خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: پس از جنگ ۳۳ روزه، «جبهه جنوبی» هیچگاه به اندازه امروز آماده جنگ فراگیر میان نیروهای مقاومت لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی نبوده است. عملیات غافلگیرکننده طوفان الاقصی سبب شد تا حزب الله لبنان با توجه به منافع ملی لبنان و در عین حال پایبندی به راهبرد «وحدت میدانها» تصمیم بگیرد تا به صورت هدفمند عملیات پشتیبانی از مقاومت غزه را در مرزهای مشترک با فلسطین اشغالی آغاز نماید.
به گزارش روزنامه یدیعوت آحارونوت از ابتدای جنگ تا دوم ژوئن، حزب الله قریب به ۳۴۰ راکت سنگین ۱۰۰ الی ۵۰۰ کیلوگرمی به سمت شمال سرزمینهای اشغالی شلیک کرده که فرود همزمان برخی از آنها سبب وارد شدن خسارات قطعی به ارتش و شهرکنشینهای صهیونیست شده است. علاوه بر این، دهها پایگاه نظامی، مرکز رصد و جاسوسی، ماشینهای زرهی و محل تجمع نیروهای ارتش رژیم مورد هدف قرار گرفته است.
حملات روزانه و مکرر حزب الله به مواضع صهیونیستها موجب آواره شدن بیش از ۸۰ هزار صهیونیست در مناطق شمالی فلسطین اشغالی شده است. در سوی مقابل، اسرائیل دامنه تجاوز به خاک لبنان را تا عمق ۱۱۰ کیلومتری افزایش داده و علاوه بر هدف قرار دادن نیروهای حزب الله، کارخانههای تولید پهپاد، باتریهای ضدهوایی، اهداف استراتژیک در بقاع و حتی مراکز غیرنظامی را هدف قرار میدهد!
تداوم این وضعیت اعتبار سیاستمداران اسرائیلی را زیر سوال برده و همین موضوع انگیزه لازم را به آنها برای تغییر وضعیت در قبال حزب الله داده است. در ادامه این گزارش تحلیلی سعی خواهیم کرد تا به امکان سنجی احتمال حمله رژیم صهیونیستی به لبنان بپردازیم.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان سیویکم مه در جریان سخنرانی برای مردم لبنان با تکرار موضع اصولی حزب الله درباره فلسطینی بودن مناقشه غزه، نتیجه نهایی این نبرد را به وضعیت آب، نفت و آینده لبنان نیز مرتبط دانست. به گزارش کانال ۱۲ اسرائیل میزان حملات مقاومت اسلامی لبنان علیه اهداف و منافع صهیونیستها قریب به ۳۶ درصد افزایش یافته است. به عنوان مثال در سوم ژوئن نیروهای مقاومت لبنان در حملهای کمسابقه به کریات شیمونه آتشسوزی وسیعی در این منطقه ایجاد کردند که موجب آواره شدن بخشی از ساکنان آن گردید.
ارتباط معنادار میان سخنرانی دبیرکل حزب الله با افزایش حملات موشکی این گروه لبنانی در مه میتواند واکنشی عقلانی به ازسرگیری حملات ارتش رژیم در مناطق مختلف رفح و اشغال نوار مرزی این باریکه با مصر باشد. به عبارت دیگر مقاومت لبنان از طریق برقراری رابطه مستقیم با عملیات نظامی رژیم در منطقه سعی دارد تا ضمن از بین بردن تمرکز فرماندهان اسرائیلی، هزینه ادامه جنگ در غزه را برای دولتمردان و سرمایهداران صهیونیست افزایش دهند.
تجربه جنگ سال ۲۰۰۶ این درس بزرگ را به تحلیلگران مسائل حوزه شرق عربی به ویژه لبنان داد که گاهاً جنگهای بزرگ خارج از محاسبات و خواسته بازیگران مؤثر در میدان شامات آغاز میشوند. با وجود پررنگ بودن احتمال برقراری آتشبس پایدار در غزه این امکان وجود دارد که کابینه راستگرای نتانیاهو با بهانه قرار دادن نقض قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت (استقرار نیروهای حزب الله در بالای رودخانه لیتانی) و آواره شدن دهها هزار صهیونیست از مناطق شمالی، جنگ فراگیر را علیه جنوب لبنان آغاز کند.
