یک کارشناس رسانه در خصوص کمال‌گرایی جوانان در بحث ازدواج گفت: رسانه‌ها برای افراد انگاره‌هایی می‌سازند که با واقعیت بیرونی تفاوت دارد و در کمال‌گرایی فرد و عدم احساس رضایت او اثر دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست علمی نقش ایده‌آل‌گرایی اقتصادی در ازدواج در خانه اندیشه ورزان تهران برگزار شد.

سجاد مهدی‌زاده کارشناس رسانه و عضو هیئت علمی دانشگاه در این نشست گفت: انسان می‌تواند نسبت به فضای پیرامونی خود غلبه پیدا کند. فرد می‌تواند مسیر را تغییر دهد. وقتی از رسانه یا خانواده یا موضوعات دیگر سخن می‌گوئیم فقط برای این است که بگوییم این‌ها مهم هستند. اما انسان می‌تواند بر همه این‌ها غلبه پیدا کند. حتماً خانواده خوب، می‌تواند کمک کند.

وی با تاکید بر اینکه رضایت از زندگی، رضایت از ازدواج با حس ناکامی دچار اختلال شده است گفت: اصولاً مفهومی مانند رضایت از زندگی یا رضایت از خود، مفاهیمی ذهنی هستند. البته این ذهنیت می‌تواند مبتنی بر حقیقت بیرونی باشد یا نباشد. شاید یک فرد بتواند با این وضع اقتصادی ازدواج کند اما اینکه واقعاً فضای اقتصادی خوب نیست ربطی به کمال‌گرایی، رسانه، جامعه و خانواده ندارد. مسئله رضایت از زندگی یک امر ذهنی است اما می‌تواند ریشه در واقعیت داشته باشد. رضایت و اعتماد به نفس نسبت به حس ناکامی در واقع فاصله وضع موجود و مطلوب است. کاری که رسانه می‌کند این است که فاصله بین موجود و مطلوب را بیشتر می‌کند. در این صورت به کمال‌گرایی دامن می‌زند و حس ناکامی و نارضایتی را بیشتر می‌کند

مهدی زاده افزود: ما تحت تأثیر فشار اجتماعی یا همنوایی اجتماعی قرار داریم. چون اطرافیان این کار را می‌کنند ما هم به ناچار تکرار می‌کنیم. چون مهریه این میزان است ما هم همان را در نظر می‌گیریم. این فشار اجتماعی می‌تواند در حوزه خانواده باشد. خانواده قطعاً می‌خواهد دخترش ازدواج کند اما چون همه اطرافیان جهیزیه عجیب و غریبی دارند، از فراهم‌کردن کمتر از آن شرم دارد.

وی با تاکید بر اینکه رسانه در حوزه‌های کلان اثرگذار است و فرهنگ روی اشتراکات تاکید دارد گفت: فرهنگ قدرت زیادی دارد و حتی قدرت آن از خانواده بیشتر است. فرهنگ را امروزه رسانه‌ها می‌سازند. رسانه‌ها در گذشته یک مسجدی بود که افراد دور هم جمع می‌شدند و با هم صحبت می‌کردند یا حتی یک قهوه‌خانه یا بازار، محله که به عنوان رسانه‌های سنتی مطرح بودند. رسانه‌های مدرن مانند تلویزیون در دهه ۷۰ بسیار فراگیر شد. اما شبکه‌های اجتماعی رسانه‌ای است که در دست مردم است و مردم هم اکثراً می‌دانند که آنچه بلاگرها در شبکه‌های اجتماعی ارائه می‌کنند برشی از بخش مثبت زندگی آنها است.

مهدی زاده ادامه داد: فرهنگ ما به گونه‌ای است که وقتی در کنار هم هستیم و با هم صحبت می‌کنیم، سعی می‌کنیم خود را دارای مشکلات بسیار نشان دهیم اما در فضای مجازی برعکس آن عمل می‌کنیم. اینکه افراد سعی می‌کنند نشان دهند که این گونه زندگی کردن چقدر بهتر است تبدیل به فرهنگ می‌شود. قرار بود رسانه فرهنگ را ایجاد کند اما رسانه دیگر تلویزیون و یا شبکه ماهواره‌ای نیست. خودمان در جامعه فرهنگ را تولید می‌کنیم. من یک خبر یا یک فیلم سینمایی را یک بار می‌بینم اما صفحات اجتماعی بسیاری از دوستان و آشنایانم دارم. اثر این بیشتر از سایر رسانه‌ها است.

