی است. به دلایل تحریمها و از نظر تأمین منابع مالی مشکلاتی وجود دارد. حتماً دیدید که هر چند وقت، یک یا چند دارو کمیاب میشود؛ حتی داروی ایرانی که قبلاً در کشور تولید میشد ولی اکنون به دلیل نبود مواد اولیه با مشکل تولید مواجه شده است. یکی از داروهای مهم و کاربردی در بخش پیوند "فیبرینوژن" است که متأسفانه از چندین ماه پیش موجود نداریم. این به قیمت جان بیمار تمام میشود، چون اگر یک بیمار مشکل انعقادی داشته باشد و داروی فیبرینوژن در اختیار نداشته باشیم، متأسفانه فوت خواهد کرد. جایگزین مناسب و مؤثری به اندازه فیبرینوژن وجود ندارد. به عنوان مثال داروی دیگری در دنیا وجود دارد که اگر قبل از پیوند به بیمار تزریق کنیم، احتمال خطر نارسایی کلیه را پایین میآورد (برای مهار سیستم ایمنی) ولی متأسفانه ۱۰ سال است که نتوانستم این دارو را در ایران تهیه کنم و همیشه هم بهانهای وجود دارد. این دارو با فناوری بالا تولید میشود و شاید تولید داخلی آن در ایران صرفه اقتصادی ندارد، چون حجم بالایی در کشور نیاز نداریم. گاهی اوقات متعاقب پیوند کبد به دلیل مصرف داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی، کلیهها نارسا میشود و کار به دیالیز و حتی مرگ میانجامد و اگر این دارو قبل از پیوند مصرف شود جلوی مرگ را خواهد گرفت.
وی افزود: اگر تجهیزات پزشکی مورد استفاده، خراب شود الان من نمی دانم میتوانیم مجدد تعمیر یا جایگزین آن را خریداری کنیم. یک دستگاه "اکارتور" داریم که برای باز کردن قفسه سینه جهت انجام پیوند کاربرد دارد و چندین سال پیش با قیمت ۱۲۰ هزار دلار برای بیمارستان خریداری کردیم. این وسیله تا پنج سال پیش با همین قیمت در ایران موجود بود ولی الان هرچه پیگیر آن هستیم پیدا نمیشود.
جعفریان ادامه داد: اگر دستگاه MRI بیمارستان خراب بشود با این تعرفهها و مبالغ دریافتی، امکان تعمیر دشوار و خرید مجدد یا جایگزینی مقدور نخواهد بود. این دستگاه بعد از پنج شش سال استفاده، خراب خواهد شد و باید جایگزین شود؛ سوال من این است آیا در هنگام تعیین تعرفهها چنین نکتهای مورد توجه قرار گرفته است، بی شک این تعرفهها پوشش نمیدهد.
هشدار؛ آنچه در طولانی مدت به دست آوردیم از دست میدهیم
وی افزود: با توجه به این نکات و برخی دیگر از مشکلات حوزه سلامت، اگر به فکر نباشیم بی شک پیشرفتی که طی چهار دهه اخیر به آن رسیدیم و جایگاه ایران را به اذعان دنیا در نقطهای خوب قرار داد، چه در خدمات اولیه سلامت و چه در ارائه پیشرفتهترین خدمات درمانی پزشکی و…، متأسفانه از دست خواهیم داد.
جعفریان گفت: ارتباطات بین المللی ضعیف است، امکان اعزام افراد به خارج را نداریم تا دانش جدید کسب کنند، چون هزینهها بالا است بنابر این از علم عقب خواهیم ماند. بسیاری از پیشرفتهای به دست آمده مدیون همین آموزشهایی است که بزرگان و نسلهای قبلی بابت آن به خارج از کشور رفتند، آموختند و برای آموزش به کشور بازگشتند. همه موفقیتهای ما از جمله جراحی قلب، جراحی مغز، پیوند و…، به همین شکل محقق شده است.
وی افزود: فکر میکنید استاد قوام زاده چطور پیوند مغز استخوان را در کشور راه اندازی کرد. ایشان چند سال در سوئد وقت گذاشت و یاد گرفت و سالها پیش در بیمارستان شریعتی آن را راه اندازی کرد و اکنون بزرگترین مرکز پیوند سلولهای بنیادین مغز استخوان است. الان ارتباطهای بین المللی ضعیف شده و حضور در کنگرههای خارج از کشور به دلیل هزینه بالا تقریباً امکان پذیر نیست چه برسد به ۶ ماه فرصت مطالعاتی. در نتیجه، آنچه به دست آوردیم آهسته از دست میدهیم. اگر حاکمیت تلاش کند تا سهمی از تولید ناخالص ملی که در بودجه کشور تعیین شد و برای بخش سلامت افزایش یافت، به درستی تخصیص داده شود، بسیاری از مشکلات رفع یا کنترل خواهد شد.
