به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی «نقش روایت در بازنمایی شخصیت زن ایرانی در کتب سیره شهدا» با حضور راضیه تجار و معصومه رامهرمزی از خاطرهنگاران شهدا و گلعلی بابایی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در سالن یاس سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
انتخاب زنان به عنوان راوی در نگارش خاطرات بیشتر مورد توجه است
در ابتدای این نشست تجار گفت: نقش همسر شهید در شیوههای تنظیم و تدوین روایات خانواده شهدا موثر است و میتواند بیانگر ارزشهای آن خانواده باشد. چنانچه ثابت شده، نگاه آقایان نگاهی عقلایی و واقعگرایانه است، لذا انتخاب زنان بهعنوان راوی برای نگارش برخی خاطرات بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. دریچه نگاه بانوان میتواند عمق ماجرا را بهنوعی به تصویر کشد که بازنمایی خوبی از وجههای شخصیتی، رویدادها و زوایای پنهان مردی باشد که در خانه نقش همسر دارد. از طریق زن در داستان میتوان ریزماجراها و رخدادها را کشف کرد. این لحظهنگاریها بهویژه در مجموعه «نیمه پنهان ماه» در زمینه دفاع مقدس، به خوبی نشان داد که همسران شهدا چگونه با حمایت آنان در غیابشان، نقشآفرینی میکردند.
وی با اشاره به کتاب «اسم تو مصطفی است» افزود: آن زمان که به سراغ همسر شهید رفتم، در هنگام مصاحبه احساس کردم نقش همسر شهید پررنگتر است و وجه مهمی از شخصیت شهید در او شناخته میشود. من در جایی دیگر از همرزمان و دوستان شهید نیز به این موضوع نگاه کردم. اما واقعیت این است که بیان واقعه از دید همسری که خودش در کشمکشها حضور دارد چیز دیگری است. چراکه در کنار تمام موارد، بحث دوست داشتن نیز مورد توجه قرار میگیرد. پس شخصیت واقعیتر و زندگینامه داستانی حسبرانگیزتر خواهد شد. اینکه در نگارش زندگینامه از گزارش خشک دوری شود، بسیار مهم است. برخی کتابها از عناصر داستانی و تکنیکها به دور هستند.
وی گفت: اثر باید هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا در سطح معقولی باشد. توانایی در چگونه منعکس کردن زوایای داستان و شخصیتپردازی صحیح است که سیر تحولی داستان را نشان خواهد داد. پیرنگ، پرداخت و تسلط بر عناصر داستان حتی در زندگینامهنویسی نیز باید رعایت شود و در این باب نگاه درست نویسنده بسیار مهم است. نویسندههای نوقلم باید بر تکنیکهای روایی و عناصر داستانی مسلط باشند.
در روایات همسران شهدا، باید شخصیت را کشف کرد
رامهرمزی از سخنرانان دیگر این نشست با اشاره به نگارش کتاب «نیمه پنهان ماه» در دهه هشتاد گفت: روایت زنان براساس یک نیاز اجتماعی و اقبال جامعه برای دانستن نگاه زنان به موضوع جنگ، شهدا و کشف کردن نقش آنها در این فرایند آغاز شد. اما نباید در همین مرحله توقف کرد؛ باید در ادامه کار به زوایای دیگری نیز پرداخته شود. در این روایات مهم است که چه مسائلی بر چه ابعادی اشراف یافته و آیا این اشراف از نظر نقد ادبی قابل بررسی است یا خیر. در بسیاری موارد، زمانیکه روایت یک شهید را از زبان دیگری بیان میکنیم، ممکن است بین شخصیت او و راوی تطبیقی نیابیم. اگرچه ممکن است گاهی شهید و گاهی همسرش دیده شوند، هیچیک از این دو از یکدیگر جدا نیستند. باید شخصیت را کشف کرد و برای این هدف، لازم است بینش و درونیترین اعتقادات شهید، گرایش و احساسات و انگیزهها، کنشها و اقداماتشان مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از کتابهای کنونی به گرایش تمرکز دارند و بینش و عواطف را کمرنگ میشمارند. مخاطب جوانی که کتاب را میخواند به دنبال نگاه درونی آن فرد است. تنها از احساسات و عواطف گفتن، بسیار سطحی است و اقدام و عمل سوژه را نادیده میگیرد.
