به گزارش خبرنگار مهر، «پرونده محرمانه لسآنجلس» نوشته جیمز الروی نویسنده رمان و داستانهای جنایی و معمایی و فیلمنامهنویس آمریکایی و سومین کتاب از مجموعه «کوآرتت ال ای» این نویسنده است. موضوع «پرونده محرمانه لسآنجلس» به فساد مشترک پلیس و چهرههای مشهور هالیوود میپردازد.
در سال ۱۹۹۷ فیلمی بر اساس این داستان با کارگردانی کرتیس هنس و بازی هنرمندانی چون کوین اسپیسی، راسل کرو، کیم بسینگر، گای پیرس و جیمز کرامول ساخته و اکران شد و توانست ۲ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کند.
فیلم «پرونده محرمانه لسآنجلس» که با بودجه ۳۵ میلیون دلار ساخته شده بود، با اقبال قابل توجه منتقدان و مخاطبان سینما نیز مواجه شد و توانست در زمان اکران خود به فروش یکصد و ۲۶ میلیون دلاری برسد.
ایوب آقاخانی نویسنده و کارگردان تئاتر و نمایشهایی رادیویی که در فعالیتهای رادیویی خود به سراغ آثار مطرح و تأثیرگذار ادبیات و ادبیات نمایشی جهان میرود و این آثار را در قالب نمایش رادیویی کارگردانی و به مخاطب ارائه میدهد، به سراغ «محرمانه لسآنجلس» رفته است.
وی با نگاهی به فیلمنامه «پرونده محرمانه لسآنجلس» نوشته برایان هالگند و کرتیس هنسن بر اساس همین رمان، ترجمه، تنظیم و کارگردانی این نمایش رادیویی را انجام داده است.
بازیگران سومین قسمت نمایش رادیویی «پرونده محرمانه لسآنجلس» به ترتیب ایفای نقش عبارتند از فرهاد قائمیمهدوی در نقش دادلی اسمیت، محسن بهرامی در نقش باد وایت، محمد شریفیمقدم در نقش افسر پلیس، ایوب آقاخانی در نقش جک وینسنس، داریوش موفق در نقش سید هاجنز، کامیار محبی در نقش دیک استنسلند، شهریار حمزیان در نقش ادموند اکسلی، محمدرضا علیاکبری در نقش مامور جوان، مهرانه بهنهاد در نقش دکتر پزشکی قانونی، سوسن مقصودلو در نقش هیلدا لفرتز، لیلا چگینی در نقش فروشنده، هوتن شکیبا در نقش پیرس پچت.
فرشاد آذرنیا افکتور، علی حاجینوروزی صدابردار و شهناز دهکردی تهیهکننده، دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.
در قسمت سوم نمایش رادیویی «پرونده محرمانه لسآنجلس» با مدت زمان ۲۱ دقیقه و ۸ ثانیه، اسمیت از درجهداران اداره پلیس لسآنجلس و بات با یکدیگر ملاقات میکنند. اسمیت روزنامه عصر را به بات نشان میدهد که در آن قید شده که بات و دیک به خاطر حمله به مکزیکیها محکوم شدهاند و در عین حال ادموند اکسلی هم که بر علیه آنها شهادت داده به مقام کاراگاه پلیس ارتقا پیدا کرده است. اسمیت از اینکه بات بر علیه همکارانش شهادت نداده او را تحسین میکند زیرا به خشونت به عنوان لازمه خدمت پلیس اعتقاد دارد و در عین حال از افرادی که به زنها زور میگویند بدش میآید.
بات نگران است که دیک استنسلند با وجود اینکه یک سال به بازنشستگیاش باقی مانده از کار در پلیس معلق شود و اسمیت به او میگوید که هم بات و هم دیک از کار معلق شدهاند. بات بابت این اتفاق از ادموند اکسلی متنفر شده است.
اسمیت میگوید که اداره پلیس هم به آدمهایی همچون اکسلی و هم به آدمهایی همچون بات نیاز دارد. اسمیت از بات میخواهد که برای او در دایره جنایی مشغول به کار شود. بات از این اتفاق خوشحال میشود.
پلیس جنایی کتابهایی مستهجن را در صحنه جنایت و به قتل رسیدن قاچاقچیان مواد و زنان پیدا کرده است. جک وینسنس جملهای را در یکی از صفحات میبیند که او را به یاد سید هاجنز از مجله «هاش هاش» میاندازد. او با سید تماس میگیرد ولی سید داشتن هرگونه اطلاعاتی را در این زمینه منکر میشود.
دیک در حال جمعکردن وسایل شخصی خود از اداره پلیس لسآنجلس است و بات به او دلداری میدهد. در همان حین ادموند اکسلی وارد میشود و بات با عصبانیت او را کتک میزند. دیک به بات میگوید که قصد رفتن به کافی شاپ «جغد شب» را دارد.
ساعاتی بعد با ستوان کاراگاه ادموند اکسلی تماس میگیرند و میگوید که در کافی شاپ «نایت بول» (جغد شب) چند قتل رخ داده است.
در پزشکی قانونی اکسلی و اسمیت با هم بحث میکنند که کدامیک پرونده این قتلها را بر عهده بگیرد و اسمیت به اکسلی میگوید که پرونده در اختیار او است و اکسلی میتواند به عنوان معاونش همکاری کند.
دکتر پزشکی قانونی به آنها میگوید که جسد یکی از مقتولان متعلق به دیک استنسلند است و ... .
با هم سومین قسمت نمایش رادیویی «پرونده محرمانه لسآنجلس» را بشنویم.