سلسله تحولات همچون تهدید به ترور سید حسن نصرالله توسط رئیس سابق موساد، تهدید مقاومت لبنان از سوی گالانت- نتانیاهو، تشدید ارسال کمکهای نظامی آمریکا به تلآویو، آماده باش بیمارستان و مراکز درمانی، برگزاری رزمایشهای متعدد در حوزه شبیه سازی حمله به لبنان، انتقال بخشی از نیروهای تیپ گولانی به مرزهای شمالی و از بین رفتن موازنه قدرت در برابر حزب الله انگیزههای تلآویو برای حمله گسترده را افزایش داده است. برآوردهای اطلاعاتی واشنگتن نیز این موضوع را تأیید میکند.
با وجود تاکید مقاومت لبنان بر توقف عملیات در جبهه شمالی پس از اعلام آتش بس پایدار در غزه اما نماینده ویژه کاخ سفید در امور لبنان و وزیر خارجه فرانسه به دنبال راه دیگری برای کنترل تنشها در مرز مشترک لبنان و فلسطین اشغالی هستند. به گزارش مؤسسه «واشنگتن» براساس طرح ارائه شده به بیروت- تلآویو از مقاومت لبنان خواسته شده تا نیروهای ویژه رضوان را تا عمق ۱۰ کیلومتری عقب رانده و اجازه استقرار نیروهای مراکز دیدهبانی یونیفل در آنجا را دهد.
در سوی مقابل، اروپاییها و آمریکا تعهد خواهند داد تا کمک مالی- نظامی به لبنان به ویژه ارتش این کشور را افزایش خواهند داد. اسرائیل در ازای دریافت این امتیازات راهبردی در جبهه شمالی تنها تعهد خواهد داد که حملات هوایی به لبنان را متوقف و مذاکره بر سر تعیین خطوط مرزی را از سربگیرد. دولت بایدن در آستانه گرم شدن رقابتهای انتخاباتی در آمریکا علاقهای به بازشدن جبهه جدید درگیری در منطقه ندارد؛ اما تجربه هشت ماه اخیر نشان داده است که اگر منافع بایدن- نتانیاهو در برابر یکدیگر قرار بگیرد، واشنگتن اراده و امکان محدودی برای تغییر سیاستهای تلآویو دارد.
بهره سخن
گزارش رسانهها و نهادهای نظارتی اسرائیل اثبات کننده این حقیقت است که ماه «مه» سختترین ماه برای سامانههای پدافندی رژیم در شمال فلسطین اشغالی بوده است. به موازات تشدید ترور فرماندهان ارشد مقاومت همچون حسین مکی، اسماعیل یوسف، حسن حسین سلامی و وسام طویل، مقاومت لبنان سعی کرده است تا دامنه آتش علیه اهداف نظامی- غیرنظامی در جبهه شمالی را براساس منطق «برقراری موازنه» افزایش دهد. در این مناقشه نکته کلیدی و تعیین کننده اراده متفاوت طرفهای لبنانی- صهیونیستی است.
مقاومت لبنان علاقهای به آغاز جنگ گسترده در منطقه ندارد اما نتانیاهو، متحدان راستگرا و حتی نیروهای اپوزیسیون انگیزه زیادی برای بازکردن جبهه جدید درگیری در جنوب لبنان و عقب راندن حزب الله دارند. وعده نتانیاهو برای غافلگیر کردن حزب الله، افزایش تعداد رزمایشهای نظامی- پشتیبانی و در عین حال تهدید جانی «سید مقاومت» توسط یوصی کوهن نشان دهنده برنامهریزی تلآویو برای «ماجراجویی جدید» در منطقه شامات است.