جعفریان ادامه داد: سیستم بهداشت اولیه شهری هنوز تکمیل نشده و این امر مهم هم به نیروی انسانی و هم پول و تخصیص بودجه کافی نیاز دارد. اگر به این نکات در زمان مناسب توجه نشود به جایی می رسیم که مجبور میشویم پزشک خارجی به کشور دعوت کنیم و نکته مهم اینکه بودجهای برای جذب آن نداریم. نکته مهم دیگر اینکه آن سالها ایران خوب پول میداد و پزشکان خارجی به ایران میآمدند ولی الان با کدام پول میشود پزشک خارجی جذب کرد. الان پزشک هندی و بنگلادشی به انگلیس میرود و درآمد خوبی خواهد داشت؛ به عمان، قطر، عربستان میرود چرا به ایران بیاید؟ ما پولی برای پزشک خارجی نداریم، اگر داریم که باید به پزشکان ایرانی بدهیم چون ۱۰ برابر بهتر از پزشک خارجی کار و تلاش میکنند.
وی افزود: یکی از تلاشهای اصلی و اهداف مهم برای تشکیل وزارت بهداشت، این بود که دیگر پزشک هندی، فیلیپینی و بنگلادشی در ایران نباشد. اگر نگاه عمیق حاکمیتی نداشته باشیم با سیاستگذاری غلط، از یک طرف نیروی انسانی که با هزینه بالا تربیت شده است را از دست میدهیم و از سوی دیگر از دنیا عقب میمانیم چون با علم روز دنیا جلو نمیرویم.
جعفریان ادامه داد: با افزایش ظرفیت و احتمال اینکه عدهای در این مسیر باقی خواهند ماند، فقط بودجه کشور و فرصتها را هدر خواهیم داد. من خیلی نگران آینده هستم و هر جا توانستم بر حسب وظیفه این نکات را بارها گوشزد کردم و بیش از این امکان تذکر دادن ندارم.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود: من مسئول هشدار دادن و یا جمع آوری شواهد برای اینکه بگویم در معرض خطر هستیم و باید چارهای اندیشید، نیستم. مسئول جمع آوری شواهد و اینکه ببینیم از میان دانش آموختگانی که طی این سالها تربیت شدند چند نفر در کشور به طور جدی مشغول خدمت هستند، من نیستم بلکه وزارت بهداشت مسئول است.
وی در پایان سخنرانی خود در کنگره جامعه جراحان ایران، گفت: باید ببینند دانش آموختگان مملکت کجا و چگونه خدمت میکنند. دانشیار ما با ۱۵ سال سابقه فعالیت ترک وطن میکند. استاد تمام دانشگاه با ۳۰ سال سابقه در رشته روانپزشکی که در واقع این تخصص در هر کشور با فرهنگ آن کشور ارتباط دارد و جزو مقدمات فعالیت در این تخصص است، متأسفانه مهاجرت میکند. با قاطعیت میتوان گفت هیچکدام از پزشکان ایرانی، خارج از مرزهای کشور بیکار نخواهند ماند. آموزش پزشکی ایران همیشه سطح خوبی داشته و پزشکی ایرانی در هر نقطه جهان جایگاه خوبی دارد و موفق خواهد بود. دنیا در حوزه پزشکی با کمبود نیروی انسانی روبرو شده که بعد از دوران کرونا این خلاء بیشتر نمایان شد.
جعفریان تاکید کرد: اکنون شرایط به گونهای شده که مثلاً در ایالت تنسی موانع کاری پزشکان خارجی را حذف کردند و از پزشکان در هر حیطهای برای کار استفاده میکند؛ حتی ممکن است از یک متخصص مغز و اعصاب به عنوان پزشک خانواده استفاده کند و اگر درآمد برای پزشک خوب باشد ممکن است تن به این کار بدهد. ناراحت کننده اینکه چرا باید شرایط را به این حد برسانیم که پزشک پرورش یافته در کشور تن به این وضعیت بدهد.