به گزارش خبرنگار مهر، دو کتاب «مدیریت تعارض» نوشته ماکس اگرت و وندی فالزون و «مهارت های مدیریت مدیران بالادست» نوشته پاتریک فورسایت به تازگی با ترجمه فرشید عبدی توسط انتشارات پویش مدام منتشر و روانه بازار نشر شده است.
فرشید عبدی، استاد دانشگاه، مشاور، نویسنده و پژوهشگر در زمینه مدیریت ارتباط با مشتری است. او سال‌ها به مدیران ارشد و سازمان‌ها برای استقرار مؤثر سیستم مدیریت ارتباط با مشتری مشاوره می‌دهد. تاکنون ۴۰ کتاب و نزدیک به ۱۰۰ مقاله توسط وی منتشر شده است.
کتاب «مدیریت تعارض» خودآموزی برای شناسایی و درک علل مختلف تعارض بین افراد و تیم‌ها و چگونگی رسیدن به یک راه حل مطمئن است. تعارض در خانه و محل کار، بین افراد، تیم‌ها، گروه‌ها، قبایل، ملت‌ها و دولت‌ها اتفاق می‌افتد. در واقع، تعارض تقریباً در همه جا وجود دارد. هرجا که آدمی هست. تضاد و تعارض نیز هست. چه در حال مذاکره با همسرتان باشید و چه نماینده ای از جانب کشورتان، باید مهارت‌های همدلی، گوش دادن و ایجاد رابطه صمیمانه را بیاموزید، تا بتوانید هنگام سخن گفتن بر افکار و احساسات خود مسلط باشید. اگر قدرت دارید، اجبار آسان است، اما در دراز مدت جواب نمی‌دهد.
امروزه رویکرد برد / باخت، یا نتایجی که هر دو سر آن بازنده باشند، راهی برای حل تعارض نیست. ممکن است در بحث برنده شوید اما رابطه را از دست بدهید. پس طرز فکر «حالا برنده باش و بعد اگر بازنده شدی مهم نیست» شاید چندان کارساز نباشد. از آنجایی که تعارض همیشه وجود دارد، پس بهتر است که ابتدا سعی کنیم آن را درک کنیم و سپس راه‌هایی برای حل آن با استفاده مثبت از آن در نظر بگیریم.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
افراد می‌توانند دو روش بسیار متفاوت برای تجربه جهان داشته باشند. افراد حس گرا دوست دارند از تمام حواس پنجگانه خود برای به دست آوردن حقایق و جزئیات در مورد چیزهایی که در زمان حال می‌گذرد استفاده کنند. این افراد زمانی که سخن می‌گویند کاملاً دقیق هستند و با جزئیات کامل نکات را مطرح می‌کنند. آنها زمانی تصمیم گیری می‌کنند که تمامی شواهد و حقایق برای تأیید یک موضوع وجود داشته باشد.
افراد اهل شهود به طور طبیعی به سمت تصویر کامل و الگوها، امکان‌ها و گزینه‌ها و همچنین معانی و ارتباطات بین چیزها کشیده می‌شوند. این افراد در زمان مذاکره با دیگران بیشتر از مفاهیم و ایده‌های خود استفاده می‌کنند و کمتر به آوردن حقایق و دلایل بسنده می‌کنند. آنها براساس امکان‌های موجود دست به تصمیم گیری می‌زنند و برای تأیید آن از تلویحات و پیامدهای احتمالی استفاده می‌کنند.
تعارض بین این افراد زمانی رخ می‌دهد که افراد حس گرا بخواهند با حقایق و جزئیات باقی بمانند، در حالی که افراد اهل شهود بخواهند بر پیامدهای احتمالی تصویر کامل تمرکز کنند. وقتی به یک مشکل نگاه می‌کنیم، همه افراد یک چیز را نمی‌بینند.
این کتاب با ۱۱۷ صفحه، شمارگان ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۴۹ هزار تومان عرضه شده است.
«مهارت های مدیریت مدیران بالادست» هم مجموعه‌ای از تکنیک‌ها و ابزارهایی است که به مخاطب کمک می‌کنند از یک رابطه کاری خود در محیط کار با مدیران بالادستی برخوردار شود. طبیعتاً بزرگترین و ارزشمندترین دارایی یک سازمان کارکنان آن هستند و چه بهتر که این دارایی هوشمند و دارای هوشیاری به مدیرانش توجه کند. هیچ مدیری کامل نیست و تصویری که از بیرون از مدیر وجود دارد بیشتر نواقص او را نشان می‌دهد. بهتر نیست که در مسیری معکوس کارکنان به مدیران خود کمک کنند. این کار سه سَر برد است! یعنی هم سازمان به هدفش می‌رسد، هم مدیران تقویت می‌شوند و هم کارکنان رشد و اثربخشی بیشتری پیدا می‌کنند. در واقع مدیریت بر بالادستان ایجاد مشارکت دو طرفه بین کارکنان و مدیریت است و موجب یکپارچگی و هم بستگی در سازمان می‌شود.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
گاهی اوقات به نظر می‌رسد که مدیران به هیچ چیز توجه نمی‌کنند. با این حال، در نهایت، دستیابی به اهداف روی آنها تأثیر دارد؛ بنابراین بیش از حد به روش کارتان توجه کنید. به عنوان مثال معمولاً به این موارد بپردازید:
کارتان را تمام و کمال انجام دهید، با تمام جزئیات در نظر گرفته شده و بدون هیچ ضعفی؛ سازگار و قابل اعتماد باشید، به طوری که برای تحویل کار شهرت کسب کنید (این به تنهایی می‌تواند در زمان تخصیص پروژه‌های جالب و مهم شما را در صف اول قرار دهد)؛ با مدیران منطبق شوید، نیازها و نگرانی‌های او را منعکس کنیدو در عین حال دغدغه‌های خود را اضافه کنید؛ نگرش درستی داشته باشید (احتمالاً بهترین کار این است که به بیشتر چیزها علاقه داشته باشید، حتی مشتاق باشید. اگرچه نمی‌خواهید به محل تخلیه کارهای ناخواسته تبدیل شوید_ پاتریک (نویسنده کتاب) هرگز شکایت نمی‌کند_ بنابراین تعادل لازم است) اما جد ا از هر موضوعی، شور و شوق مسری است!
این کتاب با ۱۱۳ صفحه، شمارگان ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۴۹ هزار تومان عرضه شده است.