فانتزی‌سازی رسانه در بستر کمال‌گرایی

وی، رسانه را دارای دو ابزار جدی بازنمایی و تکرار دانست و گفت: پس به جای کمال گرایی می‌توانیم واژه بهتری انتخاب کنیم. مثلاً فانتزی سازی را مطرح کنیم. ما در عصر کمال‌گرایی زندگی می‌کنیم عصری که رسانه‌ها برای ما ایده‌آل‌هایی طراحی کردند که دست هیچکس به آن نمی‌رسد و همه حسرت می‌خورند. اما لزوماً این فانتزی‌ها از جنس کمال‌گرایی نیست و از سنخ ساده‌انگاری است. فرد زندگی را به حدی ساده و تمسخرآمیز می‌بیند که هیچ نسبتی با واقعیت ندارد. فانتزی کردن نگاه به اقتصاد باعث می‌شود که فرد توقع داشته باشد وقتی وارد بازار کار شود، ظرف دو سال به شرایط خاصی برسد. رسانه‌ها در حوزه مصرف فانتزی‌سازی می‌کند و انگاره‌های نادرستی به افراد می‌دهند.

این کارشناس رسانه اظهار داشت: در موضوع ازدواج چالش اقتصادی را صرفاً در حوزه جهیزیه و مهریه نبینیم. حوزه سواد مالی و زیست اقتصادی دو ساحت کلان دارد. یکی به دست آمدن و کسب است و دیگری خرج کردن و مصرف. رسانه‌ها یک مصرف ایده آل و عجیب و غریب را به ما تحمیل می‌کنند. این مساله گاهی خود را در شغل و کسب درآمد خود را نشان می‌دهد. یعنی فرد خیلی سختگیر نیست اما در مقام کسب و شغل انگاره‌های غلطی دارد. کار کردن در واقع جای خود را به پول درآوردن داده است. فرد می‌خواهد به هر طریقی که شده پول در بیاورد. رسانه‌ها می‌توانند در نوع نگاه انسان‌ها به شغل و پول نیز مؤثر باشد.

وی در ادامه به تصور غلط در مورد مشکلات ایران نسبت به سایر کشورها اشاره کرد و بیان کرد: تصور غالب این است که همه عالم هر چقدر هم مشکلات داشته باشد هیچ کجا مانند ایران نیست. فرد فکر می‌کند هیچ استان و شهری مانند شهر او نیست و هیچ خانواده‌ای مانند خانواده او اینقدر بدبخت نیست. پس شاید بتوان گفت سواد مالی سه بخش دارد. درآمد، مصرف و انگاره‌های کلان. فرد درآمد خوبی دارد و هرچه در رسانه می‌بیند مصرف می‌کند اما انگاره کلانش نسبت به زندگی این است که من بدبختم زیرا رسانه‌ها بین دارایی و توانایی تفکیک قائل نمی‌شود.

مهدی‌زاده در پایان با ضمن اشاره بر اینکه در مساله ازدواج رسانه‌ها موضوعات را دستکاری می‌کنند و خانواده‌ها هم بسیار فشار می‌آورند، گفت: مهریه و جهیزیه و مراسم عملاً دست جوانان نیست. من فکر می‌کنم علاوه بر اینکه باید کمال‌گرایی اقتصادی را برای جوانان مطرح کنیم، باید آن را به سمت خانواده‌ها هم ببریم. در این شرایط سواد رسانه‌ای به معنای آنکه مردم متوجه غلط‌های ورودی به ذهن آن‌ها بشوند و مواجهه آگاهانه با محتوای داشته باشند مفید است. میزان مصرف رسانه‌ها و آگاهانه مصرف کردن، تفکر انتقادی داشتن نسبت به رسانه‌ها می‌تواند فشار رسانه‌ای را کم کند. هرچند تاکید می‌کنم که انسان‌ها بی‌اراده نیستند که خانواده و فرهنگ و رسانه بتواند آنان را مجبور کند.