وی افزود: باید به این موضوع توجه کرد که برای کشف یک شخصیت باید به هر سه وجه بینش، گرایش و کنش پرداخت و عوامل شخصیتساز را هم مورد توجه قرار داد. اگر عوامل شخصیتساز نادیده گرفته شوند، بسیار در نگارش صحیح کوتاهی شده است. این عوامل برای هر سوژه متفاوت از دیگری است. این آثار در هر دوره نسبت به دوره قبل زوایای بیشتری را پوشش دادهاند. از آنجا که وجود و شخصیت بانوان در تضاد با جنگ، خشونت، تاریکی و ناامیدی است، روایت او نیز از جنگ، با روشنی بر جان مینشیند.
نویسنده کتاب «نیمه پنهان ماه» در ادامه سخنان خود گفت: موضوع مهم این است که نباید در سیر روایتپردازی به تکرار افتاد و تنها بهدنبال ایجاد عاطفه و احساس بود. جامعه از ما تعقل هم میخواهد و من باید به چرای مخاطب برای انتخاب خود پاسخگو باشم. از علتهای کم بیننده شدن برنامههایی چون «نیمه پنهان ماه» و «ملازمان حرم» نیز همین بود. توقف در خاطرهنگاری تنها از منظر احساسات، باعث از دست رفتن ظرفیتهاست. ما نیاز به ترحم و دلسوزی بیش از حد نداریم. زنان این حوزه باید سبک زندگی خود را نشان دهند. باید طراوت، نشاط، زندگی و امید ایجاد کرد. اگر این کتابها ما را به سبک زندگی ایمانی و حیات طیبه نرسانند، برآنها نقد وارد است.
رامهرمزی ادامه داد: گاهی هدف از نگارش چنین کتابهایی را گم میکنیم. بالاتر از هدف، معنایی است که میخواهیم منتقل کنیم. اگر به سراغ سوژه میرویم، باید سوالات و هدایت مصاحبه ما را به معنای مورد نظر برسانند. باید بدانیم مخاطب این کتاب کیست و محتوا، فرم و شکل را برای هدف به کار گیریم. در دنیای امروز، فرم از محتوا جدا نیست. اکتشاف شخصیت در مستندنویسی بیش از شخصیتنویسی اهمیت دارد. یک انتقاد جدی به کارهای زنانه آن است که مرزهای عفیفانهنویسی در حال شکسته شدن است. نگارش درباره شهدا باید استوار بر عفیفانهنویسی باشد و ویژگی ادبیات دفاع مقدس همین است. درباره برخی مسائل نباید ریز و روشن جلو برویم. مسائل باید در نهایت عفیفانهنویسی بیان شوند و اگر این اصل رعایت نشود، به ادبیات خودمان لطمه میزنیم. گام اول برای رعایت این موضوع نیز اتنخاب سوژه است. تمام سوژهها مناسب پرداختن نیستند. اگر در گام اول این را بدانیم، لزومی هم برای پرداختن به مسائلی این چنین نداریم.
بیان صادقانه، وجه مهم خاطرهنگاری شهدا
بابایی در پایان این نشست گفت: در کتاب «صبح روز نهم» بین خانواده شهید نوری و خانواده همسرشان تضاد اجتماعی میبینیم. این تضاد به شیوایی بیان شده و خواننده تغییر و تحول را بهروانی درمییابد. از این نظر میتوان گفت یکی از مهمترین وجههای خاطرهنگاری شهدا بیان صادقانه آن است. چرا که اگر مخاطب را فردی در نظر بگیریم که از شهید الگو میگیرد، باید شرایط واقعی را برای او بیان کنیم.
وی با اشاره به نقش شهدا در خارج از خانه و آفت پرداختن بیش از اندازه نویسندگان به مباحث درون خانه افزود: در این بخش گرفتار نوعی گردونه سِرینویسی شدیم و اکنون شاهدیم کتابهایی بهوفور چاپ میشود که تنها روایت از زبان همسر یا مادر شهید است و نقش خود شهید به عنوان یک فرمانده، کارمند، کارگر و… مورد بیتوجهی قرار میگیرد. نویسندگان آنقدر آپارتمانی مینویسند که وجه دیگر شهید بهویژه در جامعه دیده نمیشود. پرداختن بیش از اندازه به مقوله احساسات خانوادگی از نقدهایی است که آیندگان درباره آن خواهند پرسید. این از جمله مشکلات زنانهنویسی است که به مشکل بزرگی منجر میشود. ناشران باید در اینباره سختگیر باشند و نویسندگان نیز راحتترین راه را برای نگارش انتخاب نکنند.